احسن الکلام

متن و فیش منبر،سخنرانی و کلاسداری

احسن الکلام

متن و فیش منبر،سخنرانی و کلاسداری

متن و فیش منبر ، سخنرانی و کلاسداری

۲۳
آذر
۰۱

بسم الله الرحمن الرحیم

طرح نامه پیش رو نگاره ای است از تجربیات برگزاری ده ها ساعت برنامه در محیط های آموزشی اعم از مدارس و دانشگاه ها در ایام فتنه ۱۴۰1 که بعد از ارزیابی و پایش پایانی از داده های ارائه شده به جامعه هدف گردآوری گردیده است.

هر گونه انتشار و استفاده از این مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد

برای رفتن به سایت اصلی کلیک کنید

قبل از مطالعه طرح نامه بیان چند نکته مقدماتی ضروریست:

  • این نوشتار بصورت مبسوط برای حدود ۲ تا 3 ساعت جلسه دانشجویی و دانش آموزی تدارک دیده شده است، لکن مبلغین محترم با توجه به ظرفیت کلاس های خود می توانند محتوایی را به صورت گزیده تر برای یک یا چند جلسه ارائه کنند.
  • هدف این نوشتار پایمال کردن بذر یاس در نهان جوان و نوجوان و کاشتن بذر امید در قلب آن ها می باشد.
  • این طرح نامه در تلاش است با یک سیر محتوایی منسجم شعار «زن زندگی آزادی» را با نگاه تمدنی مورد ارزیابی قرار دهد و نتایج، ثمرات و ابعاد پنهان آن را به مخاطب گوشزد کند.
  • نکته و محور کلیدی این نوشتار نقدِ سبک زندگی غربی است که با طول عمری کمتر از 70 سال با ارائه مفهوم مبتذل و کم عمقی از زن زندگی آزادی ، جهان را به تسخیر خود در آورده. حال آنکه کم‌وبیش اثرات سوء تمدنی آن در خود جوامع غربی در حال هویدا شدن است و متاسفانه این نسخه ی معیوب زندگی در حال تبدیل شدن به الگوی زیستی جوان ایرانی شده است.
  • اغلب مبلغینی که در این ایام توفیق تبلیغ در محیط های آموزشی را پیدا کرده‌اند به این مهم اعتراف دارند که دانش آموزان و دانشجویان در این ایام به شدت تغییر کردند و روحیه تهاجمی بسیار بالایی پیدا نموده اند، از این رو لازم است مبلغین محترم از ورود بی برنامه به کلاس‌های درس و برگزاری بی برنامه جلساتِ پرسش و پاسخ اجتناب نمایند.
  • با توجه به نکات بیان شده ایجاد فضای متشنج و بحث های سیاسیِ جنجالی در کلاس با جوانانی که سرشار از هیجانات و عواطف و احتمالاً به شدت رسانه زده هستند می تواند آثار بسیار منفی را در پی داشته باشد(مکرر دیده شده دانش آموزان سر کلاس های پر تنش شروع به شعار دادن کرده اند). بنا بر همین ضرورت تاکید می شود از ورود بی برنامه به کلاس درس و ایراد مباحث سیاسی و جدال های لفظیِ طرفینی که موجب بی‌ثمر شدن جلسات می شود جدا اجتناب گردد.
  • فارغ از طرح نامه حاضر؛ از محضر دوستان عزیز خواهشمندیم برای رسیدن به نتیجه‌ای مطلوب و مناسب حتما با یک سیر محتواییِ منسجم و ساختارمند وارد کلاس شوند و پرسش و پاسخ را در آخر جلسات به صورت مکتوب برگزار نمایند.
  • محتوای حاضر به صورت فیش نگاری کوتاه در متن اصلی و توضیحات مفصل هر بند با لینک دسترسی بیشتر، در انتهای نوشتار و پانویس ارائه گردیده است ، از این رو می‌توان هر بخش را به صورت خلاصه مطالعه نمود و برای ایجاد ساختار ذهنی مناسب به پانویس‌ها مراجعه کرد و برای مطالعه بیشتر لینک مطالب را در سُرس اصلی پیگیری نمود.

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیْبَةً ۚ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ۖ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ (روم 54)[1]
  2. امید به زندگی در ایران حدود 75 تا 80 سال است .[2]
  3. علت بحران 40 سالگی چیست؟[3] (از چالش های پر تکرار روانشناسان)
  4. سن بازگشت به خود و خانه ...
  5. علت عدم احساس رضایت چیست؟
  6. خوشبختی یعنی چی ؟[4]
  7. دو مولفه اصلی خوشبختی= امنیت و آرامش[5]
  8. این مولفه ها در هر دوره از زندگی متفاوت خواهد بود.[6]
  9. همچنین نوع سبک زندگی مانند اختلاف سن در احساس خوشبختی افراد موثر است.
  10. سبک زندگی و لایف استایل هزاره جدید تا 40 سالگی برنامه دارد.
  11. از 40 سالگی به بعد نمیتواند متضمن خوشبختی باشد!!! چرا؟[7]
  12. این سبک زندگی توجه به نیازهای واقعی و فطری انسان ندارند و لذت محور است(در لحظه زندگی کن حتی به غلط!).[8]
  13. بطور کلی اندیشه های انسانگرا و انسان محور معمولا خانواده ستیز هستند.[9]
  14. انسان از 0-15 سالگی در خانواده کامل خوشبخت تراست یا ناقص؟[10]
  15. از 40 -60 سالگی یعنی سن اکثر پدر و مادر های دانش آموزان.(یک سوال از پدر یا مادرتون به پرسید اگر شما را نداشت خوشبخت تر بود یا با وجود شما؟=(خنده حُضار))
  16. از سن 60 تا 80 سالگی یعنی سن پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها . کُنج خانه سالمندان خوشحال تر یا در خانواده گسترده با تعداد زیادی نوه و بچه؟
  17. لایف استایل غربی فقط برای 25 سال یعنی از 15 تا 40 سالگی برنامه دارد. (بدلیل خانواده گریز بودن شعار های آن «ازدواجی نبودن»«اشتغال تا استقلال مالی تام»«حیوان خانگی بجای فرزندآوری» و. . .)
  18. حال چه اتفاقی می افتد؟؟؟ +++ سوال درست ؛ چه اتفاقی افتاده است؟
  19. الف ) وزارت تنهایی در ژاپن[11] و انگلستان[12] و بخش مراقبت های ویژه تنهایی در وزارت بهداشت و سلامتی بیش از 10 کشور پیشرفته دنیا. ( طرح 84)
  20. ب ) عدم تشکیل خانواده و ازدواج . کریستیانو رونالدو با 4 فرزند هنوز با پارتنر خود ادواج نکرده ؛ چرا؟[13]
  21. ج) افزایش نگران کننده آمار طلاق در ایران و جهان. میانگین حدود یک سوم طلاق ؛ علت ؟[14] کاهش محسوس طول زندگی مشترک در جهان.
  22. افزایش خودکشی + خانه های سالمندان + غریب در خانه خود و ...
  23. حالا دوباره شعار را باز تعریف میکنیم:
  24. زن زندگی آزادی
  25.  یعنی:  در 40 سالگی زنِ آزادِ مستقل در زندگی تنهای خود رها می شود. (کدام زن؟+ در کدام نوع از زندگی+ با چه نوع آزادی هایی؟   = چه نتیجه ای ؟
  26. باتوجه به شعار بالا یک روز از سن 55 سالگی چند نفر از مخاطبان را با دو رویکرد واقع گرایانه و ایده آل گرایانه سوال کنید.
  27. بدل های خوشبختی ، حیوان خانوادگی+ اشتغال تا سر حد مرگ برای زندگی بهتر و ...
  28. حالا یه سوال و شبهه اساسی: آیا غرب بد است؟ ... شما مسلمانان خوب هستید؟؟؟
  29. البته صورت درست شبهه این است : افسوس در زمانه ای که بشر قدم بر ماه گذارده است ... آخوند شیعه در فکر این است که مستراح رفتن با پای چپ درست است یا با پای راست!
  30. جواب : اولا ،چه کسی اولین قدم ها را بر ماه گذاشت ؟ نیل آرمسترانگ سال ۱۹۶۹... زندگی خصوصیش چطور ؟ دو ازدواج موفق و البته دو طلاق موفق ... آخر عمر افسردگی اعتیاد به الکل.
  31. در ثانی : اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر چه عیب است ز مسلمانی ماست.[15]
  32. ثالثا: فریب ویترین رسانهای غربی را نخورید ؛ پیشرفت های غرب ثمره کار کرن است نه بی دینی.[16]
  33. حتی اگر زن زندگی آزادی را هم قبول دارید ، باز هم باید کار کنید و تلاش کنید کشورتان را بسازید.[17]
  34. امروز زمان گذر از نسل اول انقلاب و شروع به کار نسل دوم و سوم و نسل شما است ( همه پدر ها بازنشسته شده اند یا در شرف بازنشستگی هستند(از جمع بپرسید))
  35. دشمان ایران میدانند فقط 5 سال زمان دارند تا بذر یاس را در دل شما بکارند زیرا دیگر هیچ ابزاری برای متوقف کردن شما در اختیار ندارند. [18]
  36. نه جنگ 8 ساله جواب داد ، نه تحریم های فلج کننده ، فقط مانده جنگ فرهنگی)[19]
  37. راه نجات ما اسلام و تمدن ایرانی اسلامی ماست.
  38. زندگی دینی عامل پیشرفت و خوشبختی فردی و اجتماعی است اما این یعنی عمل واقعی به دین نه نمایش دین داری.[20]
  39. دین بنیان های فطری نفس انسان را قوام میدهد ... آرامش عمیق و خوشبختی مداوم در تمام طول زندگی.[21]
  40. شبهه ! اینها ادعاست ، تمدن اسلامی و آموزه های دین اسلام تا الان چه دستاورد ملموسی داشته است؟ (یک دانشجو: تبعیض زنان ، هنجار های سخت اجتماعی و گشت ارشاد ثمره تمدن اسلامی شماست.)[22]
  41. فارغ از هر اتفاقی که در عالم به وقوع بپیوندد ، نهاد دین و خانواده همواره عامل آرامش و خوشبختی انسان می گردد و بدانید کم کم سر رسید فریبکاری 70 ساله غرب در معرفی سبک زندگی پر زرق و برق خود به عنوان بهترین لایف استایل در حال وصول است و همانگونه که دو جنگ جهانی فاکتور انقلاب های صنعتی غرب را تسویه نمود باید کم کم منتظر سر رسید انقلاب جنسی غرب نیز بود.
  42. فریب نخورید این پدیده ها در خود غرب هم نو ظهور است ، بنای زندگی خود را بر ساحلِ سست اما زیبای زندگی غربی نچینید که امروز روز جزر است ولی فردا هنگامه مد ؛ پشیمانی فردا ثمری ندارد.
  43. سبک زندگی فاطمی در تمام لحظات زندگی بهترین و زیبا ترین ها را به زن هدیه می دهد: (سبک زندگی غربی در همه جنبه ها ضعف عمده دارد)
  • بهترین و زیبا ترین لحظات دختر بودن.
  • بهترین و زیبا ترین لحظات خواهر بودن.

 (حضرت زینب و حضرت معصومه)

  • بهترین و زیبا ترین لحظات همسر بودن.
  • بهترین و زیبا ترین لحظات مادر بودن.

در سبک زندگی حضرت زهرا علیه السلام تجربه خواهد شد.

 

 

 

[1] خداست که شما را ناتوان بیافرید، و پس از ناتوانى نیرومند ساخت، آنگاه پس از نیرومندى ناتوانى و پیرى آورد. هر چه بخواهد مى‌آفریند و او دانا و تواناست.  سوره روم آیه 54

 

برای باز کردن لینک ها در نرم افزار word کلید ctrl را نگه داشته و روی لینک ها کلیک کنید.

 

[2] برآورد سازمان جهانی بهداشت از امید به زندگی در ایران حدود 78 سال می باشد .(List of countries by life expectancy )

البته آمارهای دیگری نیز وجود دارد که در خوش بینانه ترین حالت 82 سال و در بد بینانه ترین حالت 72 سال در نظر گرفته شده.

در حالی که در انتهای دوران پهلوی این آمار بنا بر اعتراف سازمان جهانی بهداشت 55 سال بوده و در این 40 سال به شدت رشد داشته است و در حد بالاترین سطح امید به زندگی در جهان قرار گرفته.

اختلاف این عدد بین کشوری مثل ایران و آمریکا حدود 3 تا 5 سال است ؛ یعنی بر خلاف تصویر سازی رسانه ای اختلاف میانگین امید به زندگی در ایران وبهشت آمریکایی! در بد بینانه ترین آمار به بیش از 5 سال نمیرسد. (شاخص « امید به زندگی» ایران ۷۶ سال و بالاتر از "نُرم" جهانی است)

 

جالب اینکه همه این آمار ها از سازمان های بین المللی و بعضا از دشمنان ایران می باشد مثلا یکی از منابع این آمار سایت سازمان امنیت ملی آمریکا می باشد.(سایت سازمان ciaکتاب the-world-factbook )

 

البته بیان این آمار ضرورتا ناظر به کمیت عمر و محاسبه عددی نمی باشد بلکه این آمارهای جهانی ناظر به کیفیت  سطح زندگی عدد نگاری میشوند. به این معنا که اگر کیفیت زندگی در یک کشوری پایین باشد سطح امید به زندگی مردم نیز کاهش می یابد. بنابر آنچه بیان شد یا کیفیت زندگی در ایران در نُرم جهانی مطلوب است که امید به زندگی چنین عددی را نشان می دهد یا  میانگین سطح کیفیت زندگی در جهان به طور کلی نزدیک به سطح زندگی در ایران است که شاخص امید به زندگی در آنها نزدیک به هم شده است. (Life Expectancy)

 

[3] مقابله با بحران میانسالی؛ دریک میلن؛ ترجمه حسین مسنن. تهران: پیدایش، 1389.

بحران میانسالی که در بازه سنی 40 -45 روی می دهد با دیگر بحران‌ها و تغییراتی که در زندگی رخ می‌دهند تفاوت دارد؛ چون قلب این بحران را نگاه به ناامیدی‌ها و شکست‌های گذشته تشکیل می‌دهد. (میلن، ۱۳۸۹: ۶۵)

«از نظر روان‌شناسان در این سنین افراد توجه زیادی به زمان از دست رفته خود می‌کنند- به آنچه می‌توانسته باشد و نیست. افق‌های آینده برای این افراد روزبه‌روز محدودتر و تاریک‌تر می‌شود. در کنار قدرتی که فرد از دست می‌دهد، دیدگاهی بسیار حساس هم در مورد مرگ وجود دارد؛ مرگی که چاره‌ای برای آن وجود ندارد. اینجاست که فوراً به‌دنبال معنایی برای وجود و زندگی می‌گردد» (میلن، ۱۳۸۹: ۹)   (مقاله همه‌چیز از ۴۰ سالگی شروع می‌شود)

[6] احساس امنیت و آرامش در هر دوره‌ای از زندگی با ادوار دیگر متفاوت است مثلا در بازه‌ی سنی هیجده تا 40 سال فرد به دنبال ترقی شغلی، کسب درآمد، کسب مهارت ، کسب شهرت است و در واقع حس آرامش را در این نوع امور خواهد دید. اما در بازه‌ی سنی 50 تا 70 سال احساس آرامش و امنیتِ عمیق را در بافت خانواده کسب خواهد کرد. مردی که ثروت سرشاری را تا سن 45 سالگی یا 50 سالگی کسب کرده است در دوره بعدی زندگی اگر خانواده‌ی آرام و ساختارمندی نداشته باشد نمی تواند عمیقا احساس امنیت و بقا داشته باشد. زنی که در سن 65 یا 60 سالگی فرزندان وفاداری را در اطراف خود نمی‌بیند حتی اگر یک استاد دانشگاه ثروتمند یا پزشک مستقل و بازیگری مشهور باشد از آنجایی که حس مادرانه‌ی او اغنا نشده است نمی‌تواند عمیقا احساس خوشبختی کند، حال آنکه ممکن است یک زن روستایی و خانه دار با شنیدن صدای قهقه نوه های خود عمیقا احساس خوشبختی و آرامش و البته امنیت داشته باشد.عادتا یک آغوشِ امن و مطمئن در سن 55 سالگی بیشتر از ثروت وشهرت جهانی در همان سن می تواند احساس امنیت و البته آرامش ایجاد نماید.  رجوع کنید به علت خودکشی و افسرگی در بازیگران هالیوودی : مرلین مونرو و رابین ویلیامز  ( آمار بالای افسردگی و خودکشی در بین ستارگان هالیوود + فیلم)

اغلب پدر و مادرها زمانی که امنیت فرزند خود را در خطر می‌بینند نمی‌توانند احساس خوشبختی داشته باشند مثلا زمانی که مادر می‌بیند  نوجوان دانش آموز 15 ساله درخواست رفتن به کافه را دارد، مادر احساس امنیت و آرامش خود را در خطر می‌بیند، از این رو اصطلاحا به نوجوان «گیر» می‌دهد. در همین لحظه نوجوان اگر بتواند با دوستان خود به کافه برود احساس آرامش به او دست خواهد داد و این اختلاف مبادی باعث درگیری می شودکه البته گاهی با چند کلمه صحبت وپیام رسانی شفاف قابل درمان است. ( یکی از دلایل و مشکلات پرتکراری که نوجوانان وجوانان ابراز می‌دارند و توسط خانواده درک نمی‌شوند )

 

[7] سبک زندگی که بتواند احساس خوشبختی را در سراسر طول حیات انسان از دوره کودکی اول تا زمان مرگ پوشش دهد یکی از مهم‌ترین مسائلیست که انسان باید در سنین نوجوانی و جوانی به آن دقت بنماید.

سبک زندگی شهروندان دیجیتال در دهکده جهانی (Global Village) نهایت تا سن ۴۰ سالگی برای احساس خوشبختی آنها برنامه زیستی مدون تعریف نموده است و غالب  انتخاب های این سبک زندگی در بازه سنی ۱۵ تا ۴۰ سال تعریف می شود و برای دوره میانسالی نمیتواند زندگی امن و آرامی را به وی هدیه دهد. برخی از انتخاب های اشتباه در دوره جوانی قابل جبران نیستند. مثلاً کسی که در جوانی اعتقاد به ازدواج ندارد یا دختری که معتقد است فرزندآوری را برای کسب استقلال مالی،شهرت یا اندام زیبا باید به تعویق بیاندازد، بعد از سن ۴۵ سالگی دیگر نمی تواند لذت مادر شدن را در دفعات تجربه کند و این انتخاب به راحتی قابل جبران نمی باشد.

پسری که در طول دوره جوانی خود به انواع و اقسام لذت گرایی های جنسی اشتغال داشته و دیر هنگام به فکر تاهل افتاده است به ندرت ممکن است در سن ۶۵ سالگی بتواند داشتن یک خانواده پر شور نشاط را تجربه کند.

[8] اگر در مخاطبان شما دختر نوجوان ِدانش آموز وجود دارد حتماً در مورد علت دوست داشتن موجودات کوچک مثل جوجه بزغاله کوچک، پاپی کوچک سوال بکنید. علت به اصطلاح غنج رفتن دل دختران در مواجهه با موجودات به اصطلاح «کیوت» و ناز حس فطریه مادر بودن و احساس ترحم مادرانه نسبت به آنها می باشد(نیاز واقعی و فطری در ذات زنان) یکی از دلایل گرایش دختران به عروسک بازی و حتی بازی هایی مثل «پو» و حتی گروه موسیقی بی تی اس همین موضوع می باشد زیرا گروه موسیقی بی تی اس شامل پسران کیوت است و دختران بر خلاف پسر ها نسبت به آنها گرایش جنسی ندارند بلکه احساس ترحم مادرانه دارند (به عنوان یکی از موضوعات پرتکرار دانش آموزان دختر می توانید در کلاس های دخترانه موضوع گرایش و علاقمندی به گروه موسیقی بی تی اس را مورد پرسش قرار دهید. حتما از دانش آموزان دختر بپرسید چند نفر «آرمی» یا «بی تی اس فن» هستند ؛(  این مقاله با سوگیری تکاملی به این موضوع پرداخته و سعی در عدم اعتراف به نیاز فطری دارد لکن مطالعه آن بسیار مفید است  :  (چرا دختران عروسک‌بازی می‌کنند و پسرها ماشین‌بازی را ترجیح می‌دهند؟ ) البته می توانی این سوال را از دانش آموزان پسر در مقاطع راهنمایی و دبیرستان نیز بپرسید اما قطعا با جواب های جنسی از طرف آنها روبرو خواهید شد که پل خوبی برای ورود به تفاوت های ذاتی زن و مرد ، بحث ارث و دیه اسلامی ،فمینیست و زن سالاری مدرن غربی می باشد. (بررسی آرای یک روانشناس فمینیست )

 

[9] .

جدول پیش روی مبنای حقوق بشر امروزی و دیدگاه سازمان های بین المللی همچون سازمان ملل را به اختصار نشان می دهد و گرایش سمت راست لیبرالیسم و سمت چپ کومونیست می باشد. هر دو اومانیستی و انسان گرا هستند وبنا بر تفکرات هر دو دیدگاه در نهایت ثمره هر دو دیدگاه خانواده ستیز می شود ، مثلا همجنس بازی که یکی از موضوعات انسان قرن جدید است و جایز دانسته می شود چون همه انسان ها آزاد هستند و این عمل با آزادی دیگران تداخل ندارد و...

ثمره تفکر خانواده ستیز کمونیستی چه شد؟  کونیست ها معتقد بودند که خانواده بزرگترین عامل محدودیت انسان ها هست و باید جامعه خانواده زدایی بشود. بصورت پایلوت طرح را اجرایی نموده و مراکز رفع نیاز جنسی دایر کردند و کودکان متولد شده را به پرورشگاه ها واگذار نمودند زیرا معتقد بودند با از بین رفتن خانواده زن را هم که در خانواده اسیر و برده مرد است ، از اسارت رهایی و با اجازه کار در خارج از خانه با مردها برابر می شود. و مراقبت از فرزندان به عهده ی جامعه میباشد ( مهد کودک ها و...) ثمره این تفکر موج کودکان افسرده و زنان نیازمند عاطفه و مردان سرگردان بود. شوروی در سال 1949 قانون محدودیت طلاق و قوانین خانواده گرا را تصویب نمود.( مارکسیست و خانواده )

ثمره تفکر خانواده ستیز و آزادی لیبرالیستی این شده است که رشد جمعیت در اکثر کشور های ثروتمند غربی کم یا متوقف یا منفی شده است و اصطلاح جدیدی در جامه شناسی با عنوان انقراض فرهنگی متداول گردیده است. (بررسی اثرات نظریه لیبرالیسم در حوزه خانواده)

[10] مشکلات روانی کودکان طلاق

[13] قوانین فمینیستی و زن سالارانه که در ظاهر با هدف حمایت از زنان در غرب به تصویب رسیده است در عمل بعد از گذر زمان تبدیل به دامی برای خانواده و زنان شده است .مثلاً یکی از دلایلی که اکثر افراد ثروتمند در غرب ازدواج نمی کنند، چه زن و چه مرد این است که قانونی به نام تنصیف اموال در خیلی از کشورهای اروپایی لازم الاجراست، به این معنی که اگر مرد و زن بخواهند از هم جدا بشوند باید اموال را بین خود تقسیم کنند و این باعث می‌شود خیلی از نامداران و سرمایه داران غربی قید ازدواج با شریک زندگی خود را بزنند.

[14] عوامل موثر بر طلاق در چهار دسته کلی «همسرگزینی نادرست»، «نقص دانش و مهارت همسران»، «عملکرد نامطلوب همسران» و در آخر «شرایط نامطلوب اقتصادی» هستند.

ازدواج ناآگاهانه، نداشتن بلوغ لازم برای ازدواج، عدم برخورداری از سلامت روانی، شخصیتی و اخلاقی، تزلزل پایه‌های ایمانی و اعتقادی ، عدم واقع‌گرایی در معرفی خود و شناخت همسر و عدم تناسب فردی و خانوادگی همسران در زمینه‌های مختلف؛ در دسته همسرگزینی نادرست قرار می‌گیرند که بخش قابل توجهی از طلاق‌ها ریشه در این موارد دارد.(منبع)

[15] آبادی میخانه ز ویرانی ماست

جمعیت کفر از پریشانی ماست

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هر عیب که هست از مسلمانی ماست

در همین کلاس همه شما در یک محیط آموزشی از یک کتاب درسی و از یک معلم بهرمند هستید پس چرا نمرات شما با هم متفاوت است؟ یک قاعده کلی را فراموش نکنید انسان به اندازه کاری که میکند ثمره میبیند. اگر یک میخانه یا آتش کده درست و اصولی ساخته شود هزار سال عمر می کند و اگر یک مسجد سست و ضعیف ساخته شود به راحتی فرو خواهد ریخت. خدا مسئول ضعف ها و ناکارآمدی های ما نیست. (الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : أبَى اللّه ُ أن یُجرِیَ الأشیاءَ إلاّ بِأسبابٍ) 

[16]    به اعتراف همه کسانی که در غرب زندگی می کنند جامعه غربی یک جامعه تلاشگر و زحمتکش است و انسان ها به اندازه کاری که میکنند ثمره می بینند.چه کسی گفته تمام زندگی دانش آموزان غربی به رقص و مهمانی و کارهای بیهوده می گذرد؟ این همه پیشرفت تکنولوژی ثمره چیست؟ این همه دانشمندان بزرگ خروجی کدام جلسات است؟ رقص و شادی یا علم و تحقیق؟ میانگین معدل دانشگاه های ایران زیر 14 است ، میدانید میانگین معدل دنشگاههای آمریکا چند است؟ گول ویترین رسانه ای غربی را نخورید .در آمریکا اکثر دانش آموزان در اوقات فراغت به اشتغال پاره وقت مشغول اند. سند: شغل تابستانی دختر کوچک باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا؛ کار در یک رستوران غذاهای دریایی+ تصاویر

[17] حتی اگر شعار زن زندگی آزادی، مرد میهن آبادی ، را هم قبول داشته باشید باز هم باید برای ساختن کشورتان تلاش کنید و بدون تلاش و کار و امید به آینده هرگز به پیشرفت و آبادانی نمی رسید.

یک مطلب مهم: قوام و استقلال و قدرت جمهوری اسلامی مانع از تعرض و زیاده خواهی دیگران میشود. اگر هر اتفاقی برای جمهوری اسلامی بیفتد هرگز و هرگز و هرگز دشمنان سرزمین ایران نمی گذارند حکومت مستقل و قدرتمند دیگری در این نقطه از کره زمین تشکیل شود، زیرا آنها یکبار شاهد یک کشور مستقل و قدرتمند در این نقطه از جهان بودند و هرگز دشمنان ما نمی‌گذارند ملت ایران بعد از جمهوری اسلامی رنگ خوشبختی و استقلال را بچشد. اگر در این ادعا شک دارید رجوع کنید به انقلاب هایی که در طول ۲۰ سال گذشته به حمایت غرب شکل گرفته است؛ هیچ کشوری در ۲۰ سال گذشته انقلاب و تغییر نداشته مگر اینکه وضع زندگی مردم ضعیف تر شده باشد. زیرا غرب می داند کشورهای جهان سوم در حال رشد و ترقی هستند و رشد و ترقی کشورهای جهان سوم به معنای کم شدن نفوذ و قدرت کشورهای پیشرفته است؛ ظرفیت های کره زمین محدود است و نمی شود همه کشور ها پیشرفته باشند

رجوع کنید به تاریخ کشور لیبی ، کشور عراق، کشور افغانستان ،حتی اوکراینِ قبل از زلنسکی. یک کشور مستقل و صد البته بدون جنگ که با آمدن یک فرد غرب گرا کشورش را با حمایت غرب با شیب تند طی 4 سال کشورش را به سوی یک جنگ تمام عیار با سوق داد و در نهایت هر اتفاقی که در پایان این جنگ روی دهد قطعا پیروز میدان آمریکا خواهد بود ، چون اولا وابستگی اروپا را به امریکا افزایش داده و در ثانی کشور اوکراین به خرابه ای تبدیل شده که برای بازسازی آن باز هم وابستگی به آمریکا نیاز است و خسارت محض برای مردم واوکراین است که در سال 2019 از پیروزی یک دلقک شیفته آمریکا احساس خوشحالی کردند و با حمایت آمریکا این کمدین برای همسایه خود شاخ و شانه کشید و کشورش را به پرتگاه یک جنگ ویرانگر کشاند.(منبع)

[18] دشمن، این لحظه ی حساس از تمدن ایرانی شما را درک کرده است و می‌داند اگر بتواند سربازانی از بین نسل جوان ایران برای خود تربیت کند می تواند امید به آینده را در دل مردم ایران بخشکاند، فردا برای شماست، ناامید نباشید همیشه در طول تاریخ یک نوع قبض و بسط وجود داشته است.

همین تمدن غرب در طول تاریخ چند مرتبه تا مرز فروپاشی رفته ست، تاریخ را بخوانید:1918 میلادی (۱۲۹۷ شمسی)جنگ جهانی اول و فروپاشی تمدنی غرب در یک جنگ بزرگ جهانی و بعد ازحدود 25 سال در سال   ۱۹۴۵ میلادی (۱۳۲۲ شمسی)جنگ دوم جهانی و تمدن غربی که حتی به خود هم رحم نکرد تا سال ۱۹۶۵ وضع فلاکتبار و بسیار سخت اقتصادی در اکثر کشورهای جنگ زده اروپایی وجود داشت، تا جایی که در برخی از کشورها مثل آلمان مردم در بین باغچه های بین خیابان سبزیجات و سیب زمینی می‌کاشتند تا بتوانند غذای روزمره خود را تهیه کنند؛ انقلاب اسلامی در ۱۹۷9 به وقوع پیوست. یعنی زمانی که مردم ایران شروع به مستقل شدن کردند با زمانی که مردم غرب خود را از خرابی های جنگ جهانی دوم نجات دادند ۱۵ سال فاصله دارد. اما با پیروزی انقلاب اسلامی غرب می دانست که یک کشور مستقل مثل ایران میتواند چقدر قدرتمند باشد و با چه سرعتی می تواند پیشرفت کند، پس انواع و اقسام مشکلات اعم از تحریم ها و طولانی ترین جنگ قرن ۲۱ به مدت هشت سال را به مردم و انقلاب اسلامی ایران تحمیل کرد و از صدام  همه جانبه حمایت نمود. بعد از آن تحریم های فلج کننده تا جایی که کشور ایران از مبادله و تجارت با جهان محروم گشت، غرب می داند اگر جوان ایرانی شروع به کار کند فقط ۱۵ سال اختلاف تمدنی بین ما و آنها وجود دارد پس هرگز راضی به خودباوری امید و انگیزه در شما نمی شوند. امیدوار باشید آینده برای شماست.

[19]حال که از جنگ رسانه‌ای و فرهنگی صحبت به میان آمد بهتر است ابزارهای رسانه‌ای دشمن را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم، اکثر مخاطبان ما از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده میکنند. اینستاگرام و واتساپ و فیسبوک برای شرکت متا می باشند. بطور بسیار خلاصه و ساده می توان گفت : اینستاگرام از دو نوع الگوریتم برای ارائه محتوا به مخاطبین خود استفاده میکند. یک الگوریتم فعال و یک الگوریتم منفعل. الگوریتم منفعلانه اینستاگرام به این صورت است که شما یا کسانی که فالو کرده اید محتوایی را لایک میکنند ، در این صورت این محتوا در صدر علاقه مندی های شما قرار میگیرد ، گاهی محتوایی را لایک نمیکنید فقط چند لحظه روی آن مکث می کنید، این نوع محتوا درجه دوم و گاهی محتوایی را فقط اسکرول میکنید که درجه سوم محتوای مورد علاقه شما را تشکیل می دهد.

بدین ترتیب شما و همفکرانتان در یک کلونی و گروه محتوایی قرار می گیرید و محتوای مورد علاقه شما در گروه هم فکر شما دست به دست می‌شود و گروه را نسبت به هم علاقه مند تر می کند.

اما یک سطح فعالانه نیز در فعالیت های شرکت اینستاگرام وجود دارد و آن مهندسی اجتماعی و دسته بندی مخاطبان و کلونی سازی آنها است، به این معنا که گاهی علاقه ای را در گروهی از مخاطبان شدت می دهد وگاهی محتوایی را از گرو های همفکر حذف می کند. مثلا نام کیان پیر فلک را گسترش می دهد ولی نام آرتین و آرشام را حذف می کند. به این شکل در ایام فتنه مدیریت افکار کرده و برخی را خشمگین می کند.

برای اثبات این ادعا می توانید افشاگری رئیس جدید شرکت توییتر را ببینید، مردم ایران بسیار کم از شبکه اجتماعی توییتر استفاده می‌کنند اما در اکثر کشورهای جهان توییتر یک پیام رسان بسیار عمومی و اثر گذار است. ایلان ماسک که در سال 2022 شرکت توییتر را خریداری کرده است ، او در یک افشاگری نحوه مدیریت اجتماعی این غول رسانه ای را در دوره مدیریت گذشته بیان می کند تا مدیران قبلی را رسوا کند اما در این بین ساختار مدیریت اجتماعی این شبکه را افشا می کند و نشان می‌دهد که شبکه اجتماعی بی‌طرف رویایی است که مخاطبان تخیل آن را دارند.(مطالعه این مطلب را در سایت اصلی از دست ندهید، با نحوه مدیریت محتوا در شبکه های اجتماعی آشنا خواهید شد: قسمت اول ، دوم ، سوم ، چهارم ، پنجم  ، علت انتشار این اطلاعات).

البته بدون داشتن اطلاعات ویژه ای، هر وجدان آگاه  فقط با اندیشه در مورد منابع مالی این شبکه های اجتماعی نسبت به عملکرد آنها حساس می شود، وقتی لازم است برای ارسال یک پیامک هزینه پرداخت ‌گردد ، شبکه اجتماعی مانند تلگرام(مالک : پاول دوروف ثروت خالص 15 میلیارد دلار) و اینستاگرام (مارک زاکربرگ 42 میلیارد دلار )که ده ها گیگ فضای رایگان و امکانات را در اختیار مخاطبان خود قرار می دهند به راستی چه چیزی از مخاطبان دریافت می کنند که ارزش گذاری آن به این شکل زیاد است؟ در جواب باید گفت بیگ دیتا (اطلاعات عمده اجتماعی) که حاصل خرده اطلاعات مخاطبان است و بالاترین سرمایه برای مهندسی و مدیریت اجتماعی توسط این شبکه ها می باشد.

جالب است بدانید همه این شبکه ها وابستگی مستقیم به ایالات متحده آمریکا دارند ولی تنها شبکه اجتماعی فراگیر جهان که هم پای شبکه های اجتماعی آمریکایی در جهان رونق دارد شبکه تیک تاکِ چینی است.

سیاستمداران آمریکایی مکررا نسبت به حضور جوانان آمریکایی در شبکه تیک تاک چینی هشدار داده‌اند تا جایی که سنای آمریکا لایحه ای را برای ممنوعیت استفاده از تیک‌تاک در آمریکا ارائه کرده است (منبع) حال آنکه اینستاگرام جایگاهی بالاتر نسبت به تیک تاک  در بین جوانان جهان دارد. این رفتار آمریکا نسبت به رقبای جهانی قبلا در مورد شرکت هوآوی نیز تکرار شده بود ، گویا آمریکا میداند که این ابزار های قدرت چقدر توان اثرگذاری بر جوامع دیگر را دارد و نمی خواهد خودش مورد مدیریت قرار بگیرد.

[20] اگر شما یک مهندس ساختمانی باشید با بهترین مصالح ساختمانی و بهترین نقشه ساخت بنا در بهترین موقعیت جغرافیایی جهان تا مادامی که کار نکنید و زحمت نکشید بنایی ساخته نمی شود و محکوم به زندگی در یک چادر مسافرتی هستید: «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»

 

[21] دین یعنی چه؟ (به روش بارش فکری سوال را بر تابلو کلاس بنویسید و بپرسید) با اینکه ما در یک جامعه دینی زندگی می کنیم اما هیچ چیز از دین اسلام نمی دانیم. تقریباً هیچ کدام از ما نمی توانیم به طور مدون و دقیق حتی معنای کلمه دین را بگوییم حتی نمی‌دانیم دین اسلام به چه معناست.

دین به معنی برنامه است اما چه برنامه‌ای؟ دین اسلام یعنی سبک زندگی که خداوند برای زندگی زیبا در این دنیا و نتیجه عالی در جهان دیگر تدوین کرده است.

اگر کسی دین را فقط به معنای برنامه ای برای مرگ و پس از آن معرفی کرد از او قبول نکنید بلکه دین برنامه زندگی است و باید تمام شئون زندگی شما را از قبیل لذت غذا خوردن و لذت جنسی و لذت معنوی و ... را در تمام طول حیات شما -نه فقط در برهه ای کوتاه مثل سبک زندگی غربی- تضمین کند. اگر یک برنامه بتواند برای تمام ابعاد وجودی انسان حتی دستشویی رفتن برنامه‌ریزی کند کامل و عالی است، نه مسخره! کارکرد دین در پاسخگویی به نیازهای انسان

[22]  چند مثال ساده از نگاه های تمدن ساز دین اسلام:

در ابتدای امر باید متذکر شد اسلام به عنوان یک دین جامع، دارای نگاهی درختواره ای و کلی نسبت به حیات انسان است و نباید تک گزاره ای دین را قضاوت نمود به عنوان مثال؛ نباید از دیدن برگ پژمرده یک درخت تنومند در فصل پاییز و زمستان به ناکارمد بودن و خراب بودن آن درخت را نتیجه گرفت بلکه یکی از بخشهای مهم زندگی آن گیاه همین خزان پاییزی است. بنابراین احکام دین اسلام را نیز نمی توان تک گزاره‌ای و تک محوری قضاوت نمود. (همان گونه که قضاوت یک برگ درخت در یک فرآیند تک محوری به انحراف کشیده خواهد شد، قضاوت یک دین از یک گزاره تنها قطعا نتیجه مطلوب نمی دهد)

اما مثالی روشن تر؛ ۱۴۰۰ سال پیش اسلام مفهومی را با عنوان نجاست معرفی نمود و برخی از اشیا را نجس اعلام کرد. حال یک سوال نجس به چه معناست؟ نجس به معنای کثیفی است؟ نجس در اسلام به اموری گفته می شود که باید نسبت به اختلاط آنها با زندگی اجتناب نمود و در ادبیات اسلامی عموما ناظر به کثیفی آنها سخنی به میان نیامده، پس نجاست در ادبیات دینی به معنای لزوم اجتناب است نه کثیف.

یکی از امور نجس خون است، حال آنکه امروزه میدانیم در خون مطلقاً عامل کثیفی وجود ندارد و در صورت وجود کثیفی در جریان خون فرد مبتلا به عفونت می گردد یا حتی ادرار به دلیل وجود آمونیاک خاصیت میکروب کشی و گندزدایی دارد _کشاوزران قدیمی زمانی که بدنشان مجروح میشد بر زخم ادرار می کردن _ البته مدفوع هم کثیف است و هم نجس.

بنابراین تفاوت جدی بین فهم ما از گزاره های دین و مراد خداوند از جعل یک حکم وجود دارد ؛ اما الحال جعل نجاست در دین اسلام چه ثمرات تمدنی داشته است؟ در زمان بروز جنگ های صلیبی یکی از خصوصیات بارز شهدای اسلام و کشته های جنگ های صلیبی این بود که شهدای اسلام معطر بودند و جنگاوران مسیحی عادتاً بوی ادرار می دادند. در تاریخ نگاری اسلامی و غربی  قید شده است که جنگجویان مسلمان معمولاً معطر بودند و کار بجایی میرسد که کلیسا حمام کردن را ممنوع اعلام میکند تا تشابه بین آنها و مسلمانان پیش نیاید؛ علت این پیشامد جعل حکم نجاست در احکام اسلامی و صد البته پافشاری دین بر طهارت و پاکیزگی بوده است. یعنی برای مسلمانان هم معطر بودن مستحب بود و از طرفی برای ادای فرایض طاهر بودن و نجس نبودن هم واجب بود و برای طاهر ماندن لاجرم باید آبریزگاه خود و دستشویی خود را به دور از محیط زیستشان قرار می دادند و همچنین باعث شد در طول هزار سال جامعه مسلمانان تمیز معطر باشند و بیماری های اپیدمی مثل طاعون و وبا در آن بشدت کمتر باشد؛ یکی از خصوصیات بارز خیابان های  لندن و آمستردام در اعصار گذشته  بوی ادرار بوده است و همچنین  کاخ ورسای فرانسه با صد ها اتاق و سالن مجلل، سرویس بهداشتی و آبریزگاه ندارد!( چکار میکردند؟ میریختند کف زمین ، خدمتکاران پاک می کردن)+(منبع) و این حرکت تمدنی هنوز هم ادامه دارد. با اولین حادثه و مشکل اجتماعی و قحطی که در جوامع غربی بروز می کند اولین قحطی برای دستمال توالت است، تمدن اسلامی با اطاعت از خدای آگاه به مصالح انسان فقط وفقط با یک جعل حکم ساده از تعداد زیادی از مشکلات بهداشتی و...  نجات پیدا کرد اما به همین ختم نمی شود، یکی دیگر از نجاسات سگ است (شبهه پر تکرار چرا سگ نجس است) در ادبیات اسلامی سگ موجودی نجس خوانده شده اما نجس به معنای کثیف نیست، پیامبر اسلام چوپان بودند و برای چوپانی داشتن سگ گَله ضروری است. از طرفی از معدود حیواناتی که توان واکنش عاطفی بالا دارد و نسبت به حالات روحی صاحب خود عکس العمل عاطفی بروز می دهد سگ است و همچنین گویا فقط دو حیوان خانگی هستند که در محیط زیست خود فضولات نمی کنند و در این زمینه تعلیم پذیر هستند (سگ و گربه) اما چرا با این همه خصوصیات عالی سگ نجس است؟ در بهشت آمریکایی نظرسنجی برای عدم گرایش به فرزند آوری صورت گرفت که بعد از معضل سهمگین زنانِ مستقل (زن در شعار زن زندگی آزادی) از اصلی ترین ادله عدم گرایش به فرزند آوری جایگزینی حیوان خانگی و در صدر حیوانات خانگی سگ به عنوان فرزند خوانده بوده است.(منبع)

به همین دلیل برخی از تولیدات رسانه ای درجه یک و جهانی در هالیوود متمرکز بر حل این مشکل شده است به عنوان مثال مجموعه انیمیشن های بچه رئیس برای پیگیری این محتوا تولید شده اند.(منبع)

اما اسلام با یک حکم ساده در ۱۴۰۰ سال پیش با شناختی که از ذات و فطرت انسان دارد، ورود تنها حیوانی که دو خصوصیت اساسی عشق ورزی و رفتار عاطفی و تعلیم پذیری نسبت به فضله را دارد به محیط زندگی مشترک با انسان تحریم کرده است و بعد از ۱۴۰۰ سال امروزه کشور کانادا به ساختار هالیوود سفارش برنامه تلویزیونی را می دهد تا بتواند معضل پاپی هایی که جای فرزند را در خانواده ها گرفت اند حل کند.

یا یکی دیگر از نجاسات شراب می باشد.(سوال پر تکرار دانش آموزی) الکل نیز یک ماده گندزدا است و در ایام کرونا به خواص ویروس کشی آن کاملاً آشنا شدیم، اما اسلام آن را نیز نجس اعلام کرده، چرا ؟ زیرا بالاترین حجتی که خداوند برای هدایت انسان قرار داده عقل است و هر آن چیزی که بتواند پرده و حجابی بر عقل باشد از جانب خداوند متعال محکوم به تحریم است و شراب یکی از اصلی ترین  مسائلی است که می تواند پرده بر ساختار عقل انسان بیاندازد، یکی از بالاترین نرخ های مصرف مواد الکلی در جهان مربوط به کشور روسیه می باشد. اگر قوانین مصرف مشروبات الکلی در روسیه را مشاهده کنید می‌بینید که سختگیرانه ترین و عجیب ترین جرم انگاری های قانون را برای این مسئله در نظر گرفته اند با همین حال اگر رجوع شود به بیشترین ارتکاب جرم و جنایت مشاهده می گردد هم در آمریکا و در فدراسیون روسیه(منبع) بیشترین ارتکاب جرم و تجاوز و قتل در زمان مستی صورت گرفته است (منبع) خداوند متعال ۱۴۰۰ سال پیش با شناختی که نسبت به مخلوق خود دارد شراب را تحریم می کند در قرآن اعتراف به داشتن منفعتی محدود برای آن دارد اما انسان را حتی از نزدیک شدن به آن هم منع می کند. زیرا خداوند در جعل احکام خود مصلحت نوعی را لحاظ می کند نه خصوصیات فردی مثل پلیس که تمام رانندگانی که کمربند ایمنی را نبندند جریمه می کند حتی اگر آرام حرکت کنند،زیرا مصلحت نوعی در بستن کمربند است حتی اگر شخصی خودش اهل مراعات باشد باز هم بر او واجب است اطاعت فرمان پلیس. حرمت نوعی شراب بدلیل همین آمار های عجیب در ارتکاب به جنایت در حال مستی است که در غرب می بینید.

یکی دیگر از مسایلی که توسط خداوند متعال تحریم شده است موسیقی است (سوال پر تکرار دانش آموزی)، موسیقی ابزاری قدرتمند است که توانایی پوشاندن توان عقلی انسان را دارد. یک سوال که باید از تمام مخاطبان پرسید، آیا شده است با شنیدن موسیقی ناگهان احساس وجد و هیجان به شما دست دهد یا با شنیدن یک موسیقی محزون ، ناگهان بدون دلیل به شدت اندوهناک شوید؟ بالاترین حجت خدا برای انسان عقل است و هر آن چیزی که بتواند پرده بر این عقل بگذارد از جانب خدا محکوم به تحریم است.

 

 این فقط چند نمونه از ساده ترین گزاره های تمدن اسلامی است که کمترین پیچیدگی و کمترین میزان هنجار سازی را در خود دارد با این حال ثمرات عظیم تمدنی را در همین چند گزاره ساده اسلامی مشاهده می کنیم.

نکته مهم این است که شکل گیری یک فرآیند تمدنی به زمانی بیش از ۵۰ یا ۶۰ سال نیاز دارد، آن چیزی که به عنوان تمدن غرب جدید از آن یاد می شود از دهه هفتاد و هشتاد میلادی و بعد از انقلاب جنسی به وقوع پیوسته است و هنوز برای قضاوت کردن ثمرات آن بشدت زود است، همانگونه که کمونیست نتوانست در مقابل نظام خانواده و فطرت انسانی قد علم کند، سیستم و نظام لیبرالیستی جدید نیز نخواهد توانست.

باید به همه مخاطبان توجه داده شود تفاوت فاحشی در سبک زندگی انسان غربی از سال 1970 به بعد بوقوع پیوسته است، در اکثر کشور های اروپایی تا 70 سال پیش پوشش اکثر زنان تماما پوشیده بوده، حتی برهنه بودن سر بدون دستار و کلاه امری ناپسند بوده است. (منبع) در ایالات متحده تا دهه 30 میلادی شرب خمر ممنوع بوده(منبع) و نهادی شبیه به گشت ارشاد تا دهه 50 میلادی مراقب پوشش زنان در این کشور حضور داشته (منبع)و آنچه به عنوان غرب جدید از آن یاد میشود عمری کمتر از 70 سال دارد)(حتما مستند اکسونامی را مشاهده نمایید)  (مستندهای انقلاب جنسی را هم می توانید بررسی کنید)

فرهنگ جدید و مهاجم غربی حدود ۵۰ یا ۶۰ سال است که به جنگ با نظام خانواده رفته است و این توهمِ غلطیست که برخی فکر می کنند رن هاست  زن آزاد غربی با این خصوصیات خانواده ستیز پا بر زمین گذارده است. هنوز اولین نسل از زنان عریان غربی در قید حیات هستند و در همین بازه زمانیِ بسیار کم، انقراض فرهنگی در اکثر کشورهای به ظاهر پیشرفته رخ نمایان کرده است، اما تاریخ تمدنی اسلامی و بطور کلی خط تمدن دینی فارغ از اسلام و غیرآن، هزاران سال است که متضمن بقا و کمال انسان های دیندار بوده است.

  • M.M.HKH
۱۷
بهمن
۰۳

 عنوان درسنامه:  استکبارقدیم و جدید و ضرورت مقاومت

  • محتوا: بررسی تاریخچه و نمونه‌های استکبار[1] سخت (بلژیک، هلند و انگلیس و نمونه هایی از دوران پهلوی) و استعمار نرم و جنگ های ترکیبی ، تحلیل پیامدهای تسلیم و وابستگی در برابر استعمارگران، درس‌های تاریخ در خصوص نقش مردم و رهبران و اهمیت مقاومت ملی.
  • گروه هدف: دانش‌آموزان دوره متوسطه اول و دوم
  • زمان‌بندی: یک جلسه مفصل یا دو جلسه

----------------------------------------------------------------

 

چند مقدمه ؛ استعمار قدیم؛ داستانهای خونین:

      • با بیان داستان هایی کوتاه از تاریخ‌ و خاطرات ملت‌های مستضعف، توجه دانش‌آموزان را جلب می کنیم.
  1. داستان اول: استعمار بلژیکی در کنگو
    • لئوپولد دوم، پادشاه بلژیک (درگذشته ۱۹۱۰ ؛ تقریبا مصادف با نهضت جنگل در گیلان و ایران)، کنگو را همچون"ملک شخصی" خود تصاحب کرده بود.
    • جنایات: قتل عام بیش از ۱۰ میلیون کنگویی (جمعیت امروز بلژیک ۱۰ میلیون نفر).
    • سه گزینه برای کشاورزان: یا تهیه مقدار معین محصول یا قطع دست خود یا فرزندان برای تنبیه،
    • ایجاد باغ وحش انسانی برای نمایش مردم آفریقا به اروپاییان.
    • شکار تمساح با کودکان و بردگان
  2. داستان دوم: 350 سال استعمار هلندی در اندونزی
    • کمپانی هندشرقی‌هلند طی350 سال استخراج منابع اندونزی، پایه های اقتصاد اروپا را ساخت ؛ منبع پرداخت وام به سایر استعمارگران اروپایی
    • امروز کشور هلند به کشور گلها مشهور است و یکی از امیدهای مهاجرتی مردم جهان سوم است
    • با قتل عام بیش از 20 میلیون نفر (جمعیت امروز هلند 17 میلیون نفر است) امروز یکی از شاد ترین کشور های دنیاست.
  3. 200 سال انگلستان و ثروت شبه قاره هند
    • انگلیس طی ۲۰۰ سال، ۵۰ تریلیون دلار از هند دزدید و با این سرمایه تبدیل به یکی از قوی ترین قدرت های جهانی شد و بیش از ۱۰۰ میلیون نفر را کشت.(بیش از جمعیت امروز خود انگلیس)
    • حتی بعداز استقلال هند در ۱۹۴۷ با تقسیم کشور به هند، پاکستان، و بنگلادش تنشهای مرزی (مثل کشمیر) تا امروز ادامه دارد.
  4. در همه قاره ها استعمار گران به بهانه های مختلف جنگ و کشتار و خونریزی راه انداختن مثل جنگ بر سر تریاک در چین ؛ قتل عام بر سر طلا و منابع آفریقا؛ قتل عام به بهانه زمین در امریکا و نفت در خاورمیانه و...
  5. استعمار در ایران و درس‌های تاریخ
    • اشغال ایران و سرکوب جنبشهای مقاومت مردمی و نصب فردی دست نشانده
    • مجاهدان نهضت جنگل (به رهبری میرزا کوچکخان) (تقدیم سر میرزا کوچک به رضاخان میر پنج در تهران)
    •  رییسعلی دلواری در برابر استعمار
    •  مردم تبریز و ستارخان و باقرخان
    • نهضت مشروطه و مقاومت ملی
  1. رضاشاه؛ عامل استعمار: پس از شکست جنبشها، استعمار انگلیسی رضاشاه را به قدرت رساند تا منافع خود را در نفت و سیاست ایران تضمین کند.
  2. سقوط رضاشاه؛ نماد وادادگی:
    • زمانی که رضا شاه گامی بدون اجازه استعمارگران برداشت و با آلمانی ها ارتباط گرفت، فوراً از حکومت خلع شد و از ایران اخراج شد.
    • رضاشاه کبیر ، بزرگ ارتش داران در عرض سه روز ، بدون هیچ مقاومتی و حتی بدون شلیک یک گلوله تسلیم شد...اشاره به قدرت پوشالی
    •  انگلیس حتی اجازه نداد داخل ایران بماند ، حتی اجازه رفتن به اروپا رو هم نداد و با کشتی انگلیسی فرستاده شد به جزیره موریس در آفریقا.
    • اشاره به یکی از نامه‌های آخر رضا شاه در تبعید که خواستار ارسال «پشه‌بند» شده بود. اوج ذلت یک پدر و پسر که شاه ایران بودند و اربابانشان انها را از اولیات هم محروم کردند و بدون اجازه انگلیس پسر که پادشاه ایران بود اجازه نداشت به پدرش که او هم پادشاه بود یک پشه بند ارسال کند.
  1. پرسش کلیدی اول:
  • « چرا رضاشاه با ارتشی که ادعای مدرنیزه کردن آن را داشت، حتی یک گلوله هم شلیک نکرد؟» (وابسته بود)
  • «پیامدهای عدم مقاومت او برای ملت ایران چه بود؟»
    • پیامد: قحطی ۱۳۲۰ و مرگ حدود یک چهارم از جمعیت 20 میلیونی مردم ایران به دلیل سوءمدیریت و غارت منابع توسط اشغالگران ...
    • اشاره به جنگ تحمیلی 8 ساله به جمهوری اسلامی ایران و مقاومت مردم به رهبری امام خمینی و ایستادگی ؛ حتی یک وجب خاک ندادیم ؛ 17 کشور اسیر ؛ سیم خاردار هم نمی دادن.
    • فرق رهبر الهی و قدرت الهی و شیر کاغذی و رهبر وابسته.
  1. سوال محوری دوم: (بصورت بارش فکری از دانش آموزان بپرسید و بگذارید گفت و گو کنند)
    آیا در شرایط امروز، اگر استعمارگران بتوانند این اقدامات را انجام دهند، دوباره این کار ها را نمی کنند؟
    • بنا به شهادت تاریخ ؛ زورگوهای عالم همواره سعی می‌کنند خود را تقویت کنند یا شما را تضعیف نمایند؛ نمونه‌ای از این منطق در تحریم علم حتی در زمان تولید واکسن کرونا مشاهده می‌شود.
  2. حالا سوال سوم :
  3. بنظرتون علت دشمنی امروز غربی ها با ملت ایران چه هست؟
    • نکته تاریخی : دشمنی برای امروز نیست(اشاره به سخنرانی رهبر انقلاب)
    • میدانستید اولین تحریم کشور ایران توسط کشور های غربی چه زمانی بود؟ در دوران محمدرضا شاه و دوران نخست وزیری مصدق و در جریان ملی شدن صنعت نفت در سال ۱۳۳۰ ، در نهایت با دستور غرب، شاهِ دست نشانده مصدق را تبعیدکرده و تا مرگ در تنهایی زمان گذراند و دکتر فاطمی را اعدادم کرد.
  4. در برابر حکومت های استعمارگر غربی اگر گاو شیرده باشی، اجازه پیدا می کنی که باشی!

ولی اگر بخواهی مستقل باشی ، هرگز تحمل نخواهی شد.

  1. داستان تعامل محمدرضا شاه با آمریکا:
    • ماجرای استفاده از جنگنده‌های ایرانی و سوخت ایرانی برای حمله به ویتنام بدون حتی اطلاع‌رسانی به شاه توسط آمریکا و ناراحتی شاه ایران.ولی جرات مخالفت نداشت
    • امروز اکثر کشور های عربی اجازه مدیریت شخصی اد.ات نظامی خود را ندارند ، در جریان وعده صادق اکثر پدافند های کشور های عربی مجبور به شرکت در اعتلاف امریکایی بودند و جرات مخالفت نداشتن.
  2. وقتی شاه در جریان افزایش قیمت نفت تلاش کرد؛ فورا امریکا برای کنترل قدرت او برنامه ریزی می کنند.
  3. جمله شاه در مورد  کنفرانس گوادلوپ در کتاب پاسخ به تاریخ: غرب حکومت مرا بدلیل ترس از قدرت گرفتن من سرنگون کرد.
  4. دو نکته در مورد مطالب فوق :
  5. اولا ؛ این ادعا درست نیست ولی یک اعتراف به ضعف او است
  6. دوما ؛ علت اصلی سقوط تأکید بر این نکته است که شاه قوام قدرت خود را در دستان قدرت های غربی می دانست و به جای تلاش برای قدرت درونی فکر میکرد که خارجی ها می توانند او را حفظ یا حذف کنند.
  7. سرنوشت محمدرضا چه شد؟
  8. محمد رضا هم سرنوشت بهتری از پدرش نداشت از ایران فرار کرد و تبعید خود خواسته بیمارشد در امریکا در یک دیوانه خانه مدت کوتاهی جا داده شد (ر ک : جمله فرح در مصاحبه ای در مورد وقایع بعد از خروج از ایران) و فورا به آفریقا و مصر فرستاده شد و با سرطانی که به دلیل مصرف بیش از حد قرص های جنسی بود ، فوت کرد.(ر ک : مصاحبه دکتر محمود رزم آرا آخرین وزیر بهداری شاه پهلوی در انگلستان)
  9. داستان تمدن غرب و پیشرفت آن:
    • بررسی اینکه تمدن غرب چگونه با بهره‌برداری از ضعف‌ها و نادانی‌های ملت‌های مستضعف به پیشرفت و قدرت دست یافت.
  10. بازگشت به داستان‌های اولیه این طرح نامه:
    • تأکید بر اینکه تمام ملت‌های استعمار شده دارای خصوصیات زیر هستند:
    • حاکمان ضعیف
    • نا امیدی ملت ها
    • عدم اتحاد جامعه.
    • عدم خودباوری
  • افق مهاجرت جوان های ایرانی ها ... همین کشور هایی که سالیان سال خون ملت های ضعیف را مکیدن و امروز قوی شدن و جوان ایرانی بجای ماندن و تقویت ایران به فکر توانمند کردن ملت های مسکتبر هستند.
  • بر اساس نظر سنجی ها مقصد های مهاجرتی ایرانی ها : آلمان ، کانادا ، فرانسه ، سوئد (اولین ارتش مدرن اروپا۱۵۰۰) و هلند ( منطقه شنگ) و آمریکا ، استرالیا.
  •  استعمار همچیز شما رو میخواهد ... تمامیت خواه ...
  1. استعمار همچیز شما رو میخواهد ... تمامیت خواه ...
  • اصلیترین خواسته شان اقتصاد و منابع هست
  • ولی زبان را هم می خواهند مثل ترکیه و درخواست تغییر خط و هند که زبان و خط را تغییر و  اکثر کشور های آفریقایی و آمریکای جنوبی که استعمار برای از بین بردن پایه های تمدنی و قطع ارتباط بین نسل های قدیم و جدید زبان را قطع کردن (امروز هم استعمار در جریان سانسور حاج قاسم در حال قطع کردن ارتباط نسل انقلاب و مجاهدان دفاع مقدس با جوان ایرانی است)
  • فرهنگ و حذف و تحریف تاریخ تمدنی ... داستان های مهم تاریخی را تغییر می دهند اغلب تاریخ نویسان مستشرقین هستند نه ملی
  • از همه مهم تر پیشرفت های ملت ها را مصادره می کنند و خودشان را محروم می کنند ...
  1. دو حالت واکنش ملت‌ها:
  2. تأکید بر اینکه ملت‌ها یا خم می‌شوند و اجازه می‌دهند استعمارگران سوار شوند (مانند جمله گاو شیری ترامپ به عربستان) یا می‌ایستند و استقلال و خودکفایی خود را حفظ می‌کنند، که در این صورت غرب فشارهای بیشتری وارد می‌کند.
  3. هشدار نسبت به سطحی نگری در مسایل:
    • نباید با بازی‌های رسانه ای غرب در زمینه هایی مانند مسائل حجاب، اینترنت و... فریب خورد؛ زیرا ابعاد این پیکار بسیار فراتر از آن چیزی است که به نظر می‌رسد. غرب هرگز خیر شما را نمی خواهد.
  4. تغییر نوع استعمار پس از جنگ جهانی دوم:
  • پس از جنگ جهانی دوم، استعمارگران نوع استعمار را از استعمار سخت به استعمار نرم تغییر داده‌اند؛ یعنی به جای جنگ‌های سخت، از جنگ‌های نرم و انقلاب‌های مخملی بهره می‌برند.
  1. جنگ نرم و تغییر اندیشه جوانان:
    • بجای سرباز های خارجی با تغییر فکر در جوانهای داخلی سرباز از خود ملت ها میگیرند .
  2. استعمار نرم‌افزاری امروزی:
  3. تأکید بر این نکته که امروزه استعمار دیگر به شکل استعمار سخت نیست بلکه به صورت نرم‌افزاری و از طریق نفوذ فرهنگی، اقتصادی و رسانه‌ای اعمال می‌شود؛ نمونه‌هایی مانند نقشه‌های استعمار در کشورهای دارای تمدن (مانند آتاتورک در ترکیه یا رضاشاه در یاران و آل صعود در عربستان) که نشان می‌دهد چگونه با تغییر تاریخ و تمدن ملت‌ها برای اهداف استعماری استفاده می‌شود.
  4. سوال: در زمان جنگ‌های جهانی، چند کشور اسلامی حضور داشتند؟ اکنون چند کشور اسلامی وجود دارد؟ کدام کشور دارای ارتش مستقل است و کدام کشورها همچنان یکپارچه باقی مانده‌اند؟ کار غرب تفرقه‌اندازی و حکومت‌سازی است.
  5. انواع کشورها: یا دارای تاریخ تمدنی هستند یا فاقد پیوست تمدنی می‌باشند.
  6. استعمارگران: هرگز اجازه ثبات در کشورهایی با تاریخ تمدنی را نخواهند داد.
  7. نمونه‌های کشورهای تمدنی: مصر، هند، ایران، عراق این کشورها نمونه‌هایی از تمدن‌های عمیق و پایدار هستند، همانگونه که در بازی کامپیوتری «Civilization» به تصویر کشیده شده‌اند.
  8. ویژگی‌های افراد امروزی: افراد این دور زمانه، اگرچه از اطلاعات سطح بالایی برخوردارند، اما از عمق و تحلیلی بودن اطلاعات کم دارند؛ اطلاعات آن‌ها عموماً سطحی و روزنامه‌ای است.
  9. در پایان، قرآن کتاب حیات است که راه را نشان می‌دهد و امام خمینی با تکیه بر منطق قرآنی، قیام در برابر استکبار نمود
  10. تعهد ملت ایران: اکنون نیز ملت ایران باید پشت ولی‌فقیه بایستد و در برابر این فشارهای مکرر با صبر و مقاومت ظاهر شود.
  11. ایستادگی ملت ایران: چهل سال ایستادگی ملت ایران و تلاش غرب برای ضربه زدن به ایران از طریق جنگ، ترور و تحریم صورت گرفته است.
  12. نقشه امروز دشمن: امروزه دشمن از جنگ ترکیبی و شناختی استفاده می‌کند.
  13. تبیین قرآن از دشمنان: تبیین آیات قرآن درباره دشمنان، راهگشای فکری و عملی است.
  14. آیه: "أشد النّاس عداوتاً ..."

آیه: "لَنْ تَرْضَى عَنْک الْیَهُودُ ..." و حتی تع

 

[1] استعمار به معنای سلطه یک کشور یا قدرت خارجی بر سرزمینی دیگر با هدف بهرهکشی از منابع انسانی، اقتصادی، و فرهنگی آن است. استعمارگران با شعارهای فریبندهای مانند "تمدنسازی"، "پیشرفت"، یا "حفظ امنیت"، جنایات گستردهای را مرتکب شدند.

  • M.M.HKH
۲۶
دی
۰۳
  1. شروع کلاس
  • اعوذ بالله من الشیطان الرجیم،
  • بسم الله الرحمن الرحیم (اگر خط مناسبی دارید روی تابلو بنویسید)
  1. معرفی کوتاه خود و سوال در مورد موضوع کلاس
  • من فلانی هستم ... طلبه دانشجو ... از ...
  • بنظرتون چرا اومدم اینجا ... آمدیم با هم دوست شویم!
    • ایجاد فضایی دوستانه برای تعامل بهترالبته با توجه به ظرفیت کلاس و مقطع و منطقه متفاوت خواهد بود.

شروع بحث با یک مثال داستانی

  1. داستان راننده‌های اتوبوس (ایجاد تمثیل)
  • فکر کنید میخواهید یک مسسیر را بروید و دو راننده داریم با خصوصویات زیر : کدام و چرا؟
    • راننده اول:
      • قدبلند، جذاب، شیطون (اهل کثافت کاری- تغییر کلمات واقعیت را تغییر نمیدهند)، اولین بار است که رانندگی می‌کند، قانوان رو ولش ... خوش باش (اگر کلاس دخترانه است ، تیپ بازیگرا و خوانند های کره ای)
    • راننده دوم:
      • مردی ۴۰ ساله، با تجربه، مسیر را بارها رفته، مسئولیت‌پذیر.
  • حالا دوباره کدام و چرا؟ (جدای از شوخی کدام و چرا؟)

 

  1. بچه ها تا بحال در مورد رسوم عجیب کشور های مختلف چیزی شنیدید؟(مقایسه‌ای جالب)
  • مثال‌ها:
    • ژاپن: فرهنگ هاراگیری (خودکشی به‌دلیل شکست).
    • آفریقا: حلقه‌ها برای دراز شدن گردن
    • خالکوبی گوشتی با سوزاندن پوست.
    • اروپا: گاوبازی و جشنواره های عجیب مثل کوجه و...
    • هند: رسوم مرتاض‌ها و ...
    • عجیب‌ترین مثال:  یک قبیله هستند برای خرید لباس‌های پاره پول میدهند.

(شاید باور نکنید اما یک قبیله‌ای در دنیا وجود دارند که  کمال صحت و سلامت و عقل پول می‌دهند و لباس پاره می‌خرند یعنی به صورت کاملاً جدی برای خریدن لباس‌های پاره به فروشگاه‌ها می‌روند و پول خرج می‌کنند   مد شلوار زاپدار: یک مثال ملموس برای بچه‌هاست)

  1. درباره مد بعدا صحبت می کنیم...

اهمیت و معیار در انتخاب برنامه زندگی

  1. می‌دونستید همه مردم دنیا یک مرام و مسلکی دارند.
  • همه مردم دنیا دارای مرام و مسلک هستند.
  • همه مرام‌ها و مسلک‌ها، چیزهایی را واجب و چیزهایی را حرام می‌دانند.
  • حتی بدون استفاده از کلمات "واجب" و "حرام"، هنجارهایی به پیروان تحمیل می‌شود.
  1. راستی شما میدونید معنای دین چیست؟
    • برنامه‌ای برای زندگی انسان.
    • برای خوشبخت شدن و خوشحال بودن و امنیت داشتن و ...
  • کدام انتخاب؟ چرا؟
  1. چگونه برنامه درست را انتخاب کنیم؟ (اهمیت هدف‌گذاری دقیق)
  2. مثال اول؛ کماندار و تیر و کمان
  • فکر کنید شما یک کماندار هستید ، اگر در هدف گیری انحراف یک درجه در ابتدا داشته باشید، در مقصد به ده‌ها سانتی‌متر انحراف می‌رسید.
  1. مثال دوم ؛ مسافر مخلصی که میخواست بره مشهد ... مسیر اشتباه رو میرفت و به حرف کسی گوش نمیداد ، سر از سیستان درآورد و تهش نیرو دریایی هند تو اقیانوس هند با تیر زدش ... نیت خالص ، هدف مقدس ، راه اشتباه ... باید دنبال راه درست بریم و حرف راه بلد ها رو گوش بدیم.

 

  1. بعضی انتخاب‌ها بی‌منطق هستند:
    • چرا این کار را می‌کنید؟ چون مد است؟

 

مشارکت و بارش فکری

  • از بچه‌ها بخواهید مدهای عجیب را معرفی کنند: (چیزایی که براتون خیلی عجیبه)
    • پروتز لب شبیه دمپایی ابری.
    • آرایش‌های عجیب و شیطانی
    • شلوارهای بالا زده تا مچ پا پسران (پسرایی رو دیدید که پاچه شلوارشونو میدن بالا تا مچ پاشون مشخص بشه بدون جوراب )
    • قهوه خوری افراطی بعضیا (اونقدر تلخ و سنگین که اگر تریاک بکشند کمتر آسیب می بینند)
    • مد شدن سوشی خوری (ماهی خام با جلبک و خیار و برنج سرد شفته)
    • بعضی کلا گیاه خوار شدن (کباب رو میزاره کنار کلم بروکلی آپ پز میخوره ، شوخی)
  • البته بچه‌ها همه چیزایی که گفتم ضرورتاً بد یا خوب نیستند بعضیا انتخابن ولی مهم اینه که انتخاب‌های ما رو دلیل باشه و پشتوانه داشته باشه

 

  1. دنیا مثل یک رودخانه آرام و عمیق است.
    • اکثر آدم‌ها بدون فکر، همراه جریان حرکت می‌کنند.
        • اکثر آدم‌ها مثل درخت‌هایی هستند که توی این رودخانه شناورند فقط میرن
        • با هر جریانی که توش بیفتن حرکت می‌کنند فقط میرن
        • من دارم میرم بزار برم با (لحن نقی معمولی)
  2. انتهای 7 سال دوم زندگی ، سن انتخاب های بسیار مهم
  • سن تلکیف ؛ سن انتخاب
  • مهمترین انتخاب های شما ...
  • انتخاب دین و مرام و مسلک و نقشه راه زندگی
  • انتخاب دوست (جهنم و بهشت با دوستتون میرید)

اکثر آدم‌ها دارن از یک دین و مرام و جهانی تقلید می‌کنند و فقط تقلید می‌کنند بدون فکر و دلیل و برهان

39. همون قدری که چون بابام مسلمانه منم مسلمان می‌شم دلیل غیر قابل قبولیه همون قدر هم چون بی تی اس  کریستین رونالدو ، رنگ بنفش رو امسال بیشتر می‌پوشه پس منم بنفش رو دوست دارم دلیل ناکافی است.

 

  1. سوال: چه مسیری و راننده ای را انتخاب کنیم و چرا؟
  • بازگشت به داستان راننده‌ها
    • دو تا راننده برای یک مسیر بی بازگشت و بسیار پر خطر دنیا ، باید یکی رو انتخاب کنیم. کسی که کار بلد باشه مسیر رو بشناسه. نگوید حالا تا وسطای مسیر میریم ، ببینیم چی میشه و یکدفعه وسط راه کم نیاره و ما رو جا نزاره ...
  • راننده‌ای را انتخاب کنید که کاربلد باشد و مسیر را بشناسد.
  1. دین اسلام = برنامه جامع اسلام برای زندگی انسانها
  • دین برنامه جامع و کامل برای رسیدن به کمال زندگی و خوشبختی دنیا و عاقبت بخیری آخرت
  • برنامه کامل دین :
  • سگ فحش نیست (به جزوه سگ فحش نیست مراجعه شود)
  • اسلام و حقوق زنان (به جزوه مربوطه مراجعه شود)
  • اسلام و تاریخ ایران (به جزوه مربوطه مراجعه شود)
  1. معرفی الگوهای کامل
  • حضرت علی (ع): مرد کامل، شجاع، قابل اعتماد.
  • حضرت زهرا (س): زن کامل، بهترین مادر و همسر.
  1. نیازهای معنوی ما
  • معنویت مثل نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن است.
  • روح ما برای سالم ماندن به این نیاز دارد.
  1. دعوت به رفاقت با اهل‌بیت
  • دختران : با حضرت زهرا دوست شوید.
  • پسران : با حضرت علی و امام حسین رفاقت کنید.
  1. چند توصیه
  • نماز ستون دین است و ما را به منبع بی‌نهایت قدرت وصل می‌کند و اراده ما را تقویت می کند
  • حتی اگر مذهبی نیستید، کسانی که دوستدار اهل‌بیت هستند را مسخره نکنید.

 

  • M.M.HKH
۱۵
آذر
۰۳

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

لا حول ولا قوة الا بالله و الحمدلله و صل علی سیدنا و نبینا و حبیب قلوبنا و طبیب نفوسنا ابوالقاسم المصطفی محمد و آله و سلم لعنت الله علی اعدام اجمعین من الان قیام یوم الدین.

هدیه به پیشگاه امام زمان ارواحنا له الفدا هر چقدر ارادت دارید بلند صلوات ختم بفرمایید.

 

مجلس به جهت یادبود از مرحوم مغفوره *** منعقد گردیده است.

امیدواریم که خدای متعال روح این عزیز سفر کرده را  قریق بهار رحمت خودش بگرداند و انشاالله که بازماندگان تسلی خاطر داشته باشند.

 تصلی دل بازماندگان دوم صلوات بلند تر ...

 

تقدیر و تشکر می‌کنم از طرف بازماندگان از جمع حضار از امام جماعت مسجد، هیئت امنا و کسانی زحمت کشیدن در این مجلس و محفل حضور به هم رسوندند. هدیه کنید باز هم به روح مرحوم مغفوره  ***  صلواتی قرا ختم بفرمایید.

 

مجلس چون مجلس ختم هست اونچه که خیلی سزاوار هست اینه که در رابطه با مرگ آدم یه مقدار بحث کنه صحبت بکنه که یاد مرگ بهترین یادهاست .

 

 

یاد مرگ بهترین موعظه‌هاست.
امام علی ع فرمود :الموت باب الاخره،

مرگ درب ورود به آخرته ؛ مرحله جدید

همه خواهند مرد ...

کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ  ثُمَّ إِلَیْنَا تُرْجَعُونَ

معنی ذَائِقَةُ ...  مرگ، امرى وجودى است، نه عدمى/ مرگ، پایان کار نیست، بازگشت به مبدأ است. «إِلَیْنا تُرْجَعُونَ»

خطبه نهج البلاغه علی ع:

نَفَسُ المَرْءِ خُطَاهُ إلى أجَلِه:  هر نفس انسان، گامى بسوى مرگ است،

زیارت اربعین هر قدم و هر نفس نزدیک تر می شوی

وصیت حضرت علی به امام حسن در نهج البلاغه :

وَاعْلَمْ یَا بُنَیَّ

 أَنَّکَ إِنَّمَا خُلِقْتَ لِلْآخِرَةِ لَا لِلدُّنْیَا،

وَ لِلْفَنَاءِ لَا لِلْبَقَاءِ،

وَ لِلْمَوْتِ لَا لِلْحَیَاةِ؛

...

 فَکُنْ مِنْهُ عَلَى حَذَرِ ، أَنْ یُدْرِکَکَ وَ أَنْتَ عَلَى حَالٍ سَیِّئَةٍ قَدْ کُنْتَ تُحَدِّثُ نَفْسَکَ مِنْهَا بِالتَّوْبَةِ،

 فَیَحُولَ بَیْنَکَ وَ بَیْنَ ذَلِکَ ...

 

داستان عطار در منطق الطیر: صاحب دلی در مسجد ... چه کسی ادعا داره تا شب زنده است؟
چند نفر خودشون رو اماده کردن؟

پس گفت تعجبه از کسی که به ماندن یقین نداره و برا رفتنم خودش رو آماده نکرده

بحار الأنوار عن سلمان الفارِسیّعَجِبتُ بِسِتٍّ : ثلاثةٌ أضحَکَتنِی و ثلاثةٌ أبکَتنی ، فأمّا التی أبکَتنی : فَفِراقُ الأحِبَّةِ محمّدٍ صلى الله علیه و آله ، و هَولُ المُطَّلَعِ ، و الوُقوفُ بینَ یَدَی اللّه ِ عَزَّ و جلَّ

سلمان فارسى : از شش چیز در شگفتم: سه چیز آن مرا مى خنداند و سه چیز دیگر به گریه ام مى اندازد.

آن سه چیز که مرا به گریه مى اندازد:

  1. جدایى از دوستان، یعنى محمّد صلى الله علیه و آله است
  2. و هراس و وحشت قیامت
  3. و ایستادن در پیشگاه خداوند عزّ و جلّ

و اما آن سه چیزى که مرا به خنده وا مى دارد: و أمَّا التی أضحَکَتنِی

  1. یکى آن کسى است که در پى دنیاست، حال آن که مرگ در پى او مى باشد، فطالِبُ الدنیا و المَوتُ یَطلُبُهُ
  2. دیگرى کسى که در غفلت به سر مى برد حال آن که از او غافل نیستند و غافِلٌ و لیسَ بمَغفولٍ عَنهُ
  3. و سوم کسى که دهانش به خنده باز مى شود در صورتى که نمى داند آیا از او خشنودند یا ناخشنود. و ضاحِکٌ مِل ءَ فِیهِ و لا یَدرِی أ رُضِیَ لَهُ أم سُخِطَ

وارد مغازه یا محیطی میشی که دوربین مداربسته داره ... تحت مراقبت هست ... هیچ کاری نمیخوای بکنی ولی باز مراقبی ... آسانسور و ...

داستان بهلول و قبرستان (یه وقتی وزیر هارون الرشید بعضی‌ها هم نقل کردن خود هارون الرشید بود، داشت از این قبرستان عبور می‌کرد از کنار قبرستان چشمش افتاد به بهلول، بهلول یه آدم فهمیده‌ای بود که علی الظاهر خودش رو دیوونه جلوه می‌داد، نگاه کرد دید بهلول یه استخون‌ها رو ریخته جلو خودش داره این استخون‌ها رو نگاه می‌کنه.این استخون رو برمی‌داره می‌ذاره اینور، این یکی رو می‌ذاره اونور، از اونجا داد زد گفت: دیوانه چیکار می‌کنی؟ گفت این استخون‌ها سیل اومده، طوفان اومده، این قبرا رفتن کنار استخون مرده‌ها اومده بیرون. اینا رو گذاشتم دارم وزیر رو جدا می‌کنم، دکتر رو جدا می‌کنم، نجار رو جدا می‌کنم، کاسب رو جدا می‌کنم، فقیر رو جدا می‌کنم، امام جماعت رو جدا می‌کنم، می‌خوام اینا جدا باشه.اما هرچی نگاه می‌کنم یدونه فرق بین وزیر و گدا پیدا نمی‌شه .)

در دنیا مشغول چی بودی ؟ ملکات نفس ما چی هستن؟

داستان آیت الله همدانی انصاری

 تو بغداد من داشتم از کنار قبرستان بغداد عبور می‌کردم دیدم یه جنازه‌ای رو می برند برای تشییع، من اون میت رو ،اون کالبد برزخی رو دیدم خود میت رو من دیدم، نه اون جنازه رو ها، اون مثال برزخی شو من دیدم. دیدم که مردم میگن لا اله الا الله او نمی‌تونه بگه لا اله الا الله چرا ؟

چون تو این دنیا زبونش به لا اله الا الله نمی‌چرخید ،می‌گفتن لا اله الا الله نمی‌تونست بگه. بعد التماس می‌کرد به مردم، مردم دارن می‌برن منو چال کنن نذارید.

 *** طوری زندگی کنیم که بتونیم آخر خط بتونیم نام اهل بیت رو ببریم ***

داستان مجسم شدن مثل آدم یا حیوان؟ ...

یه آقایی بوده اینو مرحوم ارباب از استاد خودشون جهانگیرخان قشقایی نقل می‌کردند می‌فرمودند که با یه واسطه‌ای از آقایی بوده به نام بدیع.

این آقا میاد پیش آیت الله میرزا حسن نایینی عرضم به خدمتتون ، میگه من می‌خوام عالم برزخ رو ببینم، اونورو ببینم، ایشون می‌فرماید که من بلدم بهت بگم اونور رو ببینی منتها اینا یه پیامدهایی داره کسی که اونورو می‌بینه یه اتفاقای بدی هم براش میفته من دارویی ندارم ،ذکری ندارم از اون پیامدها نجاتت بدم.ایشون می‌فرماید که من هرچی مشکلی شد، بدبختی بود مال خودم شما بگو اونور ذکری به من بگید اونور رو بتونم ببینم. میگه به گردن خودت؟ میگه به گردن خودم. یه ذکری بهش یاد میده که .می‌فرماید من تو هیچ کتابی ندیدم این ذکر رو، توی جایی ندیده بودم، یه به زبان خاصی. به من فرمود تو پنجشنبه برو قبرستون تخت فولاد این اذکار رو بگو تو برزخ رو خواهی دید. میگه من اومدم اونجا.برزخم همین الان هست ،ما همین الان تو برزخیم به یه معنا میگه من اومدم تو قبرستان تخت فولاد یه عصر پنجشنبه بود وایسادم اونجا ،رو به قبرها کردم شروع کردم اون اذکاری که مرحوم نایینی فرموده بودند به زبان آوردم. یک دفعه دیدم پرده از جلو چشمام رفت کنار ،دیدم بالای هر قبری یک حیوان نشسته دیدم که بعضی از این حیوون‌ها خرسن . خرس مثل بی‌دینیه، اونی که تو دنیا نسبت به دین خیلی اهمیت نمیده، لاابالیه ،خیلی مهم نیست براش دین، نسبت به دین مهم نیست براش این خرس محشور می‌شه.این خرس محشور میشه، میگه دیدم بعضی هاشون سگن، بعضی‌هاشون خوکن، بعضی‌هاشون.جالب‌تر این بود که دیدم بعضی از اینا ترکیبی‌اند ،گردن ،گردن گرگ. سر، سر خرسه، بدن ،بدن مثلاً چیه؟ تو این وسط دیدم تک و توک آدمم هست، حیوونا بالای قبرها نشسته بودند هر کدوم این طرف، اون طرف رو نگاه می‌کردن، هیچی ،اما دو سه تا آدم بودن اونا رو دیدم یکیشون حمله کرد سمت من سمت سینه من، نزدیک شد فریادی زد بر سرم که آقای بدیع با ما چیکار کردی؟ ما رو کشوندی اینجا؟ میگه این وقتی اون طور گفت من غش کردم افتادم زمین به هوش که اومده بودم دیدم هوا تاریک اومدم سمت استاد خودمون، استادم وقتی منو دید فرمود آقای بدیع دیدی گفتم بله فرمود یه جوری زندگی کن مثل اون آدما بمیری یه جوری زندگی نکن که حیوان محشور.

 

حالا در این ایام چه کنیم که زندگی خیر داشته باشیم و مرگ خوب؟

کارهای بعضا ساده اما مهم :

رعایت حقوق متقابل انسان‌ها

حقوق فرزندان: مهربانی و رعایت عدالت.

پیامبرفرمود پدری تو خونه اگه با بچه هاش مهربونی بکنه؛  خدا در قیامت با او مهربونی می‌کنه.

رعایت حقوق والدین ؛ در زمان حیات و مرگ
رسولالله؛  لَمّا سُئلَ عن بِرِّ الوالِدَینِ بَعدَ مَوتِهِما: نَعَم ، الصَّلاةُ عَلَیهِما ، و الاستِغفارُ لَهُما ، و إنفاذُ عَهدِهِما مِن بَعدِهِما ، و صِلَةُ الرَّحِمِ الّتی لا تُوصَلُ إلاّ بِهِما ، و إکرامُ صَدیقِهِما .حدیث

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ در پاسخ به سؤال از نیکى کردن به پدر و مادر بعد از فوت آنان ـ فرمود :

دعا کردن براى آنها،

آمرزش خواستن برایشان

و اجرا کردن وصیت هایشان بعد از مرگ آنها

صله رحم کردن با خویشان آنها،

احترام گذاشتن به دوستان آنان.

... روایت دیگر ادای دیون آنها

... زیارت رفتن به نیابت

(داستان پسر بزرگ قبول نداشت حافظ بخوان روضه ؛ امروز مراسم دوباره هفته بعد مراسم همه رو رعایت ؛ چرا چون در خواب دیدم ... اذیت هستند)

خدای متعال به آبروی محمد و آل محمد همه رو آگاه به انجام وظایفمون بگرداند،

 

شهید هاشمی‌نژاد ایشون میگه تو  لحظات جان دادن آقای کوهستانی همینجوری اشک جاری می شد ، بعد گفتیم آقا چرا گریه می‌کنی؟ شما که کارتو کردی ؟

می گفت نه آقا اینطوری نیست دستم خالیه دارم میرم دستم خالیه، سلام منو به امام رضا برسونید بگید شیخ محمد داره میاد ،دستش چیه؟ خالیه برید بگید تو اون لحظاتی که جان کندن هست لحظات دفن تو اون لحظات شب اول قبر

 به مولا علی گفتن چی سخته؟ چی سخت تره؟

 فرمود سخت شب اول قبره،گفتن چی سخت تره؟

آقا فرمود سخت‌تر اینه که شب اول قبر دستت خالی باشه،

 

 فقط دلمون به یه چیز خوشه .

حب علی و اولاد علی
 

  1. خب امشب به جهت یاد بود این ... مکرم و ارجمند و شیعه حضرت زهرا و علی جمع شدیم
  2. جمع شدیم این جا تعزیت بگیم،
  3. تسلیت بگیم به بچه های این عزیز از دست رفته

 

متن روضه : حضرت زهرا ... فدای مادر

من عرضم کنم که فدای مادری بشم که ۱۸ تا بهار بیشتر از زندگیش نگذشت

فدای اون مادری بشم که جلو چشمش شوهر مظلومش رو زدن

دست شوهر مظلومش رو بستن

فدای اون مادری بشم که جلو چشم بچه‌هاش او رو زدن

برا فاطمه زهرا امشب ناله بزنیم

حتماً خدا هیچ خونه‌ای رو،  بی مادر نکنه

مادرم/ پدرم خواست فقط نوکر زهرا باشم

نوکر خوبترین مادر دنیا باشم

 

چشم او چشمه ی الطاف کثیر عشق است

تا که من تشنه لب کوثر اعلی باشم

 

چادر خاکی او حق شفاعت دارد

پس روا نیست که دلواپس فردا باشم

 

انتخاب همه ی ما به خدا با خود اوست

او خودش خواسته امروز من اینجا باشم

 

باید از غربت یک مادر هجده ساله

دم به دم همنفس ماتم عظمی باشم

 

چقدَر زود گل یاس علی پرپر شد

آمدم گریه کن ام ابیها باشم

 

من شنیدم وسط کوچه زمین افتاده

حق بده مضطرب کوچه ی غم ها باشم

 

پیش چشمان حسن دست علی را بستند

آمدم یاور تنهایی مولا باشم

 

ولی اینبار "خلیله" وسط آتش سوخت

خاک بر چشمم اگر اهل تماشا باشم

 

فاطمه گفت که باید همه جا گریه کن  ِ

کشته ی بی کفن و بی سر صحرا باشم

 

کار از کوچه به گودال کشیده... باید

دلپریشان غم زینب کبری باشم

 

جامه ی ماه دریدند به پیش مادر

سر ارباب بریدند به پیش مادر

  • M.M.HKH
۱۵
ارديبهشت
۰۳

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ

خَازِنِ الْعِلْمِ الدَّاعِی إِلَیْکَ بِالْحَقِّ النُّورِ الْمُبِینِ

اللَّهُمَّ وَ کَمَا جَعَلْتَهُ مَعْدِنَ کَلامِکَ وَ وَحْیِکَ وَ خَازِنَ عِلْمِکَ

وَ لِسَانَ تَوْحِیدِکَ وَ وَلِیَّ أَمْرِکَ وَ مُسْتَحْفَظَ [مُسْتَحْفِظَ] دِینِکَ

فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِیَائِکَ وَ حُجَجِکَ

إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ.

کوچه کوچه مدینه لبریز از
عطر و بوی محمّدی شده است
به تن شهر باز گشته حیات
غرق در رفت و آمدی شده است
دم به دم با دم مسیحائیت
منتشر می کنی حقایق را
به دیار مدینه می بخشد
چشم های تو صبح صادق را
مثل جدّت مدینة العلمی
ششمین آفتاب اندیشه
با بیان پیمبرانه‌ی تو
شد به پا انقلاب اندیشه
با شکوه تو تا هزاران سال
سرفراز است رایت الشیعه
که به «قال الامام صادق» ها
زنده مانده هویّت شیعه

 

مدرسه ومکتبی امام صادق راه اداخت ، بعضی از منابع نوشتند: تا چهار هزار شاگرد

اما یه جمله ای رو مرحوم کلینی در کافی نقل کرده:

روایت از خود امام صادقه : " شْکو إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَحْدَتِی وَ تَقَلْقُلِی بَینَ أَهْلِ الْمَدِینَةِ  "من بین مردم مدینه غریبم...ای غریب مدینه...

 

آقا جان ... مولی ! اصلا همه ائمه در مدینه غریب بودند...

مگه جدت امیرالمومنین در این مدینه غریب نبود
مگه مادرت زهرا توی کوچه های مدینه غزیب و نها نموند.


نیمه‌ی شب قنوت دستانت
درس عشق و بندگی دارد
آن شبی که در آتش کینه
باغ یاس و شقایقت می سوخت

اره این مدینه عجب شهریه ... چند بار درب نیم سوخته دیده...
آتیش آوردند در خونه امام صادق... "فَأَلْقَى اَلنَّارَ فِی دَارِ أَبِی عَبْدِ اَللَّهِ‏ فَأَخَذَتِ اَلنَّارُ فِی اَلْبَابِ وَ اَلدِّهْلِیزِ بیته...
والی مدینه دستور داد درب خونه ی آقا رو به آتش کشیدن آتش  به آستانه منزل امام رسید...
یوقت امام صادق ببینند اهل خانه با دیدن آتش سراسیمه شدن...
دلت کجا رفت؟!

اره مثل مادرت که در خونشو آتیش زدند...

امام زمان منو ببخش؛ عرضه بدریم یا امام صادق آقا جان : وقتی در خونتونو آتیش زدن آیا جلو چشمت ناموستو زدند؟


آن شبی که در آتش کینه
باغ یاس و شقایقت می سوخت
هیزم و تازیانه آوردند
چقدر قلب عاشقت می سوخت

شاید اون لحظه امام صادق پریشان حالی اهل و عیالش رو دیده زیر لب گفته مظلوم حسیییییییییین

ای محاسن سپید آل الله!
دست بسته تو را کجا بردند

تن تو در مدینه بود اما
دلتان را به کربلا بردند

چه کربلایی ...

همن کربلا که یوقت عمه جانت زینب رسید محضر امام سجاد ... پسر برادرم دارن به خیمه ها حمله می کنند ... آقا جانم چه کنیم ...
عمه جان : علیکن بالفرار ...

با چشم اشک بار علیکنّ بالفرار
با قلب داغ دار علیکنّ بالفرار

 

حتما به دختران حرم گوشزد کنید
تا هست گوشوار علیکنّ بالفرار

 

راه عبور، معبر غارت گران شده
از گوشه و کنار علیکنّ بالفرار

 

دیدید مثل ابر بهار اشک ریختیم
آتش نشد مهار علیکنّ بالفرار

 

از من به لاله‌های حرم عمه جان بگو
حتی به روی خار... علیکنّ بالفرار

 

در ساحل فرات علمدار کربلا
شد چون علم ندار، علیکنّ بالفرار

 

وقتی کمان حرمله شلاق دست شد
پنهان و آشکار علیکنّ بالفرار

 

 

 

 

مجلست روضه خوان نمی خواهد
در حضورت اشاره ای کافی است

مرثیه میخوانم با دیدگان تر

شد کشته از کینه فرزند پیغمبر

یا حضرت صادق...

ازین غمِ عظمی شوری به پا گشته

یثرب ازین ماتم دارُالعزا گشته

با کوله باری از، رنج و غم و غربت

امام صادق شد راهی سوی جنّت


یا حضرت صادق...


ازین مصیبت ها، دارد نوا مولا

پاره جگر گشته ز زهر غم مولا

شیخ الائمه شد، فداییِ قرآن

با نوحه و نُدبه دارد بقیع مهمان

یا حضرت صادق...

 

امام صادق چون دلخون و خسته شد

مهمان بانویی پهلو شکسته شد

با دیدنِ مادر در دل شرر افتاد

به یاد غمهای دیوار و در افتاد

 

یا حضرت زهرا ...

 

اُمید روز محشرم/نام تو را من می برم

یا زهرا یازهرا

 

ای دست لطفت بر سرم/من بر کویت زایرم

یا زهرا یازهرا

 

همیشه غمخوار علی/یار وفا دار علی

یا زهرا یازهرا

 

تویی علمدار علی/یار وفادار علی

یا زهرا یازهرا

 

ای کوکب هدایت/شهیده ی ولایت

یا زهرا یازهرا

 

جانم شود فدایت/فدای غصه هایت

یا زهرا یازهرا

 

شنیده ام کشیده ای/در مدّتِ عُمر کمَت

رنج فراوان دیده ای

یا زهرا یازهرا

 

میان آتش پشت در

یا زهرا یازهرا

نام علی را برده ای

 

چو لاله ای پرپر شدی

یا زهرا یازهرا

فداییه حیدر شدی

یا زهرا یازهرا

 

یا حجت ابن الحسن ... عجل علی ظهورک

یَا أَبا عَبْدِ اللّهِ، یَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَیُّهَا الصَّادِقُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّهِ، یَا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ إِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حاجاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛

  • M.M.HKH
۲۱
بهمن
۰۲

 

  • خطیب بغدادی عالم اهل سنت می گوید:
  • هر زمان که گرفتاری داشتم می رفتم کنار ضریح موسی بن جعفر(ع) کمک می خواستم و نتیجه می گرفتم.[۱]
  • امام کاظم باب المراد و باب الحوائج است.
  • بزارین امروز پدر حضرت معصومه(علیها سلام) را واسطه بین خودمان و خدا قرار می دهیم.
  • دلها را روانۀ کاظمین کنیم:
  • السَّلامُ عَلَی الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ 
  • سلام ما بر اون آقایی که در زندان نههه
  • در سیاه چال محبوس و زندانی بود

ندارد یوسف صدّیق زندانی که من دارم

ندارد هیچ زندانی نگهبانی که من دارم

  • سِنْدی بْن شاهِکْ یهودی معتمدین هارون الرشید ملعونه
  • تو تاریخ در مورد خشونت و سفاکی هارون زیاد مطلب اومده
  • اما باید بهتون بگم تو دستگاه خود هارون این ملعون سندی یکی از خشن ترین ها بوده
  • حالا این هارون الرشید به این یهودی سفاک دستور هم داده تا می تونی برآقای ما سخت بگیره
  • تا اونجایی که امام کاظم در زندان دعا میکنه اللهی عجّل وفاتی

من جوان بودم و زنجیر گران پیرم کرد
گشته زنجور  تن و مانده به جا تصویرم
یا ز زندان برسان مرگ مرا یا الله!
یا خلاصم بکن از زیر غل و زنجیرم

  • تو تاریخ داریم تن حضرت در اثر این شنکنجه ها و سختی ها بسیار نحیف لاغر شده بود
  • آی اهل روضه ...
  • بزار این روضه رو از یه مقتل دیگه برات بخونم
  • لزمت الفراش و نَحَلَ جسمُها و زاب لَحْمُها و صارت کَالْخیال
  • انگار تو ای خاندان همه مادرین

آی مادر ...

چه قدر مثل مادرت شده ای
آنکه رخساره ی کبودی داشت

یاد پهلو شکسته افتادی
در نمازِ نشسته ی آخر

حرف تو بین هق هق ات این بود:
السلام و علیک یا مادر ...

آی مادر

آی مادر

آی مادر

  • عَلَیْکُمْ یَا أَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ 
  • وَ سَیَعْلَمُ الَّذینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ
  • M.M.HKH
۲۱
بهمن
۰۲

امام کاظم (ع) می فرماید:

وَجَدْتُ عِلْمَ اَلنَّاسِ کُلِّهِمْ فِی أَرْبَعٍ:

 أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ  ... نخست این که پروردگارت را بشناسى

وَ اَلثَّانِی أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِکَ ... دوم این که بدانى با تو چه کرده است

وَ اَلثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْکَ ... سوم این که بدانى از تو چه خواسته

وَ اَلرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا یُخْرِجُکَ مِنْ دِینِکَ ... چه چیز تو را از دینت بیرون مى برد

الخصال، ترجمه فهری، ج، ص ۲۶۴

منظور ایشان از عالم به معنای علم مدرکی و دانشگاهی نیست بلکه همان معرفت و آگاهی است.

پیر مرد با معرفت بی سواد ... کربلایی کاظم

چهار گام معرفت و دانش :

اولین گام خداشناسی است، سپس نعمت شناسی، آن گاه وظیفه شناسی، و در مرتبه چهارم، آسیب شناسی و آنچه موجب گمراهی انسان می شود و انحراف اعتقادی پدید می آورد. تفکّر در هر یک از اینها، آثار مهمّی را در پی دارد.

۱ـ خداشناسی

آیا برای شما بت پرستی عجیب نیست؟؟؟ آخه چوب و سنگ و گاو؟؟؟

امروز هنوز انسانها بت پرست هستند ... بت های روزگار ... گاهی پزشکی ، گاهی سلبریتی گاهی علم و دانشگاه.

  1. خدا شناسی ... ولی شناسی ... کسانی که خدا برای هدایت ما فرستاده
  2. خدا کیست ؟؟؟
    1. موجود مغرور که اعا می کنه رحمان و رحیم هست
  3. امام کاظم علیه السّلام فرمودند:
  4. اَفضَلُ ما یَتَقَرَّبُ بِهِ العَبدُ اِلَی اللهِ بَعدَ المَعرِفَهِ بِهِ، اَلصَّلاهُ وَ بِرَّ الوالِدَینِ وَ تَرکَ الحَسَدِ وَ العُجبِ وَ الفَخرِ؛
    پس از خداشناسی، برترین کاری که بنده، به وسیله آن به خداوند نزدیک می شود عبارت است از: نماز، نیکی به پدر و مادر، ترکِ حسد و خودپسندی و فخرفروشی.
    تحف العقول، ص391
    1. گناه کنی میفرسته جهنم
    2. کارهای سخت میده
  5. پدر و مادر سخت میگیرد
  6. معلم سخت می گیرد
  7. دکتر سخت میگیرد

رشد کردن ، سر بالایی هست سختی دارد

سختی های ملایم فطرت نه مخالف فطرت

نگاه حرام چون ...

غیبت حرام چون ...

دورغ چون دروازه بی اعتمادی :

امام کاظم علیه السلام :
إنَّ العاقِلَ لایَکذِبُ و إن کانَ فیهِ هَواهُ ؛ 
خردمند دروغ نمى گوید ، اگرچه میل او در آن باشد .

 

داستان لویی پاستور : (شیمی‌دانان و زیست‌شناسان مشهور فرانسوی است مقدمات کشف واکسن)

 وقتی به کشف های ریز رسیده اعتقادش به خدا بیشتر شده و متوجه شده که همه چیز در دنیا از روی نظم و ترتیب است از مسائل ریز گرفته تا درشت و تغییر فصول و روزها و شب ها. حال هر فردی از راه خود می تواند خداوند را بشناسد یک دانشمند از راه علم خود و یک کشاورز از کشاورزی نخستین آگاهی و معرفت که خداوند در قرآن کریم هم می فرماید که نیاز به فهم و یادگیری دارد وجود خداست تا به هر چیزی برای رفع نیازهای روحیمان متوسل نشویم.

۲ـ خودشناسی

نکته دوم از حدیث امام کاظم (ع) خودشناسی است اینکه بدانیم چه کسی هستیم و از این طریق استعدادهایمان را بشناسیم و تقویت کنیم این هم جز از راه خداشناسی محقق نمی شود.

امام على علیه السلام :

لا تَجهَلْ نَفسَکَ ؛ فإنَّ الجاهِلَ مَعرِفَةَ نَفسِهِ جاهِلٌ بِکُلِّ شَیء .
 به خویشتن ناآگاه مباش؛ زیرا کسى که خود را نشناسد، هیچ چیز را نمى شناسد.

امام على علیه السلام :

عَجِبتُ لِمَن یَنشُدُ ضالَّتَهُ و قَد أضَلَّ نَفسَهُ فلا یَطلُبُها !
در شگفتم از کسى که گمشده خود را مى جوید، امّا خویشتن را گم کرده و آن را نمى جوید!

خودم رو نشناسم ... اصلا نمی دانم دنبال چی باید بگردم؟؟؟؟

چرا عمل زیبایی زیاد شده؟

 

۳ـ وظیفه شناسی

خدا بیکار نبوده ...

خلقت ما و همه چیز در عالم دیلیل داره
چه کسی دلیل خلقت رو تعلیم میده ؟؟؟

از امام کاظم(ع) پرسیدند آن‌جا که خدا می‌گوید: «قل انما حرّم ربی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن»، مراد چیست؟، گفت: إنٓ القرآنَ لهُ ظهرٌ و بطنٌ، فجمیعُ ما حرّمَ اللهُ فی‌القرآنِ هوالظاهرُ و الباطنُ من ذلک أئمةُ الجور. و جمیعُ ما أحلَّ اللهُ تعالی فی‌الکتابِ هو الظاهرُ و الباطنُ من ذلک أئمةُ الحق.(میزان الحکمة، ج ۱ ص ۱۴۲، به نقل از اصول کافی).

۴ـ آسیب شناسی

کسی که مراحل بالا را طی کرد دیگه به این راحتیا گم نمیشه

قالَ مُوسَى بنُ جَعفَر علیهماالسلام: یا هِشامُ! لَوْ کانَ فى یَدِکَ جَوْزَةٌ وَ قالَ النّاسُ اِنَّها لُؤْلُؤَةٌ ما کانَ یَنْفَعُکَ وَ اَنْتَ تَعْلَمُ اَنَّها جَوْزَةٌ، وَ لَوْ کانَ فى یَدِکَ لُؤْلُؤةٌ وَ قالَ النّاسُ اِنّها جَوْزَةٌ ما ضَرَّکَ وَ اَنْتَ تَعْلَمُ اَنَّها لُؤْلُؤَةٌ. 

 امام کاظم علیه السلام به هشام بن حکم فرمود: اى هشام! اگر در دست تو گردویى باشد، ولى مردم بگویند که گوهر است، حرف مردم سودى براى تو ندارد، وقتى خودت مى دانى که گِردوست. و اگر در دست تو یک لؤلؤ و گوهر باشد، ولى مردم بگویند که گِردوست، وقتى خودت مى دانى که گوهر است، سخن مردم تو را زیان نمى رساند!
روایت امام کاظم کافی شریف :

لقمان به فرزندش:

یَا بُنَیَّ إِنَّ اَلدُّنْیَا بَحْرٌ عَمِیقٌ ... پسرم دنیا دریاى ژرفى است که گروه زیادى در آن غرق شده‌اند

قَدْ غَرِقَ فِیهِ عَالَمٌ کَثِیرٌ

 فَلْتَکُنْ سَفِینَتُکَ فِیهَا تَقْوَى اَللَّهِ ... باید کشتى نجات تو در دریاى دنیا تقوى باشد

وَ حَشْوُهَا اَلْإِیمَانَ ... و لوازم داخل کشتى ایمان

وَ شِرَاعُهَا اَلتَّوَکُّلَ ... و بادبان‌هایش توکل

وَ قَیِّمُهَا اَلْعَقْلَ ... و پایه‌هاى آن عقل

وَ دَلِیلُهَا اَلْعِلْمَ ... و راهنمایش علم

وَ سُکَّانُهَا اَلصَّبْرَ ... سکان کشتى صبر باشد

در نگاه امام کاظم (علیه السلام) داشتن تقوی، ایمان، توکل بر خدا، استفاده از عقل و علم به همراه صبر، کلید سالم عبور کردن از دنیاست. دنیایی که بسیاری را غرق کرده است. این ابزارهایی که از آن نام برده شد حکم یک کشتی کار آمد را پیدا می‌کنند که سوار شدن بر آن تضمین دهنده‌ غرق نشدن در دنیاست.

 

  • M.M.HKH
۲۵
شهریور
۰۲

اللّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى

الْإِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرَى

الصِّدِیقِ الشَّهِیدِ صَلاةً کَثِیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً

کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ.

 

  1. وقتی خواست از مدینه حرکت کنه،
  2. زن و بچه اهل و عیال، همه رو جمع کرد،
  3. فرمود: من دارم میرم،
  4. همتون پشت سر من گریه کنید،
  5. وقتی گفتند: آقا جان خوب نیست آدم پشت سر مسافر گریه کنه،
  6. آقا سر انداخت پایین،
  7. فرمود: آره، اما مسافری که امید برگشت داره، من که یقین دارم که دیگه از این سفر برنمی گردم،
  8. می خوام عرض کنم آقاجان یه سوال دارم از شما
  9. چرا کربلا جریان برعکس شد،
  10. حسین داشت می رفت میدان، دید زینب داره گریه می کنه،
  11. گفت: زینب جان گریه نکن، خواهرم
  12. چرا گریه نکنم،
  13. گریه ها رو نگه دار، برا وقتی که تو رو به اسارت می برند،
  14. می بینم دستای تو رو بستند،
  15. کوچه به کوچه، شهر به شهر، گذر به گذر، با دست بسته تو رو می برند،
  16. گریه ها رو نگه دار برا ایام اسارت

شد آخرین دیدار ما خواهر ای زینب
دگر نمی بینی مرا خواهر ای زینب

آماده کن بهر اسارت یتیمانم

 بعد از حسین، جان تو و جان طفلانم
بر غربت و تنهایت دیده گریانم

 شو با اسیری آشنا خواهر ای زینب

 

بزار حال خوبی داری ؛ سفره ماه صفر هم داره جمع میشه یه چند بند دیگه هم براتون روضه بخونم.

  1. امام حسن رو با زهری نام هلاهل یا هلائل، یعنی سمُ قَتّال، مسموم کردن
  2. نوشته شده این سمیه که درون بدن حضرت رو تکه تکه کرد
  3. "اِنَّ السَّمَّ قد قَطَعَه اَمعائَهُ"
  4. ولی تا زمان شهادت امام حسن چند روز طول کشید
  5. نمیدونم این نانجیب مامون چه زهری به امام رضا ع داد ؟!
  6. هنوز ساعتی نگذشت اباصلت میگه امام رضا آمد حال پریشانی داره
  7. چند قدم برمیداره هی رو زمین میشینه بلند میشه؛
  8. به من فرموده بود اباصلت اگر دیدی عبا به سر کشیدم
  9. دیگه با من حرف نزن و بدون دیگه کار تمامه
  10. فرشهای حجره رو کنار زدن
  11. یوقت دید امام رضا صورت به خاک، میکشه
  12. "یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِیم "
  13. مثل مارگزیده به خودش میپیچه
  14. هی جوادش رو صدا میزنه
  15. اباصلت میگه یک وقت دیدم درب حجره باز شد جواد الائمه علیه السلام بر بالین پدر حاضر شد.
  16. یا امام رضا
  17. خودتون فرمودید" یابن شبیب ان کنت باکیا لشیئ فابک للحسین"
  18. اگر خواستی برای چیزی گریه کنی برای حسین گریه کن؛
  19. اما کربلا کار برعکس شد،
  20. پدری آمد بالای سر پسرش
  21. چه پسری ، اَشبهُ الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله
  22. اول نگاه کرد"یا علی ، علی الدنیا بعدک العفا"
  23. دلش راضی نشد
  24. یوقت دیدن ابی عبد الله
  25. "و وضع خده علی خده"صورت به صورت جوانش گذاشت
  26. زمزمه سپاه بگوش می رسید ... ببینید حسین کنار پسرش جان داده.
  27. شاید خواهرش اومده کار برادر
  28. پاشو حسینم ببین نامردا دارن بهت می خندن داداشم
  29. اما دیگه پاهای حسین طاقت نداره ، علی رو برگردونه خیمه

جوانان بنی هاشم بیایید *** علی را بر در خیمه رسانید

خدا داند که من طاقت ندارم *** علی را بر در خیمه رسانم

علی جان چراغ شام تارم *** فراقت برده آرام و قرارم

منو یاد قد شمشادی تو *** منو ناکامی و ناشادی تو

منو یاد لب خشکیده ی تو***منو سوز دل تپدیده ی تو

منو اون زخمهای بی حسابت *** منو اون پیکر در خون خضابت

 

  • M.M.HKH
۲۵
شهریور
۰۲

الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ الْحَمْدَ مِفْتَاحاً لِذِکْرِهِ وَ سَبَباً لِلْمَزِیدِ مِنْ فَضْلِهِ وَ دَلِیلًا عَلَى آلَائِهِ وَ عَظَمَتِهِ

ثُمَّ الصَّلوه و السَّلام علی حَبیبه و خِیَرتهِ سَیِّدِنا و نَبیَّنا اباالقاسم محمد صلی الله علیه

و علی اهلبیته الطّیبین الطّاهرین المُنْتَجَبین الهداة المهدیین و لعنة الدائمة علی أعدائهم أجمعین الی یوم الدین.

انشالله در این ایام که ایام حزن اهل بیت است تمام دلهای آرزو مند دیدگانشون به مرقت با صفای علی ابن موسی الرضا ع منوره بشه به همین نیت صلوات دیگر...

مقدمه
1. معمولا ما از حضرات معصومین درخواست ، طلب و دعا می کنیم.

2. اصل این درخواست کردن خوب و البته توصیه شده هست ...

3. حتی نمک سفره رو هم از ما بخواهید

(یَا مُوسَى سَلْنِی کُلَّ مَا تَحْتَاجُ إِلَیْهِ حَتَّى عَلَفَ شَاتِکَ وَ مِلْحَ عَجِینِکَ

درخواست از اهل بیت در طول درخواست از خداست)

4. اما چه بسا همون مقدار که ما خواسته داریم ...

اهل بیت  هم از ما مطالبه هایی دارند

6. فرقش اینه مطالبه معصومین ع به نفع شخص ما ؛ جامعه ما ؛ دین ماست

چند خواسته های اهل بیت ، امام رضا ع از ما رو در امروز مرور می کنیم

  1. خواسته اول اهل بیت ؛ عقل ورزی است :
  • امام ضا ع : لاَ یُعْبَأُ بِأَهْلِ اَلدِّینِ مِمَّنْ لاَ عَقْلَ لَهُ

 دینداری که عقل نداشته باشد به درد نمی‌خورد.

تعصب و کله خری در دین داری = خوارج

  • فرمود: بهترین دوست انسان عقل اوست و دشمن او جهل اوست.

داستان معاویه و دستور به ذبح کدو در شام

پس از آنکه معاویه به مخالفت با امیرالمؤ منین علیه السلام پرداخت، تصمیم گرفت عقل و مراتب اطاعت مردم شام را آزمایش کند، لذا با عمروعاص مشورت کرد. عمروعاص گفت: به مردم شام دستور بده کدو را مانند گوسفند ذبح کنند و پس از تذکیه آنرا بخورند، اگر فرمانت را اجراء نمودند آن‌ها یار تو هستند وگرنه اطاعت نکنند.معاویه دستور داد از فردا کدو را مانند گوسفند ذبح کنند، و مردم شام بدون کوچترین اعتراض اجراء نمودند و این بدعت در سراسر شام معمول گردید.طولی نکشید که خبر این بدعت به گوش مردم عراق رسید، بعضی از آنان از امیرالمؤ منین علیه السلام در این باره پرسش کردند.حضرت در جواب فرمود: خوردن کدو، ذبح لازم ندارد ، مراقب باشید که شیطان عقلتان را نبرد و افکار شیطانی حیرت زده و سرگردانتان ننماید.

  1. دعوا در خانواده ها ، عدم عقل ورزی ... زندگی احساساتی
  2. عقل و خرد نجمه مادر امام رضا: در روایت داریم نجمه خاتون «من افضل النساء فی عقلها و دینها» روایت می فرماید برترین زن در زمان خودش از نظر خرد و دینداری بود ... مادر امام مشهور به نماز نیست مشهور به عقل ست، ایشان کنیز بود. هرکسی نمی‌تواند مادر امام باشد.

امام کاظم بچه‌هایش را جمع کرد. حضرت اولاد بسیاری داشتند. فرمود: «سمعتُ من ابی جعفر بن محمد» بچه‌های من! از پدرم امام صادق شنیدم «غیر مرة» مکرر شنیدم که پدرم می‌فرمود: پسرم عالم آل محمد در صُلب توست. «ان عالم آل محمدٍ فی صُلبه» ای کاش من او را ببینم! «لیتنی ادرکته»

  1. عقل حجت باطنی ... ابزار کمال و ارتقای زندگی
  2. عقل ناقص = دشمنی با خود(سیگار و شاب و اعتیاد و ... )
  3. عقل ناقص = دشمنی با خدا و با ولی خدا ( حجاب ، دشمنی با امامان و خیر خواهان)

 

  1. انتظار دوم؛ رفق و مدارا

و گره گشایی از کار مردم است

 

  • پیغمبر«أَمَرَنِی‏ رَبِّی‏ بِمُدَارَاةِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ‏» (کافی، ج 2، ص 117 همانطور که خدا به من دستور داد نماز بخوانم، دستور داد با مردم مدارا کنم.
  1. مدارا غیر از سستی و بی تفاوتی هست ...نباید بگوییم بی حجاب عیب ندارد بی نماز یب ندارد و ضد دین را بی تفاوت باشیم...این می شود مداهنه و سستی.
  2. به اسم مدارا نباید ترک امر به معروف کرد... داستان عذاب قوم شعیب

 امام باقر (ع) فرمود: «خداوند به حضرت شعیب پیامبر فرمود: صد هزار نفر از قوم تو را عذاب خواهم نمود، چهل هزار نفر از بدها و شصت هزار نفر از خوبان. حضرت شعیب عرض کرد: خدایا! عذاب بدها معلوم است اما خوبان را چرا عذاب خواهی کرد؟ خداوند به او وحی نمود: چون آنها با گناهکاران سازش کردند و به خاطر خشم و غضب من، به گناهکاران خشم نکردند

امام رضا؛ امام رفق و مدارا و گره گشایی است

داستان ضامن آهو

(نه فقط نسبت به انسان ها بلکه نسبت به کل نظام آفرینش...)

داستان شرکت در تشییع یک مومن در توس

موسی بن سیار می‌گوید: آقا را که به سمت ایران می‌آوردیم، نزدیکی طوس با جنازه‌ای برخورد کردیم. چطور بچه بره در بغل مادرش می‌رود. اینطور امام رضا این جنازه را در آغوش گرفتند و بعد داخل قبر رفتند و فرمودند: «لا تَخَف» نترس! «ابشر بالجنة» بهشت بر تو گوارا باد. گفتم: مگر شما این جنازه را می‌شناسی؟ فرمود: اعمال همه شما صبح و شام بر ما ائمه نازل می‌شود. ما از اعمال شما خبر داریم.

 

  1. ما همیشه فرافکنی می کنیم و رفع مشکلات را گردن دیگران می اندازیم: دولت باید بکند. کمیته امداد باید بکند.
  2.  نه! گره‌گشایی و انفاق وظیفه همه هست.
  3. هرکس به اندازه توانی که دارد.
  4. دستگیری از خانواده خد ، همسایه و نزدیکان ولو به اندازه یک سلام

 

  1. انتظار سوم؛ عمل گرایی
  1. دین دار فصلی نباشیم
  2. دین بخاری وکولر نیست که یک زمانی باشد یک زمانی نباشد
  3. خدا در زمان غیبت کردن و دشمنی کردن همان خدا در زمان صلح و دوستی است
  • امام زمان (عج) إنَّهُ لَیْسَ بَیْنَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَیْنَ اَحَد قَرابَهٌ، وَ مَنْ انْکَرَنی فَلَیْسَ مِنّی، وَ سَبیلُهُ سَبیلُ ابْنِ نُوح

بین خداوند و هیچ یک از بندگانش، خویشاوندی وجود ندارد - و برای هرکس به اندازه اعمال و نیّات او پاداش داده می شود

داستان سفر امام رضا به مرو و نپذیرفتن شیعیان

گروهی به دیدن امام رضا آمدند. مدتی امام رضا اینها را نپذیرفت. خیلی ناراحت شدند که چرا آقا اینها را به حضور نمی‌پذیرد.

الإمامُ الرِّضا علیه السلام ـ فی جَوابِ قَومٍ سَألُوهُ عَن سَبَبِ عَدَمِ إذنِهِ لَهُم فی الدُّخولِ یَومَینِ ـ : لِدَعواکُم أنَّکُم شِیعَةُ أمیرِ المُؤمنینَ علیِّ بنِ أبی طالبٍ علیه السلام . وَیحَکُم! ... الّذینَ لَم یُخالِفوا شَیئا مِن أوامِرِهِ ، وَ لَم یَرتَکِبوا شَیئا مِن فُنونِ زَواجِرِهِ
فَأمّا أنتُم إذا قُلتُم إنّکُم شِیعَتُهُ ، و أنتُم فی أکثَرِ أعمالِکُم لَهُ مُخالِفونَ ، مُقَصِّرونَ فی کَثیرٍ مِنَ الفَرائضِ و مُتَهاوِنونَ بِعَظـیمِ حُقوق إخوانِکُم فِی اللّه ِ ، و تَتَّقونَ حَیثُ لا تَجِبُ التَّقِیَّةُ ، و تَترُکونَ التَّقِیَّةَ حَیثُ لا بُدَّ مِنَ التَّقِیَّةِ.

امام رضا علیه السلام ـ در پاسخ به گروهى که پرسیدند چرا دو روز اجازه ملاقات به ایشان نداد ـ فرمود : چون شما ادعا مى کنید که شیعه امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام هستید . واى بر شما ، شیعه او ، در حقیقت ، حسن و حسین علیهما السلام و سلمان و ابوذر و مقداد و عمّار و محمّد بن ابى بکرند که با هیچ یک از دستورهاى آن حضرت مخالفت نکردند ، و هیچ یک از نواهى وى را مرتکب نشدند
اما شما که مى گویید شیعه او هستید ،

  • بیشتر اعمالتان برخلاف خواست اوست ،
  •  گوش ما ؛ چشم ما ؛ زبان ما ... به خواست و سلیقه اهل بیت کار می کنه؟؟؟
  • اصلا ما هم سلیقه حضرت زهرا هستیم؟
  • عروسی ، مهمانی ، روضه ، تربیت کردن ، رفتن و نرفتن و خرج کردن ما به سلیقه حضرت زهرا است؟؟
  • مگر اسراف نکردن جزئی از اسلام نیست؟

رئیس جمهور چینِ کمونیست برنامه ملی ریشه کن کردن اسراف گذاشتند با یک میلیارد جمعیت ، ما مسلمانیم و شدیدا اسراف کار... روزی 5 تا برنج

  • و در بسیارى از واجبات کوتاهى مى ورزید ،
  • خمس واجب است
  • صله رحم واجب است
  • محرم نامحرم
  • نجاست و طهارت
  • و...
  • به حقوق بزرگ برادران دینى خود بى اعتنایى مى کنید ،
  • و در جایى که تقیّه واجب نیست تقیّه در پیش مى گیرید ، و در جایى که باید تقیّه کنید، تقیّه نمى کنید

آنجایی که نباید تقیه کنید، تقیه می‌کنید. غدیر را باید گفت، غدیر را باید فریاد زد. پیامبر فرمود: به پدرها بگویید به بچه‌هایشان بگویند. به شاهدها بگویید به غایب‌ها بگویند. غدیر برای اسلام است. غدیر برای شیعه نیست. غدیر فعل پیغمبر است. فعل پیغمبر سنت می‌شود. برادران اهل سنت بدانند که آیا غدیر را پیغمبر فرمود: «من کنت مولاه» یا نه؟ اگر فرمود پس فعل و سخن پیغمبر می‌شود. بعد هم فرمود: آنجایی که باید تقیه را رعایت کنید، رعایت نمی‌کنید.

  1. باز هم انتظاراتی را می شود بر شمرد که مجال این جلسه نیست
  2. اما شیعیان علی همینقدر براتون بگم
  3. هر سختی و گرفتاری بر اهل بیت و شیعیان و مسلمانان گذشت از فراموشی غدیر بود
  4. از رها کردن دست امام زمان بود و هر قومی که به امام زمانشون بی مهری کردن مبتلا به گرفتاری های شدید دنیایی و البته آخرتی شدند.

 

  • M.M.HKH
۲۱
تیر
۰۲

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

معنا پژوهی شعارِ «زن زندگی آزادی» و واکاوی پیامدهای آن در زندگی جوان ایرانی

 

محمد محسن حسن خواه

طلبه حوزه علمیه قم ، دانش آموخته روانشناسی موسسه امام خمینی ره

HKH730@GMAIL.COM

 

 

محمد دهقانی شورکی

طلبه حوزه علمیه قم ، دانش آموخته روانشناسی موسسه اخلاق و تربیت

HKH730@GMAIL.COM

 

 

 

چکیده:

این نوشتار با هدف معنا پژوهی شعارِ «زن زندگی آزادی» و واکاوی پیامدهای آن در زندگی جوان ایرانی با روش توصیفی ـ تحلیلی  به رشته تحریر درآمده است. در اولین بخش از این مکتوبه به بررسی معنی «زندگی» پرداخته شده و بیان می گردد انسان به عنوان موجودی که همواره به دنبال خوشبختی می باشد، لازم است سبک زندگی را انتخاب کند که احساس خوشبختی را در تمام ادوار زندگی به او هدیه بدهد نه فقط ناظر به دوره جوانی وی باشد. این انتخاب ها باید به گونه ای باشد که انسان در میانه عمر دچار بحران میانسالی نشود و در کهنسالی به رنج تنهایی مبتلا نگردد.

در ادامه به مفهوم «آزادی» از دو منظر پرداخته شد. منظر اول؛ بررسی آزادی با رویکرد اومانیستی است که از دو زیر شاخه کمونیستی و لیبرالیستی تشکیل شده و در هر دوی آنها جلوه های شدیدی از خانواده گریزی و خانواده ستیزی که از ارکان اصلی سعادتمندی انسان است مشاهده می گردد. منظر دوم؛ آزادی بیان و اندیشه است که با مثال های عدیده اثبات گردید در زندانِ فکریِ قرنِ حاکمیت رسانه ها، احساسِ آزادی بیان و اندیشه توهمی بیش نیست.

و  نهایتا در رابطه با «زن» به این نکته اشاره گردید که زنِ متجددِ غربی موجودی است که از دو ناهنجاری عمیق قرن بیست و یک زاده شده. یعنی جنگ های جهانی و انقلاب جنسی. اولین آن توسط زرسالاران و دومین آن توسط شهوت سالاران شدیدا حمایت و تشدید می شود.

در خاتمه خاطرنشان گردید؛ هر چقدر جوانان و دختران ایرانی بیشتر به سبک زندگی غربی گرایش پیدا کنند، بیشتر مستغرقِ آفاتِ فرهنگی و ناهنجاری های اجتماعی آن خواهند شد و چه بسا زیر پرچم «زن زندگی آزادی» برای جوان ایرانی فقط سرابی از خوشبختی نقش بسته باشد.

کلیدواژه ها:  زن، زندگی، آزادی، سبک‌زندگی، جوان‌ایرانی


 

 

 

فهرست مطالب

مقدمه : 4

اهمیت موضوع: 4

بیان مسأله: 4

روش: 4

پیشینه: 5

سرگذشت شعار «زن زندگی آزادی»: 5

فرضیه: 5

افق های شعار «زن زندگی آزادی» در سبک زندگی جوان ایرانی: 5

زندگی: 5

شاخص عمر و احساس خوشبختی در تمام طول زندگی: 7

خوشبختی؛ گم گشته ای پیدا. 8

سبک زندگی در دهکده جهانی: 8

شاخه گل فردگرایی یا بُستان خانواده ؟ 9

آزادی: 9

آزدی در شعار (زن زندگی آزادی) به چه معناست؟ 9

آزادی انسانگرا و جنگ با نهاد خانواده: 10

توهم آزادی در زندان رسانه : 12

استعمار نوین با پرچم آزادی: 14

زنان ؛ سربازان خط مقدم! 15

زن : 15

زنِ آزاد یا مادر جامعه ساز! مسئله این است. 16

زن در سبک زندگی غربی کمتر از 70 سال سن دارد. 16

اتفاق اول : جنگ جهانی و خلا نیروی کار: 16

اتفاق دوم : انقلاب جنسی و زنان بی باک: 17

سرانجامِ قیام علیه فطرت: 17

جمع بندی و نتیجه گیری: 19

فهرست منابع: 21

 

مقدمه :

جمهوری اسلامی ایران در دوران فتنه و جنگ ترکیبی 1401 علاوه بر جبهه سیاسی و اقتصادی، با هجمه های جدیدی در جبهه فرهنگی دست به گریبان گردید. جنگی تمام عیار با شعارهای رنگارنگ که در پس پرده آنها مفاهیمی غریب و البته عجیب نهفته بود. شاید بتوان سرآمد شعارهای حوادث پس از درگذشت مرحومه مهسا امینی را شعار «زن زندگی آزادی» دانست. شعاری که نوعی سبک زندگی را با واژه پردازی زیبا در ورای الفاظ خود ترویج می نماید. صرف نظر از توهم بروز یک انقلاب سیاسی واقعی در میان معارضین فتنه 1401، باید نسبت به تغییر و تحول فرهنگی در بخشی از جوانان ، بعد از این وقایع حساس بود، زیرا اکنون شاهد شتاب گرفتن برخی تغییرات فرهنگی در سبک زندگی جوانان ایرانی هستیم. شاید پس از سالها هشدار و دستورات مقام معظم رهبری در خصوص تهاجم فرهنگی و سپس ناتوی فرهنگی؛ امروزه کم و بیش نشانه هایی از نوعی استحاله فرهنگی در برخی از جوانان این مرز و بوم را شاهد هستیم.

اهمیت موضوع:

از آنجا که علی رغم اراده بدخواهان، قاطبه جوانان ایرانی هنوز دل در گریبان انقلاب اسلامی و آرمانهای والای آن دارند، لازم است پادزهر فرهنگی برای مقابله با این سموم فکری در اختیار جوانان قرار گیرد. به همین جهت این نوشتار در صدد  بررسی و تحلیل مبداء و پسا پرده شعار «زن زندگی آزادی» و بررسی اثرات آن در سبک زندگی غربی و در ادامه سر ریز آن در جوامع دیگر، بخصوص بر زندگی جوان ایرانی می باشد.

بیان مسأله:

پُر واضح است مفاهیم «زن زندگی آزادی» اگر از منظر فرهنگ و تمدن اسلامی مورد ارزیابی قرار گیرند ، ثمرات تمدنی متفاوتی با مراد امروزی خود خواهد داشت. از این رو به عنوان مسئله اساسی باید از پرچم داران شعار «زن زندگی آزادی» پرسیده شود؛ چه برداشتی از این مفاهیم دارند؟ و باید از آنها پرسیده شود؛ کدام زن؟ کدام نوع از زندگی؟ و چه نوع آزادی مرادشان است؟ در نهایت باید بررسی شود سرنوشت قائلین آن در سطح جامعه بین الملل چگونه است و در صورت تبعیت جوان ایرانی از این شعار و آرمان های آن چه سرنوشتی در انتظار او خواهد بود؟ بنا بر این نوشتار حاضر به دنبال کشف حقیقت الفاظ مذکور و معنای صحیح آنها نخواهد بود بلکه بدنبال کشف مراد قائلین این شعار و تبعات آن در زندگی جوان ایرانی است. به راستی چه ظرفیتی در این شعار نهفته است که دشمنان انقلاب آن را به عنوان نمادی برای این حرکت هنجارشکن خود انتخاب نمودند؟ درک دقیق این ظرایف، ضرورت انجام چنین نوشتاری را هویدا می کند.

روش:

نوشتار پیش رو با روش توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس تحلیل محتوای کیفی از منابع مختلف و نقد و بررسی آنها بر اساس منـابع جـامع دینی گردآوری و تدوین گردیده است.

پیشینه:

در موضوع اثرات فرهنگ غربی بر سبک زندگی جوان ایرانی نوشتار های پر شماری را می توان جستجو نمود لکن ذیل عنوان زن زندگی آزادی و بررسی ابعاد آن چند نوشتار مستقل همچون: کتاب الکترونیکی «زن، زندگی، آزادی» نوشته فاطمه زنگی آبادی و مقاله «زن ، زندگی، آزادی از منظر قرآن» نوشته غلامرضا رضایی را می توان نام برد که هر کدام به جنبه هایی از این مقوله پرداخت اند. به همین جهت در این نوشتار با رویکردی آینده پژوهانِ ثمرات تمدنی و اهداف فرهنگی آن را در سبک زندگی غربی و در ادامه در سبک زندگی جوان ایرانی مورد نقد و نظر قرار خواهیم داد و چه بسا وجه تمایز و ضرورت این نوشتار را بتوان در همین امر دانست.

سرگذشت شعار «زن زندگی آزادی»:

مهمترین و مستمرترین شعار اعتراضات 1401 شعار «زن، زندگی، آزادی» بوده است. این شعار در میان قوم کُرد مشهور می باشد. سابقه این شعار به نوشته‌های عبدالله اوجالان، بنیانگذار پ‌ک‌ک (حزب کارگران کردستان) و به زنان در جنبش آزادی‌بخش ملی کُرد در ترکیه بر می گردد. اوجالان در سال ۱۹۹۸ می گوید: «برای رهایی جامعه از استثمار اقتصادی یا رهایی مردم کُرد از ظلم... اولین شکل ظلمی که باید با آن مقابله کرد، ظلم به زنان است، زیرا به سایر بخش‌ها و سلسله مراتب دیگر منتهی می‌شود (کدیور، 1401).» به گواه تاریخ، اوجلان و همفکرانش با همین ادبیات توانستند تعداد قابل توجهی از دختران بی گناه کُرد را جذب پ ک ک کنند و به عنوان چریک های فدایی به میدان جنگ مسلحانه با دولت های ترکیه و ایران بکشانند(خبرگزاری تسنیم، 1396).

فرضیه:

پس از ورود این شعار به فضای فرهنگی ایران و شیوع عمومی آن در بین جامعه ایرانی پیوست های متفاوت فرهنگی را نیز باخود همراه نمود و صرف نظر از خواستگاه اولیه خود در زیست بوم فرهنگی ایران به عنوان نماد جنبشی هنجارشکنانه، در پی ایجاد قواعد فکری جدید در مخالفت با اندیشه‌های متعارف جامعه ایران بوده است و گویا بیرق جنگیست با سبک زندگی ایرانی-اسلامی جوان ایرانی.

افق های شعار «زن زندگی آزادی» در سبک زندگی جوان ایرانی:

همانگونه که بیان شد، این نوشتار به دنبال کشف حقیقت الفاظ مذکور و معنای صحیح آنها نمی باشد بلکه بدنبال کشف مرادِ قائلین این شعار و تبعات آن در زندگی جوان ایرانی است. برای نیل به این هدف؛ ابتدا معنای زندگی و خوشبختی در شعار (زن زندگی آزادی) بررسی می شود، سپس مفهوم آزادی مورد ارزیابی قرار می گیرد و در نهایت جایگاه زنِ آزاد سبک زندگی بیان خواهد شد.

زندگی:

زندگی یعنی چه؟ معنای زندگی از مسائلی است که همواره برای متفکران و اندیشمندان چالش برانگیز بوده است. با مروری اجمالی بر مباحث فلسفه، روان‌شناسی، اخلاق، فلسفه دین، کلام و ... به این نتیجه می‌رسیم که معنای زندگی یکی از با اهمیت ترین موضوعات مطرح شده در شاخه‌های مختلف دانش است. در جهان معاصر نیز پدیده های مختلفی از جمله اضطراب، افسردگی، ناامیدی، یاس، پوچی و... ارتباط مستقیمی با مسئله معنای زندگی دارند. رواج روزافزون اموری مانند خودکشی، تضعیف پیوندهای خانوادگی، طلاق، افزایش اعتیاد به مواد مخدر و مواد توهم زا و ... همگی ناشی از نحوه نگرش خاص انسانها به مسئله معنای زندگی است(عسکری و همکاران ، 1382).

از بزرگان اندیشه فلسفی همچون سقراط، افلاطون و ارسطو پاسخهایی برای چیستی معنای زندگی نقل شده است. متفکرین رواقی و اپیکوری نیز در صدد یافتن معنا برای زندگی بشر برآمده اند. فیلسوفان اگزیستانسیالیست و فلاسفه اخلاق عمده همتشان در یافتن پاسخ برای معنای زندگی انسان عصر مدرن است حال آنکه پاسخ واحدی نمی توان در میان آنان یافت(رجبی، 1388).

برخی بر این عقیده اند که مفهوم حیات و زندگی از مفاهیم روشن و بدیهی است که هر انسانی می تواند تصویری از آن را در ذهن خود ترسیم کند. موجودی که به لحاظ زیستی از اوصاف و خصوصیاتی چون تغذیه، رشد، تولید مثل و مانند آن برخوردار باشد، موجود زنده خوانده میشود. زندگی با رویکرد تجربی به مدت زمان زنده بودن - از تولد تا مرگ - گفته می شود. واضح است که این تعریف در جنبه های روانی و عاطفی انسان ساکت است و انسان را تک بعدی و به عنوان یک ارگانیزم مورد بررسی قرار داده است(مصطفی پور، 1385). به همین دلیل برخی زندگی را بر اساس هدف آن تعریف می نمایند. هدف زندگی با معنای آن متفاوت است، وقتی بحث از هدف زندگی است، نگرش ما غایت­شناختی است و غایت­مندی نظام آفرینش، امری عینی و مستقل از ذهنیت فرد نسبت به تعریف کلمه زندگی است، در حالی که معناداری زندگی، امری روانی است و وابستگی به نگرش انسان به زندگی دارد. البته صرف فهمیدن هدف زندگی برای معنادار شدن آن کافی نیست، بلکه باید بخش­های مختلف زندگی با هم­دیگر ارتباط و هماهنگی داشته باشند. برای اینکه زندگی معنادار بشود، باید درک کنیم که زندگی سطوح مختلفی دارد و در هر سطح ما باید نقش خاص خود را بشناسیم(لگنهاوسن، 1382).

از آنجا که این نوشتار درصدد بررسی و تحلیل معنای زندگی در شعار (زن زندگی آزادی ) می باشد از اطاله بحث در معنای واقعی زندگی صرف نظر کرده و به مراد این واژه در شعار مذکور می پردازیم.

واضح ترین تعریف از معنای زندگی که ناظر به هدف آن می باشد را در شعار مذکور می تواند، دارا بودن «احساس خوشبختی» دانست. از این روست که اخیراً با گسترش رویکردهای تجربی و روانشناختی، عبارات پرتکراری مانند «لذت بردن از الان» و «در لحظه زندگی کن» بسیار شنیده می شود.

در این نوع تفکر به جای اهداف متعالی و با دوام برای زیست انسان، « لذت»  اساس کار قرار گرفته و مفهوم زندگی و خوشبختی عبارت از هرچیزیست که لذت‌آفرین باشد. ریشه این اندیشه، سخنان متفکرینی همچون «توماس هابز» است که میل و اراده انسان را در وضع طبیعی، ‌تابع هیچ تکلیفی نمی دانند و اراده او را مطلق بر می شمارند و هیچ ملاک و قاعده‌ای را مُحِق در محدودیت اراده نمیدانند(وکیلی، 1384). همچنین بنا بر همین رویکرد برخی از فیلسوفانِ لذت‌گرا، کسب حداکثر لذت در زمان حال را از اصلی ترین اهداف زندگی می دانند و کم توجه به رویدادهای آینده خوشبختی را لذت بردن از اکنون و حالا می دانند.

در نهایت به نظر می رسد برای عموم مردم فرقی نمی کند تعریف زندگی چیست؛ بلکه انسان ها دوست دارند در طول مدت زنده بودن همواره خوشبخت باشند و از زندگی خود احساس رضایت کنند(Veenhoven,2003). دقیقا همین مطلب است که باعث می شود سبک زندگی لذتگرا در برآورده کردن این خواسته قلبی انسان ها عقیم باشد، در ادامه به ادله این مطلب پرداخته می شود.

شاخص عمر و احساس خوشبختی در تمام طول زندگی:

برای درک خوشبختی در زندگی، باید درک شود که زندگی سطوح مختلفی دارد و انسان باید در هر سطح نقش خاص خود را بشناسد تا بتواند با اطمینان بگوید زندگی کرده است و خوشبختی را تجربه نموده است(لگنهاوسن، 1382).

آیا صرفا داشتن احساس خوش آیند و لذت بردن، آن هم در برهه کوتاهی از مدت حیات می تواند به معنی خوشبختی در زندگی باشد؟ اگر کسی تنها برای حدود 15 سال از طول عمر خود برنامه ریزی تک بُعدی داشته باشد، در زندگی موفق تر است یا کسی که زندگی را در یک بازه زمانی 80 ساله و چند بعدی تعریف نموده؟

خداوند در قرآن کریم، سوره روم آیه 54 می فرماید :

« اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیْبَةً  یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ  وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ »

خداست که شما را ناتوان بیافرید، و پس از ناتوانى نیرومند ساخت، آنگاه پس از نیرومندى ناتوانى و پیرى آورد. هر چه بخواهد مى‌آفریند و او دانا و تواناست.


حقیقتی که خداوند متعال در این آیه ذکر کرده است، توجه به دوره های زندگی انسان و فراز و نشیب های بنی آدم در طول حیات خویش است. شاید بتوان با توجه به مفاد آیه شریفه شاخص حیات انسان را به صورت پیوستار زیر بیان کرد:

با نگاهی دوباره به نمودار زندگی انسان و ناظر به برخی مفاهیم پرتکرار روانشناسی مانند «بحران میانسالی» که یکی از اختلالات و چالش های پرتکرار و رایج مشاوران خانواده به شمار می رود، می توان نتیجه گرفت که انسان در سرآغاز میانسالی و پس از عبور از قله زندگی -میانه‌عمر- معمولاً دچار نوعی تأمل و درون نگری در معنا و مفهوم زندگی می شود و برای برخی این مقوله آنقدر چالش برانگیز می گردد که برای التیام فشار روانی ناشی از آن به روانشناس و مشاور نیاز پیدا می کنند(ملین، ترجمه مسنن، 1389).

به گفته روانشناسان، بحران میانسالی که معمولا بین 40 تا 45 سالگی و در اواسط زندگی یک فرد عادی رخ می دهد، با سایر بحران ها و تغییراتی که در زندگی رخ می دهد متفاوت است. زیرا قلب این بحران را نگاه به کاستی های موجود در زندگی و ناامیدی‌های گذشته تشکیل می‌دهد(همان).

در این سنین افراد توجه زیادی به عمر و فرصت از دست رفته خود می‌کنند. به آنچه می‌توانسته باشد و نیست. افق‌های آینده برای این افراد روزبه‌روز محدودتر و تاریک‌تر می‌شود. در کنار قدرتی که فرد از دست می‌دهد، دیدگاهی بسیار متاثر کننده در مورد مرگ بوجود میاید؛ مرگی که چاره‌ای برای آن وجود ندارد. اینجاست که فرد بلافاصله به‌دنبال معنایی برای وجود و زندگی خود می‌گردد(همان).

همچنین به گفته یونگ در چنین دورانی انسان سعی می کند خود را شکوفا کند و سبک و سیاق تازه‌ای به زندگی خود ببخشد که گاها با تصمیم گیری های ناگهانی همراه است. یونگ معتقد است نیمی از زندگی باید بر تحصیل، شغل و خانواده متمرکز شود و نیمه دوم زندگی باید با دنیای ذهنی فرد و آرامش و و طمانینه جویی، درونی شود. به گفته وی، بحران میانسالی در واقع یک تغییر کلی از برون گرایی به درون نگری است که دلبستگی های ما را از مسائل فیزیکی، جسمانی و مادی به مسائل معنوی، فلسفی و شهودی تغییر می دهد(شولتز، ترجمه محمدی 1400).

این آیه شریفه با ظرافت در مقام توصیف همین ادوار حیات و خصوصیات منحصر به فرد هر دوره از زندگیست و به انسان‌ها یادآور می شود زمانی که در اوج قله قدرت و جوانی هستید به گونه ای زندگی و انتخاب کنید که با آغازِ سراشیبی عمر دچار احساس پوچی نشوید.

خوشبختی؛ گم گشته ای پیدا.

شاید بتوان پاسخ به سوال زیر را مهمترین چالش در میانه زندگی یک انسان دانست:

"آیا من واقعا تا امروز خوش‌حال و خوش‌بخت بوده ام، در آینده چطور؟"

خوشبختی از جمله مفاهیمی است که نمی توان معنای واقعی آن را بیان کرد، اما می توان با بیان برخی از اجزای اصلی آن، حدود معنایی را برای آن تصور کرد. وجود یا عدم وجود عوامل و شرایط مختلف مانند امنیت، سن و سال، سبک زندگی و رفاه می تواند احساس خوشبختی وخوشحالی را در ادوار مختلف زندگی برای فرد به ارمغان آورد.

به عنوان مثال واضح است که مصادیق خوشبختی و احساس امنیت در سن 7 سالگی با سن 37 سالگی و 73 سالگی متفاوت می باشد. اگر کودک 7 ساله تحت حمایت خانواده باشد احساس امنیت می کند و در نتیجه او احساس خوشبختی خواهد داشت. در حالی که ممکن است یک جوان 17 ساله این مراقبت خانوادگی را مخل استقلال خود بداند و خود را خوشبخت نداند و در همین لحظه مادر 47 ساله ی همان جوان از دیر به خانه آمدنِ فرزندنش احساس نا امنی کرده و خود را عمیقا خوشبخت نخواند.

همچنین سبک زندگی در احساس خوشبختی افراد موثر است، اینکه انسان در سبک زندگی خود چه انتخاب هایی داشته است می تواند در ادوار مختلف زندگی احساس خوشبختی یا شوربختی را در انسان تغییر دهد.

سبک زندگی در دهکده جهانی:

واژه سبک زندگی (Life Style) نخستین بار توسط روان‌شناس اتریشی آلفرد آدلر (۱۸۷۰ـ۱۹۳۷) استفاده شد. سبک‌های زندگی مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، هنجارها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها در هر چیزی را در برمی‌گیرد. همه اینها می‌تواند از دین، رسانه، تلویزیون، اینترنت، آگهی‌ها و حتی تعامل انسان با خانه و خانواده و نوع نگاه و تفکر او به زندگی سرچشمه بگیرد(حسینی فایق 1387).

یکی از مهم ترین مسائلی که فرد در دوران نوجوانی و جوانی باید به آن توجه کند این است که سبک زندگی او بتواند در طول زندگی از کودکی تا مرگ احساس خوشبختی را برایش به ارمغان آورد.

اما متاسفانه امروزه سبک زندگی شهروندان دیجیتال در دهکده جهانی(GlobalVillage) سبک زندگی جوان گرایانه است و چه بسا برای سوپرمن های این آرمان شهر نهایتا تا میانه عمر برنامه ریزی مدون تعریف شده باشد و از آنجا که غالب انتخاب های این سبک زندگی در بازه سنی ۱۵ تا ۴۰ سال قابل حصول هستند، گویا برای دوره میانسالی و سالمندی نمیتواند زندگی امن و آرامی را به افراد هدیه دهند.

مثلاً دختری ازدواج و فرزندآوری را برای کسب استقلال مالی، شهرت یا اندام زیبا -که از آرمانهای دهکده جهانیست- به تعویق می اندازد، بعد از سن 50 سالگی شاید به سختی یا به ندرت لذت مادر شدن و داشتن یک خانواده پر جمعیت را تجربه کند. فارق از مثبت یا منفی بودنِ این انتخابِ دوره جوانی، نتیجه حاصل از آن به راحتی قابل جبران نیست. حداقل ترین دلیل برای اثبات این ادعا در چند سوال ساده زیر خلاصه می شود:

  • انسان از بدو تولد تا 15 سالگی در خانواده کامل با پدر و مادر و چند خواهر و برادر خوشبخت تراست یا ناقص؟ (بر فرض برخورداری از رفاه نسبی)
  • از40 تا60 سالگی و در دوره میان سالی -سن تجربه پدر و مادر بودن- چطور؟
  • از سن 60 تا 80 سالگی و در دوره سالمندی چطور؟ یک فرد کهنسال در خانواده ای گسترده با تعداد زیادی فرزند و نوه تجربه خوشایند تری از زندگی و حیات را تجربه می کند یا در تنهایی؟

چه بسا بی‌راه نباشد که ادعا کنیم، سبک زندگی غربی حتی در فردگرایانه ترین حالت باز هم نخواهد توانست خوشبختی پایدار در تمام طول حیات را به انسان ها هدیه دهد. لایف استایل غربی معمولا برای بازه سنی 15 تا 45 سالگی یعنی حدود 25 تا 30 سال از طول حیات، برنامه زندگی تعریف می کند. معمول برنامه هایش فقط قسمت جوانی عمر را شامل می‌شود و در کودکی و میانسالی و پیری برنامه جامع ندارد. این به دلیل اصول فردگرایانه و لذت جویانه آن است که سر چشمه از فهم نادرست معنای آزادی انسان دارد.

یکی از لوازم آزادی فردگرا خانواده‌گریز بودن آن برای کام جویی حداکثری در دوره جوانی و قدرت است.

شاخه گل فردگرایی یا بُستان خانواده ؟

توجه دوباره به مفاهیم درهم تنیده ای مانند زندگی، احساس خوشبختی ، امنیت و آرامش؛ این واقعیت را نشان میدهد که بیشتر این مؤلفه ها با قوام و استحکام بافت خانوادگی ارتباط مستقیم دارند. هر چه فرد ساختار خانوادگی قوی تری داشته باشد، در دوره های مختلف زندگی اعم از دوره های ضعف -کودکی، پیری و میانسالی- و قدرت -جوانی- احساس آرامش و امنیت بیشتری خواهد داشت. اگرچه ممکن است در دوره جوانی و قدرت که محل اصلی برنامه های سبک زندگی غربی است، تکتازی های فردگرایانه، احساس خوشبختی را برای افراد ایجاد کند، اما خزان خود‌محوری خیلی زودتر از آنچه افراد انتظار دارند فرا خواهد رسید. حال آنکه بُستان و بهشت خانواده همواره امن ترین و مهمترین آشیانه برای ایجاد حس امنیت، آرامش، خوشبختی و سر زندگی در افراد خواهد بود(خجسته‌مهر و محمدی،1395).

از آنجا که این نوشتارِ محدود نمی تواند تمام جنبه های سبک زندگی غربی را بررسی و تحلیل کند در ادامه، مفهومِ آزادی های انسان محور که مبنای اصلی شکل گیری سبک زندگی غربی است مورد بررسی قرار می گیرد.

آزادی:

تا به اینجا بیان شد سبک زندگی فردگرا که در شعار مذکور بیان می شود نمی تواند خوشبختی با دوام را به انسان هدیه دهد. اما به راستی چرا اندیشه های انسان محور و فردگرا چنین نتیجه ای خواهند داشت؟ علت آن در معنای  «آزادی» نهفته است که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

آزدی در شعار (زن زندگی آزادی) به چه معناست؟

ساده ترین تعریف آزادی بر اساس سبک زندگی غربی و حقوق بشر اومانیستی و دیدگاه سازمان ملل این است:

بالاترین سرمایه هر انسانی اراده آزاد اوست و او باید بتواند آزادانه انتخاب کند. و این حق انتخاب او تا زمانی پابرجا است که با آزادی دیگران تداخلی پیدا نکند و هیچکس و هیچ چیز حق محدود کردن اراده آزاد انسان ها را ندارد(درخشه و همکاران 1391).

به طور کلی انسانگرایی با تعریف غربی آن ، اصالت را به انسان داده و در حقیقت انسان محوری را زیر بنای همه چیز به حساب می‌آورد. استدلال آنها مبتنی بر این دیدگاه است که انسان موجود برتر جهان است(همان).

این مکتب با قراردادن انسان در مرکز اندیشه های خود، اصالت را به غرایض انسان می‌دهد. به طور کلی اومانیسم در فلسفه غرب، با دو قرائت یا در دو گرایش کلی بروز کرده است. یکی گرایش فردگرا و دیگری گرایش جمع‌گرا. فرد گرایی که قرائت غالب از انسان گرایی بوده است، نه تنها اصالت را به انسان، که به فرد انسانی می‌دهد. در عرصه حیات سیاسی و اقتصادی، گرایش جمع‌گرا معمولا در مکاتب سوسیالیسم و مارکسیسم و گرایش فردگرایانه خصوصا در لیبرالیسم و کاپیتالیسم خود را نشان داده است(بیات، 1386).

 

آزادی انسانگرا و جنگ با نهاد خانواده:

نکته مهم و اساسی در هر دو دیدگاه اصلی اومانیستی (لیبرالیسم و کمونیسم) که پرچمدار آزادی انسان از هرگونه محدودیت و قیود هستند، خانواده گریزی و حتی خانواده ستیزی آنها است.

مثلاً لیبرالیسم فرهنگی همجنس گرایی و سایرگرایشات جنسی را -که یکی از موضوعات پرتکرار در رسانه های امروزی است - موکدا مورد تبلیغ قرار می دهد زیرا بر اساس این فرض همه انسان ها آزاد هستند و همجنس گرایی یا هرگونه گرایش جنسی در صورت عدم تداخل با آزادی دیگران بلامانع است.

به عنوان نمونه؛ با حمایت نهادهای دولتی، مردانی که به «درگ کوئینز» معروف هستند، با آرایش، لباس و اطوار زنانه به مدارس می‌روند تا در مورد لزوم داشتن هویت‌ جنسی شناور و نداشتن تعصب روی هویت‌های «زن» و «مرد» سخنرانی کنند و شو اجرا نمایند!

همچنین؛ در جدیدترین تحولات در این حوزه، ویدئویی از دانشگاهی در آمریکا منتشر شده است که در کنفرانس «علمی!» مدعوین به شکل آکادمیک «پدوفیلی» یا گرایش جنسی نسبت به کودکان نابالغ را به عنوان یک "میل طبیعی" مشروع و قابل‌دفاع معرفی و ترویج می کنند! و با شعار احترام به آزادی انسان، سعی در رسمیت بخشیدن به این اختلالات اخلاقی دارند(حلقه وصل، 1401).

در شاخه دیگر اومانیسم و در اندیشه کمونیستی -که امروزه با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بسیار کمتر مورد توجه قرار می گیرد- می توان موارد عجیبی از خانواده ستیزی و عملگرد فاجعه آمیز دانش بشری را مشاهده نمود.

به نظر می رسد امروزه حتما باید اندیشه کمونیستی که یکی از پرچم داران اصلی انسان‌محوری بوده را مورد مطالعه قرار داد، زیرا انسان‌محوری در این اندیشه تا جایی پیش میرود که دین را افیون توده ها می خوانده (هافمن، 2003) و در 100 سال اخیر این تفکر بر نیمی از مردم کره زمین حکم فرما و اثرگذار بوده است. لازم است امروزه دوباره مورد توجه قرار گیرد تا فاجعه کمونیسم فرهنگی این بار در لیبرالیسم غربی تکرار نشود و همچنین افراد در انتخاب سبک زندگی خود فریب تعداد تریبون ها و تبلیغات را نخورند و در انتخاب سبک زندگی به دنبال دلیل و استدلال باشند و انبوه دهان هایی که شعار دهنده یک تفکر هستند دلیل بر صحت گفتمان قرار نگیرد.

کمونیست ها بر این باور بودند که خانواده بزرگترین عامل محدود کننده انسان است و باید جامعه خانواده زدایی بشود. زیرا با از بین رفتن خانواده، زنان که اسیر و برده استبداد مردانه هستند به جامعه بازگردانده می شوند و با اشتغال بیرون از خانه، زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار خواهند شد و در این میان نگهداری از کودکان نیز بر عهده کل جامعه (پرورشگاه ها، مدارس و ...) قرار خواهد گرفت و کودکان می توانند از آموزش و تربیت بهتر و منسجم‌تری بهرمند گردند(هافمن، 2003).

به همین دلیل قوانینی به این منظور وضع گردید که طی آن طلاق دیگر نیازی به طی مراحل دادگاهی نداشت و زن را از مسئولیت مراقبت از کودک رها می کرد. سقط جنین در اوایل دهه 1920 قانونی شد که به عنوان یک عامل جانبی برای رهایی زنان از خانواده، باعث افزایش حضور آنها در بازار کار شد و در نتیجه نیروی کار ارزان برای جامعه فراهم گردید. مجتمع‌های شیرخوارگاهی برای نگهداری از کودکان ساخته شد و تلاش گردید تا مرکز زندگی اجتماعی مردم از خانه و خانواده هسته ای به گروه های آموزشی اتحاد جماهیر شوروی منتقل شود(گلس و کی استولی، 1987).

ثمرات این تفکر که قانون اولیه آن در سال 1918 تصویب شد، کمتر از 8 سال بعد خود را نشان داد و کمونیست ها را مجبور نمود تا در سال 1926 قوانین جدیدی را تصویب کنند که تعریف محافظه کارانه تری از خانواده ارائه می داد. قانون 1918 با انگیزه هدایت جامعه به سمت روابط اجتماعی جدید در راستای تفکر سوسیالیستی در مورد ازدواج و خانواده شکل گرفت، قانون 1926 سعی در حل مشکلات فوری داشت زیرا برخی نگرانی‌های اجتماعی به شدت رخ نمایان کرده بودند. به عنوان مثال، تعداد غیرقابل کنترل کودکان بی سرپرست -تنها در سال 1921، هفت میلیون کودک بی سرپرست آواره شده و در شهرها و روستاها پرسه میزدند در کنار صدها هزار زنِ بیکار که بعد از سیل طلاقهای 1918 هیچ وسیله حمایتی یا حامی نداشتند و عدم تعهد همسران و شرکای زندگی موجب بروز موج کودکان افسرده و زنان نیازمند عاطفی و مردان سرگردان و هوس باز شده بود.

اتحاد جماهیر شوروی به عنوان اولین پرچمدار «آزادی زنان» با نگرش اومانیستی و شعار « برابری زن و مرد» و رهایی از «زندان مردسالاری» قوانینی را تدوین و اجرایی نمود و خیلی زودتر از عمر یک جوان با سونامی مشکلات اجتماعی مواجه شد تا اینکه بار سوم در سال 1936 قوانین جدیدی را برای حمایت از بنیان خانواده تصویب نمود و برای چهارمین بار در سال 1949 قوانین بسیار سختگیرانه تری را برای حمایت از خانواده تصویب کرد تا جایی که در یک چرخش 180 درجه ای قانون محدودیت طلاق را ابلاغ نمود(Deborah , 1998).

و البته مانند کمونیست ها، نظام لیبرال نیز قوانین جدید ضد خانواده را در دستور کار خود قرار داده است و آثار تفکر ضد خانواده و آزادی های لیبرالی باعث شده تا رشد جمعیت در برخی از کشورهای ثروتمند و مرفه غربی کم یا متوقف یا منفی شود(شریفی‌راد و عابدزاده‌زواره، 1385). تا جایی که برخی به دنبال ایجاد اصطلاح جدیدی در جامعه شناسی به نام «انقراض فرهنگی» هستند.

بعد از نقد و بررسی مفهوم آزادی های اومانیستی و اشاره به ثمرات شوم آن همچون سست شدن بنیان خانواده. اکنون به جنبه دیگری از آزادی در شعار« زن زندگی آزادی» یعنی توهم «آزادی بیان» خواهیم پرداخت.

توهم آزادی در زندان رسانه :

جنبه دیگر آزادی که شاید در این شعار مراد باشد؛ آزادی بیان و اندیشه است. برخلاف تبلیغات پرشمار رسانه های غربی در القای آزادی بیان به شهروندان، با نگاهی دقیق تر به این واقعیت پی می بریم که زندانی زیبا برای اسارت عمیق فکری در قرن بیست و یکم توسط رسانه های گروهی و شبکه های اجتماعی غربی شکل گرفته است.

برای اثبات این مدعا تنها چند مورد از فاحش ترین نمونه های این دروغ بزرگ بیان می گردد. یکی از موارد جنجالی در اثبات این ادعا افشاگری های ایلان ماسک، مالک جدید شبکه اجتماعی توییتر است، این پیام رسان به عنوان یکی از مهمترین رسانه ها و شبکه های اجتماعی در فضای سیاسی کشور های غربی -بر خلاف ایران که اینستاگرام و تلگرام در شبکه های اجتماعی دارای مرجعیت هستند- شناخته شده است. در سال 2021، ایلان ماسک پس از خرید سهام توییتر برای تخریب تیم مالکیت قبلی، به افشاگری هایی در نحوه مدیریت اطلاعات و جهت دهی افکار عمومی توسط این غول رسانه ای پرداخت که سندی قوی و غیرقابل انکار در مدیریت اجتماعی و مدیریت فکری جوامع توسط این کمپانی های اینترنتی و رسانه ای می باشد.

در رشته توییت هایی با عنوان «پرونده‌های توییتر» اینگونه بیان شده است: «تیمی از مدیران این شبکه اجتماعی با ایجاد لیست سیاه، از ترند شدن برخی توییت ها جلوگیری کرده و با ایجاد محدودیت های هدفمند از بازدید برخی از موضوعات پرطرفدار جلوگیری می کردند و تمامی این فعالیت‌ها بدون اطلاع کاربران انجام می‌شد.» (صاحبی، 1401)

در ادامه به بررسی روند عجیب اخراج ترامپ به عنوان رئیس جمهور بالفعل ایالات متحده آمریکا از تمامی پلتفرم های مشهور پرداخته شده است. البته جای این سوال باقی می ماند که واقعا چه کسانی حرف آخر را در ایالات متحده می زنند و چه کسانی تصمیم گیرندگان نهایی هستند که می توانند رئیس جمهور فعلی کشور را از رسانه های جمعی اخراج کنند؟

در ژانویه 2021، توییتر در اقدامی بی‌سابقه، حساب شخصی ترامپ، رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا را با توجیه «دعوت مردم به خشونت!» برای همیشه مسدود کرد. در این افشاگری ها اذعان می شود: «صرف‌نظر از این که کاربران ممکن است چه نظری درباره اقدامات ترامپ داشته باشند، آنچه در ماجرای اخراج او از توییتر رخ داد، از اهمیتی تاریخی برخوردار است. مدارک متعددی وجود دارد که نشان می‌دهد مدیران از ادعای طرفداران «جو بایدن» مبنی بر احتمال دزدیدن رأی مردم آگاه بودند و آن‌ها را نادیده می‌گرفتند. اما در موارد مشابه، وقتی طرفداران ترامپ از سرقت انتخابات حرف می‌زدند، نوشته‌های آن‌ها اغلب برچسب می‌خورد و حتی گاهی اوقات در معرض خطر تعلیق اکانت قرار می‌گرفتند.»(همان)

در همین زمان مِتا -شرکت مادرِ فیسبوک و اینیستاگرام- هم اکانت دونالد ترامپ را مسدود کرده. قدرت شبکه‌های اجتماعی در کنترل افکار عمومی بیش از پیش به اثبات همگان رسید.

در ادامه افشاگری ها به اقدامات بین المللی شبکه های اجتماعی در مدیریت افکار عمومی در کل جهان اشاره می شود: «اسنادِ پرونده‌های توییتر نشان می‌دهند که فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) در سال 2017 فهرستی از 52 حساب عرب‌زبان را به این شبکه اجتماعی فرستاده و دستور داده که از آن‌ها برای انتشار پیام‌های ویژه این وزارتخانه استفاده شود. در همان روز، مدیران توییتر این حساب‌ها را در فهرست سفید خاصی قرار دادند که به محتواهای منتشر‌شده توسط آن‌ها اعتبار می‌بخشید و مانع از قرارگیری‌شان در فهرست اسپم میشد و در نتیجه موجب افزایش مشاهده‌پذیری توییت‌های آن حساب ها می‌شد. اکانت‌هایی که در فهرست سنتکام حضور دارند معمولاً توییت‌هایی درباره فعالیت‌های نظامی ایالات متحده در خلیج فارس منتشر می‌کردند که شامل پیام‌هایی علیه ایران، محتواهایی در حمایت از جنگ عربستان در یمن و اشاره به حملات «دقیق» پهپادهای نظامی آمریکا و از‌بین‌بردن تروریست‌ها می‌شد.»(اینگرام، 2022)

نمونه های ذکر شده تنها نمونه هایی هستند که از افشاگری های یک شبکه اجتماعی شناخته شده در دنیا که البته در ایران رونق چندانی ندارد، فاش شده است. اما در رابطه با اینستاگرام که در محیط رسانه ای ایران بسیار پر رونق است، تمامی کارشناسان فنی از مدیریت افکار عمومی و چینش و طبقه بندی گروه های اجتماعی در این شبکه اجتماعی خبر می دهند. این واقعیت در فتنه 1401 به عنوان حلقه اصلی تشدید اعتراضات بسیار به چشم می آمد. این شبکه اجتماعی با استفاده از الگوریتم های پیچیده خود کلونی های فکری و همسو ایجاد کرده و محتوای جهت دهی شده و هدفمند را برای گروه های همگرا بازنشر می دهد (Alt & Reinhold , 2019 )  و این عمل می تواند منجر به صف بندی های اجتماعی متعصبانه در توده های مردم شود که نمونه آن در اعتراضات 1401 ایران مشاهده گردید.

برای همه اصحاب رسانه پرواضح است که شعار آزادی بیان و آزادی اندیشه در دستگاه فرهنگی غرب تخیلی کودکانه است. اما ظرافت سیاستمداران و سیاستگذاران فرهنگی در قبولاندن این دروغ آشکار حقا ستودنی است تا جایی که این زندان رسانه ای برای اکثر مخاطبان همچون خانه ای امن تلقی می شود و شاید هرگز متوجه اسارت فکری خود نشوند. اینها تنها یکی از موارد متعدد اسارت فکری انسان امروزی توسط غول های رسانه ای جهان است. با نگاهی دوباره به تولیدات فرهنگی غرب، مفاهیم بسیاری از جمله همجنس گرایی، خیانت همسر، مصرف گرایی و... در اکثر تولیدات رسانه ای، فیلم، سریال، شبکه های اجتماعی و ... به چشم می خورد.

البته دستگاه حاکمیتی غرب در مجازات افراد خاطی بسیار مقتدرانه عمل می کند، مثلا ترامپ را از شبکه های اجتماعی اخراج می کند. در این میان، اگر مردم کمی از چارچوب فکری تعیین شده پا را فراتر بگذارند، به شدت مورد توبیخ قرار خواهند گرفت، مثلاً:

  • در جشنواره کن، «آلرس فون تریر» در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت: «من ضد یهودی نیستم، اما اسرائیل موی دماغ است»، بلافاصله جشنواره او را «عنصر نامطلوب» خطاب کرد و او را از جشنواره اخراج نمود و با تهدید مجبور به عذرخواهی شد.
  • یا اینکه کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال فرانسه «ادریسا گوئیه» بازیکن تیم پاریسنژرمن را به دلیل عدم حمایت از همجنس گرایی احضـار و توبیخ کـرده است.
  • مـردی کـه بـا اتومبیـل روی پرچـم همجنسبـازان نقاشـی شـده کـف تقاطــع رد لاســتیک انداختــه بــود بــه ۵ ســال زنــدان و 12000 دلار جریمــه محکـوم شـد(راجی، 1401).

با نگاهی دوباره به اطراف خود در خواهیم یافت این رسانه ها هستند که امروزه سلائق و علائق و رویکرد های فکری و نگرش های فرهنگی را در ذهن مخاطبان خود نقاشی می کنند و ادعای آزادی اندیشه در زندان رسانه ای یک شوخی تلخ در قرن «انفجارِ مدیریت شده اطلاعات» می باشد.

استعمار نوین با پرچم آزادی:

در طول تاریخ، قدرتمندان جهان همواره به دنبال استثمار و استعمار مستضعفان جهان بوده اند. در دوره های گذشته و با افزایش سطح آگاهی ملت های مستضعف ، استعمارگران نیز شیوه های استثماری خود را تغییر داده و از استعمار سنتی و استثمار قهری و نظامی به روش های جدیدتر استعماری روی آوردند. مثلاً به جای حضور نظامی و فیزیکی؛ دولت ها و افراد دست نشانده را برای ادامه سلطه بر کشورهای مختلف می گمارند. مانند حکومت پهلوی در ایران پیش از انقلاب اسلامی. بعدها با بلوغ فکری ملت هایی همچون ایران و به وجود آمدن انقلاب های مختلف، زمینه تداوم این نوع حکومت های دست‌نشانده کم رونق تر گردید. اما این بار زورمندان عالم روی دیگر خوی استعماری خود را به جوامع مستضعف نشان دادند و ابزار های استثماری جدیدی را به کار گرفتند.

امروزه جدیدترین نوع استعمار را می توان استعمار فکری و فرهنگی جوامع دانست. به گونه ای که افراد در جامعه خود برای تحقق اهداف مستکبرین با رضایت قلبی گام برمی‌دارند و گویی به«زامبی های فرهنگی»تبدیل می شوند.

آیت الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی ایران در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاه در سال 95 اینگونه می فرمایند:

«من پریروز ... گزارشی از تشکیل " ناتوی فرهنگی " را خواندم. یعنی در مقابل پیمان ناتو که امریکایی‌ها در اروپا به عنوان مقابله با شوروی سابق یک مجموعه مقتدر نظامی به وجود آوردند؛ اما برای سرکوب هر صدای معارض با خودشان در منطقه خاورمیانه و آسیا و غیره از آن استفاده می‌کردند، حالا یک ناتوی فرهنگی هم به وجود آورده‌اند. این، بسیار چیز خطرناکی است. البته حالا هم نیست؛ سالهاست که این اتفاق افتاده است. مجموعه زنجیره به هم پیوسته رسانه‌های گوناگون که حالا اینترنت هم داخلش شده است و ماهواره‌ها و تلویزیونها و رادیوها در جهت مشخصی حرکت می‌کنند تا سررشته تحولات جوامع را به عهده بگیرند؛ حالا که دیگر خیلی هم آسان و رو راست شده است.»(دیدار با دانشگاهیان سمنان، 18/08/1385)

بنا بر منطق قرآن زمانی که کافران پرچم جنگ را علیه امت اسلام برافراشتند، وظیفه هر مسلمانی است که در راه خدا جهاد کند. اما امروزه که لشکر دشمن در قالب لشکرکشی فرهنگی جبهه متحدی را تشکیل داده است، تکلیف امت اسلامی چیست؟

خداوند متعال در قرآن کریم، سوره فرقان، آیه 52 می فرماید:« فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا »

رهبر انقلاب در تفسیر این آیه می فرمایند:« [دشمنان انقلاب]میخواهند کاری کنند که نظام اسلامی از عناصری که در درون او است و مایه‌ی اقتدار او است، تهی بشود و خالی بشود. وقتی ضعیف شد، وقتی عناصر قدرت در او نبود، وقتی اقتدار نبود، دیگر از بین بردنش و کشاندنش به این سَمت و به آن سَمت، کار مشکلی برای ابرقدرت‌ها نخواهد بود؛ میخواهند او را وادار کنند به تبعیّت... امروز برای کشور ما جنگ نظامیِ سنّتی و متعارف احتمال بسیار بسیار ضعیفی است لکن جهاد باقی است؛ جهاد یک چیز دیگر است. جهاد فقط به‌معنای قتال نیست، فقط به‌معنای جنگ نظامی نیست؛ جهاد یک معنای بسیار وسیع‌تری دارد. در بین جهادها جهادی هست که خدای متعال در قرآن آن را «جهاد کبیر» نام نهاده: وَ جاهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا؛ در سوره‌ی مبارکه‌ی فرقان است؛ «بِه‌» یعنی به قرآن، «جاهِدهُم بِه‌» یعنی به‌وسیله‌ی قرآن با آنها جهاد کن؛ جِهاداً کَبیرًا. این آیه در مکّه نازل شده. درست توجّه کنند جوانهای عزیز! در مکّه جنگ نظامی مطرح نبود؛ پیغمبر و مسلمانها مأمور به جنگ نظامی نبودند، کاری که آنها میکردند کار دیگری بود؛ همان کار دیگر است که خدای متعال در این آیه‌ی شریفه میگوید: وَ جهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا. آن کارِ دیگر چیست؟ آن کارِ دیگر، ایستادگی و مقاومت و عدم تبعیّت [است.] فَلا تُطِعِ الکفِرینَ وَ جهِدهُم بِه‌ جِهادًا کَبیرًا؛ از مشرکین اطاعت نکن(دیدار با رئیس و اعضای مجلس خبرگان رهبری ، 06/03/1395)

زنان ؛ سربازان خط مقدم!

همچون جنگ نظامی در جنگ و استعمار فرهنگی نیز سربازانی در هر دو جبهه حق و باطل وجود دارند. اما شاید به دلیل ماهیت فیزیکی جنگ نظامی، سربازان آن اکثراً از گروه مردان باشند، اما در جنگ فرهنگی، زن و مرد هر دو حضور یکسان و فعال دارند و شاید حضور زنان تأثیر بیشتری داشته باشد. زیرا زنان و مادران به عنوان مربیان نسل های آینده نقش بسیار پر رنگی در این جبهه جنگ خواهند داشت. همانطور که در جوامع غربی، زنان و اندیشه های فمینیستی نسخه جدیدی از استثمار را برای بهره کشی و ایجاد نیروی کار ارزان برای ثروتمندان ایجاد کرده اند، در جوامع ما نیز پیش قراول و پرچم داری سربازان زن در عرصه جنگ فرهنگی بسیار به چشم می آید.

رسانه‌های بیگانه برای ترویج فحشا تلاش وسیعی دارند، و از طرف دیگر، به تقویت رویکرد های فکری نا بهنجار همچون فمینیسم سیاسی برای مبارزه با جمهوری اسلامی ایران و ممالک مستقل دامن می‌زنند. در این رسانه‌ها، به بهبود وضع زنان بعد از انقلاب اسلامی چندان توجه نمی‌شود؛ در حالی که انواع مسائل و مشکلات واقعی و غیرواقعی، به طور مستقیم به انقلاب اسلامی، یا به طور غیرمستقیم به اسلام نسبت داده شده‌است(مرتضوی و جمالی ، 1395).

در یک پژوهش مشخص شد که رسانه‌های بیگانه ۹۶ درصد برنامه‌های خود را به انتساب مشکلات زنان به اسلام اختصاص داده‌اند و تنها در چهار درصد از برنامه‌های آن‌ها، به دستاوردهای زنان در انقلاب اسلامی ایران توجه شده‌است. آمار فراوانی منفی‌بافی رسانه‌های رادیو آمریکا، بی بی سی، رادیو اسرائیل و رادیو فرانسه دربارۀ زنان به ترتیب زیر است: رادیو آمریکا با فراوانی ۲۵۶، رادیو بی.‌بی‌.سی با فراوانی ۲۸۲، رادیو اسرائیل با فراوانی ۲۳۵، رادیو فرانسه با فراوانی ۶۸ . همان‌طور که ملاحظه می‌شود، رادیو بی.‌بی.‌سی با فراوانی ۲۸۲، در زمینۀ منفی‌بافی در امور زنان، گوی سبقت را از سایر همتایان ربوده‌است(همان) و این فقط گوشه ای از تلاش دشمن برای القای حس خود بیگانگی در قلب زنان ایرانی می باشد.

زن :

مراد از زن در شعار زن زندگی آزادی چیست و کدام مصداق از زن را مد نظر دارند؟

آیا مراد همان انسان والا مقامی است که رکن اصلی نهاد خانواده است و هدف جامعه این است که در کنار همه کارکردهایی که این انسان دارد، شرایط امنیت و آرامش را در چهار نقشِ دختر بودن و خواهر بودن و همسر بودن و مادر بودن برای او ایجاد کند؟ یا شاید مراد از زن در این شعار نقش دیگری است؟

زنِ آزاد یا مادر جامعه ساز! مسئله این است.

تعریف و کار کرد زن در ادبیات و فرهنگ اسلامی و ایرانی بر خلاف سبک زندگی غربی تک بعدی نیست و زنان را در جایگاهی والا به عنوان یک انسان مستقل با کارکرد های تعریف شده‌ی متناسب با توانایی های فطری و زیستی آنها معرفی می کند. حال آنکه قوانین فمینیستی و زن سالارانه غربی که در ظاهر با هدف حمایت از زنان به تصویب رسیده است، در واقع یک جنبش منفعت طلبانه است که در طول جنگ های جهانی رونق یافت و بعدها با انقلاب جنسی به تله ای برای آزادی زنان تبدیل شده است.

زن در سبک زندگی غربی کمتر از 70 سال سن دارد.

معمولا تصور می شود؛ صدها سال است که زنان با همین شمائل و کارکردها در جامعه غربی حضور دارند. اما این توهمی است که رسانه ها به دختران امروزی القا کرده اند. با نگاهی گذرا به تاریخ تمدن کشورهای غربی درخواهیم یافت که الگوی زن غربی در شمائل جدید موجودی بسیار نوظهور است. تا جایی که حتی در تصاویر و فیلم های به جا مانده از 70 یا 80 سال گذشته که واقعیت های زندگی مردم کوچه و خیابان اروپا و آمریکا را آشکار می کند، زنان در قامت و شمائلی دیده می شوند که دال بر التزام شدید آنان به خود نگهداری و حجاب است( حجاب در انگلیس ، 1902).

ماجرای تغییر سبک زندگی زن غربی متاثر از دو اتفاق مهم زیر بوده است و این دو اتفاق فضای فکری و روانی زنان را به قدری تغییر داده که اگر امروز اسنادی دال بر حجاب و التزام کامل زنان غربی به عفت و حیا منتشر بشود، هیچ کس باور نمی کند. گویا همه انسان ها قبول کرده اند قرن هاست زنان در غرب بی قاعده و بی حریم زندگی می کنند.

اتفاق اول : جنگ جهانی و خلا نیروی کار:

در طول جنگ جهانی اول و دوم، مردان زیادی به جنگ اعزام شدند و کمبود نیروی کار در بسیاری از صنایع احساس می گردید. این امر باعث حضور زنان زیادی به عنوان نیروی کار در کارگاه های صنعتی گردید. زیرا برای پر کردن خلاء مردانی که به جنگ رفته بودند به آنها نیاز بود. به ویژه اینکه زنان حاضر به کار با دستمزد کمتر در مقایسه با مردان بودند. این افزایش مشارکت زنان در کارهای خارج از منزل راه را برای به چالش کشیدن نقش های جنسیتی سنتی هموار نمود.

این اتفاق همچنین خوی زیاده خواهی سرمایه داران را نیز در بکار گیری بیشتر زنان تحریک نمود. در عین حال، احساس اضطرار حاصل از جنگ و احساس نیاز به تغییر در ساختار های سنتی برای پر کردن خلا های ایجاد شده توسط جنگ های جهانی باعث تغییر در نگرش های زنان گردید و این امر به رشد جنبش های فمینیستی کمک به سزایی می نمود. زنانی که در طول جنگ وارد بازارکار شده و درآمد مستقل داشتند بعد از جنگ حضور کارگرانه در اجتماع را رها نکردند. در این میان ظلم به زنان شاغل در محیط کار، منجر به تشکیل سازمان‌ها، تشکل‌ها و گروه‌های حمایتی جدیدی شد که هدف اولیه آنها ارتقای حقوق و برابری زنان و مردان در محیط های کاری بود ، اما در ادامه با وضع قوانینی به ظاهر مدافع حقوق زنان، آنها را از بسیاری از حقوق فطری و ذاتی خود بی بهره کردند(Mankiller,1998).

به طور خلاصه، جنگ های جهانی و کمبود نیروی کار نقش به سزایی در ایجاد جنبش ها فمینیستی و تغییر نقش های سنتی زنان ایفا نمود. و البته از قِبَل این تغییرات که با شعار حمایت از زنان آغاز گردید منفعت بسیاری عائد نظام سرمایه داری گردید و همین امر موجب حمایت بی دریغ مالی و سیاسی این منفعت طلبان از جنبش های زنانه شد. در این بین سلوک مادرانه زنان روز به روز کم رونق تر و کم اهمیت تر جلوه نمود و جایگاه زنانِ به ظاهر متجددی که حضور مردانه در اجتماع دارند روز به روز پر رنگ تر می گردد.

اتفاق دوم : انقلاب جنسی و زنان بی باک:

بعد ها با رشد رسانه های جمعی و البته خیانت کارتل های یهودیِ حاکم بر این رسانه ها، انقلاب جنسی که یک جنبش اجتماعی در دهه‌های 1960 و 1970 است، به وقوع پیوست. این جنبش هنجارها و ارزش‌های سنتی پیرامون تمایلات جنسی را به چالش می‌کشید و مسائلی همچون پذیرش رابطه جنسی قبل از ازدواج، همجنس‌گرایی و اشکال جایگزین رابطه جنسی را به رسمیت شناخت.

این انقلاب تأثیر بسزایی بر نقش و جایگاه زنان داشت، افزایش تمرکز بر تمایلات جنسی و آزادی فردی در این دوره منجر به کاهش ارزش مادری و خانه داری شد زیرا زنان تشویق می شدند تا اشتغال و رضایت شخصی را در خارج از خانه جستجو کنند. با این حال، برخی با خوش بینی می گویند، که انقلاب جنسی اختیار و استقلال بیشتری را برای زنان فراهم می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد تا انتخاب‌های آگاهانه‌تری درباره زندگی و شغل خود، از جمله مادری داشته باشند. اما به این نکته اشاره نمی کنند که انتخاب نقش مادر در فضای رسانه ای که روزانه صدها برنامه ضد خانواده تولید و ترویج می کند، چیزی شبیه به شوخی است و این گرایش موجود در زنان به مادر شدن در واقع ثمر نیازها و سائق های فطری آنها است نه ثمره جامعه آزاد اطلاعاتی و تبلیغات رسانه ای(Harper, 2018).

انقلاب جنسی همچنین با برجسته کردن راه هایی که نقش و انتظارات جنسیتی دینی و سنتی را برای مادران کم رنگ می کرد، راه را برای خودمختاری زنان هموار نمود و به رشد جنبش های فمینیستی کمک شایان نمود. به طور کلی، انقلاب جنسی نقش مهمی در شکل‌دهی نگرش‌های مدرن نسبت به تمایلات جنسی ایفا نمود و هنجارها و انتظارات جنسیتی سنتی را به چالش کشید.

در این رابطه «جان جیمز یوبل» فعال سیاسی و محقق آمریکایی می گوید:«قبل از این زمان بین اوایل 1800 تا 1900 معمولا زنان کامل و محافظه کارانه لباس می پوشیدند. این نوع پوشش شامل لباس‌هایی گشاد و بلند با آستین‌های بلند بود. همچنین با چیزی مثل کلاه و روسری موهایشان را می پوشاندند. قبل از 110 سال پیش شیوه لباس پوشیدن همین بود.

در طول این 100 سال اخیر اتفاقاتی همچون جنگ، انقلاب جنسی و سلطه یهودیان بر سینما و رسانه شکل گرفت که بر رفتار و طرز پوشش زنان تاثیر عمیقی گذاشت(یوبل ، 2023).

حال سوال مهم این است که در شعار «زن زندگی آزادی» کدام زن مراد است؟ آیا زنی که به عنوان یک انسان مستقل نقش های فطری و متناسب با ظرافت های زیستی و عاطفی خود را جستجو می کند، مراد است ؟

یا زنِ مستقلِ نوظهور غربی که متاسفانه در غالب موارد طعمه هایی سهل الوصول برای زَرسالارانِ نظام سرمایه داری و شهوت سالارانِ نظام اخلاقی غربی خواهند بود؟

 

سرانجامِ قیام علیه فطرت:

براستی می توان چنین تحولاتی را در قرن اخیر قیام و عصیان انسان در برابر فطرت خود قلمداد نمود.

این افسار گسیختگی در مقابل فطرت چه ثمراتی به بار خواهد آورد؟

شاید سوال بهتر این باشد که بگوییم چه ثمراتی به بار آورده است؟

چه بسا آخرین دستاورد این نوع نگاه به زندگی و خانواده تا به امروز این است که در سال 2018 در کشور جهان اولی! انگلستان، وزارتخانه ای با عنوان وزارت تنهایی و با مأموریت پیشگیری از خودکشی تشکیل شده است(Pimlott,2018).

همچنین در کشور پیشرفته ژاپن در سال 2021 وزارتخانه ای برای مبارزه با معضل تنهایی ایجاد شد(وبگاه رسمی دولت بریتانیا، 2021) و در بیش از 10 کشور پیشرفته دنیا اداراتی در وزارتخانه های بهداشت و سلامت برای مواجهه با مشکل تنهایی ایجاد گردیده است.

براستی چه چیزی می تواند عامل این سیل ویرانگر تنهایی و خودکشی در کشورهای به اصطلاح ثروتمند جهان باشد؟ مردم در این جوامع که پرچم دار مصرف گرایی و توانمندی مالی هستند چه چیز را در زندگی خود گُم کرده اند که پایان دادن به زندگی را بهترین راه برای خلاصی از وضع موجود خود دانسته اند؟ طبق آماری که مرکز آمار انگلستان اعلام کرده است مردان ۴۰ تا ۴۴ سال، بیش از دیگر افراد، خودکشی می‌کنند به‌گونه‌ای که خودکشی، اصلی‌ترین علت مرگ مردان زیر ۴۵ سال است. بنا بر آمار رسمی ارائه شده هر ساله صد ها هزار نفر فقط در کشور انگلیس اقدام به خودکشی می‌کنند که در این بین ده ها هزار نفر جان خود را از دست می دهند (احمدی، 1397).

بعد از بیان این مطالب ممکن است اذهان رسانه زده به جای عبرت گیری از معضلات فرهنگ غربی سریعا با رویکرد خود تحقیرانه آمار و مشکلات قبله آمال خود را با زندگی در ایران مقایسه کنند.

و البته در پاسخ به این شبهه باید گفت؛ بنا بر آمار رسمی سازمان بهداشت جهانی در صدر کشور هایی که بالاترین نرخ خودکشی را در جهان دارند نام ده ها کشور به اصطلاح پیشرفته مشاهده می شود و ایران در زمره پایین ترین کشورها در زمینه خودکشی می باشد(سازمان بهداشت جهانی، 2021).

اما اساسا توجه به این واقعیت که به هر مقدار که زندگی ایرانی، شماِئلِ زندگی غربی را به خود بگیرد معضلات فرهنگی مشابهی را تجربه خواهد کرد، یک واقعیت انکار نا پذیر است، به عنوان مثال، افزایش ازدواج های سفید و افزایش آمار طلاق در ایران پیامدهای مستقیم تغییر سبک زندگی است، در حالی که باور رایج این است که مشکلات مالی عامل اصلی این نابسامانی های فرهنگی است. اما با نگاهی دوباره به آمارهای بومی همچون آمار طلاق در میابیم گسترش برخی معضلات فرهنگی در خانواده‌های مرفه و همچنین خانواده هایی که به لحاظ سبک زندگی از مدل و الگوهای غربی پیروی می کنند گسترش چشم گیری داشته است ( دری نجف آبادی و همکاران، 1400).

 داده های آماری نشان می دهد عوامل موثر بر طلاق در چهار دسته کلی «همسرگزینی نادرست»، «نقص دانش و مهارت همسران»، «عملکرد نامطلوب همسران» و در آخر «شرایط نامطلوب اقتصادی»  دسته بندی شده اند. یعنی در یک چهارم طلاق ها موضوع اقتصاد مطرح است.

البته همین موردِ چهارم از عوامل طلاق یعنی«شرایط نامطلوب اقتصادی» خود به دو زیر گروه تقسیم میشود: گروه اول کسانی که فقر مالی  عامل طلاق و جدایی شده است و ریشه اقتصادی در آن مطرح است و گروه دوم کسانی هستند که احساس فقر می کنند که ریشه در فرهنگی مصرف گرایی آنها دارد. یعنی برخی از طلاق ها به دلیل وجود فقر بوقوع می پیوندند و درصد پرشماری از طلاق ها به دلیل بینش غلط نسبت به واقعیت های زندگی، خوی مصرف گرایی و شکست در تحقق رویا های مالی (احساس فقر) و این مورد در قشر ضعیف، متوسط و مرفه یکسان است(روشنی و همکاران، 1398).

هچنین معضلاتی همچون خانواده های تک والد یا ازدواج های کوتاه مدت از دیگر ثمرات سبک زندگی غربی می باشد، بطوری که در ایالات متحده طول مدت زندگی مشترک به چیزی کمتر از 8 سال رسیده است یعنی میانگین زندگی مشترک کمی کمتر از طول مدت استفاده از خودروی شخصی در آمریکا می باشد. و این آمار ها تعلق به گروه خاصی از جامعه غربی ندارد و در تمامی طبقات اجتماعی نمودهای آن را می توان رویت نمود(حقایق آمریکا، 1398).

جعل قوانین با عنوان حمایت از زنان و اغلب بی توجه به کیان خانواده و البته با ظواهر زیبا سبب بروز مشکلات عمده فرهنگی شده است.

براستی این سبک زندگی و این آزادی انسانگرا و این زنِ مستقلِ تنها می تواند خوشبختی و شادکامی را در تمامی طول زندگی به دختران ایرانی هدیه بدهد؟ آیا دختر 17 ساله امروزی که عَلَم شعار (زن زندگی آزادی) با تعریف غربی را در دست دارد در سن 70 سالگی می تواند با افتخار از این علمداری خود سخن بگوید؟ و سوال آخر؛ برای چه کسی می خواهد خاطرات این افتخار آفرینی را بازگو کند؟ نوه هایش ؟ فرزندانش؟ همسرش؟ آیا در زیر سایه این شعار چنین افرادی که حضور هر کدام از آنها به جنبه هایی از آزادی انسانگرایانه‌ی زنان لطمه وارد می کند، اجازه حضور خواهند داشت؟ گویا فعلا آمار های غربی چیز دیگری می گویند.

 

جمع بندی و نتیجه گیری:

به راستی رهاورد شعار «زن آزاده زندگی» برای جوان ایرانی چه خواهد بود، شعاری خوش رنگ و لعاب که با آغاز فتنه 1401 در ادبیات اجتماعی ایران جلوه‌گر شد. در این نوشتار با هدف ارزیابی مفهوم و واقعیات نهفته در بطن این شعار به واکاوی ثمرات آن در سبک زندگی جوانان ایرانی پرداخته شد.

با یک جابجایی ساختاری؛ ابتدا به معنا و حقیقت «زندگی» پرداخته شد و بیان گردید زندگی فارغ از معنایی که برای آن در نظر گرفته می شود، اهدافی دارد که به آن روح و معنا می بخشد. چه اهداف متعالیه مد نظر باشد و چه اهداف فردی و انسان محور؛ سبک زندگی انسان باید بتواند احساس عمیق خوشبختی را برای افراد به ارمغان بیاورد. خوشبختی که در تمام ادوار زندگی انسان جاری و ساری باشد و تنها دوره جوانی و قدرتمندی انسان را در بر نگیرد. با ذکر موارد و مثال هایی به اثبات رسید که سبک زندگی فردگرایانه و انسان محور غربی به دلیل ماهیت خانواده گریز بودن نمی تواند تضمین کننده خوشبختی فرد و حتی اطرافیان او در تمام دوره های زندگی مخصوصا ضعفِ دوران کودکی و پیری و حتی میانسالی باشد.

مثلاً اگر والدین یک کودک در زندگی مشترک برای کام‌جویی شخصی تعهد و از خودگذشتگی را رها کنند کودکشان بیشترین آسیب را از این بنیانِ سستِ خانوادگی خواهد دید. همچنین جوانی که در عنفوان جوانی کام‌جویی های زیادی را تجربه کرده است و از چارچوب های دینی فراری بوده و به تشکیل خانواده رغبتی نداشته، چه بسا در دوره میانسالی گزینه‌ی مستعدی برای ابتلا به بحران میانسالی باشد و در دوره کهنسالی مبتلا به تنهایی.

در ادامه مفهوم «آزادی» از دو منظر مورد بحث و بررسی قرار گرفت. اولین منظر؛ مبنای آزادی در سبک زندگی غربی می باشد که میراثی از اومانسیم است. از هر دو شاخه عمده آن یعنی کمونیسم و لیبرالیسم مثالهایی در ابتذال این مفاهیم نقل گردید. در این قسمت نیز عمده تکیه‌ی نوشتار بر ماهیت خانواده گریزی و خانواده ستیزی قوانین و قواعد این طرز تفکرها بوده است و با نقل شواهد تاریخی بیان گردید این قوانین که با عنوان آزادی برای رهایی انسان جعل شده اند و به ظاهر مدافع آزادی انسان است، در باطن تبدیل به چاه ویلی برای کمال انسانی شده اند. دومین منظر؛ برررسی آزادی به معنی آزادی اندیشه و بیان است. با ذکر چندین مثال به اثبات رسانده شد، شعار آزادی بیان و اندیشه در دستگاه فرهنگی غرب تخیلی کودکانه است. اما ظرافت سیاستمداران و سیاستگذاران فرهنگی در قبولاندن این دروغِ بزرگ حقا ستودنی است تا جایی که این زندان رسانه ای برای اکثر مخاطبان همچون خانه ای امن تلقی می شود و شاید هرگز متوجه اسارت فکری خود نشوند. درادامه مفهوم جنگ فرهنگی و جایگاه جهاد کبیر در قرآن اجمالا مورد بررسی قرار گرفت و در رابطه با جایگاه مومنان در عرصه جنگ نرم و البته نقش ویژه زنان در جبهه فرهنگی نکاتی بیان گردید.

در آخر، مفهوم «زن» در این شعار مطرح گردید و بیان شد که موجودی به نامِ زنِ متجددِ غربی کمتر از 70 سال عمر دارد و این زن متولدِ دو ناهنجاری خانمان برانداز در 100 سال گذشته است. یک؛ جنگ های جهانی و کمبود نیروی کار که حضور اجتماعی زنان را در نقش‌های مردانه پر رونق گرداند و به دلیل ارزان بودن نیروی کار زنان در مقایسه با مردان، عمیقاً مورد حمایت زرسالاران نظام سرمایه‌داری قرار گرفت. دوم؛ انقلاب جنسی در غرب که با هدایت لابی های یهودی، زنان را به بردگی جنسی شهوت سالاران مبدل نمود و موجب سست شدن عمیق کیان خانواده شده است.

تا به امروز این تغییرات در روش و منش زنان غربی در مدتی کمتر از عمر یک انسان موجب بروز ناهنجاری های عمیق اجتماعی همچون توقف یا کم شدن جمعیت شده است. پُر واضح است هر چه مردان و زنان جوان ایرانی به سبک زندگی غربی گرایش پیدا کنند، بیشتر در بلایای فرهنگی و ناهنجاری های اجتماعی آن غوطه ور می شوند و خاصه دختر ایرانی هر چقدر سبک زندگی غربی را مورد پذیرش قرار دهد به همان مقدار از واقعیت ها و نیازهای فطری خود بی بهره می ماند.

سیلی از ناهنجاری های اجتماعی در کمتر از یک قرن در جوامع غربی پدیدار شده است. افزایش چشمگیر طلاق، خودکشی، تنهایی، اختلالات روانی و ... که در متن به آنها اشاره شده تنها گوشه ای از نتایج ناگوار این قیام علیه فطرت است و باید تمام توان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران به کار گرفته شود تا حقایق این سونامی فرهنگی به جوان ایرانی منتقل گردد.

فهرست منابع:

  • قرآن کریم
  • بیات عبدالرسول، ( ۱۳۸۶ )، فرهنگ واژه ها، چاپ سوم، قم، نشر اندیشه و فرهنگ دینی ، ص40
  • حسینی فایق (1387)، سبک زندگی، هویت و ارزش، فصلنامه پژوهش و سنجش، شماره 14 و 15 پاییز و زمستان.
  • خجسته‌مهر رضا و محمدی رزگار. (1395). تجربه خوشبختی در ازدواج های پایدار: مطالعه کیفی. روانشناسی خانواده، 3(2)، 59-70
  • درخشه جلال، نصرت‌پناه محمدصادق و فخاری مرتضی. (1391). بررسی جهان شمولی اعلامیه جهانی حقوق بشر از منظر نقد مبانی اومانیستی آن. جستارهای سیاسی معاصر، 3(2)، 61-90
  • دری نجف‌آبادی زهرا ، مهرآرا محسن ، غفاری فرهاد، هژبرکیانی کامبیز، (1400). بررسی تاثیر اشتغال زنان بر ازدواج و طلاق، نشریه اقتصاد و الگوسازی، ، 12(46)، 167-195.
  • راجی محمد حسین، (1401)، یک ون شبهه، چاپ اول، تهران، اندیشکده راهبردی سعدا
  • رجبی ابوذر، معنای زندگی1 ، ماهنامه معارف، 1388، شماره 66 ص 7
  • روشنی شهره، تافته مریم و خسروی زهره. (1398). فراتحلیل پژوهش های طلاق در ایران در دو دهه اخیر 1377تا 1397 و ارائه راهکارهای کاهش طلاق و پیامدهای منفی آن برای زنان و فرزندان. زن در توسعه و سیاست (پژوهش زنان)، 17(4 )، 653-674.
  • شریفی راد غلامرضا، عابدزاده زواره محمدصادق، (۱۳۸۵). مبانی جمعیت شناسی و کلیات تنظیم خانواده ، چاپ اول، کرمانشاه ، دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی‌ ، طاق بستان
  • شولتز دوان پی، شولتز سیدنی الن (1400) نظریه های شخصیت شولتز، مترجم: یحیی سید محمدی، چهل و پنجم، تهران، ویرایش
  • عسکری، سلیمانی، امیری؛ خدا و معناى زندگى نقد و بررسى مقاله (آیا هدف خداوند مى تواند سرچشمه معناى زندگى باشد؟)،فصلنامه نقد و نظر، 1382،  شماره 31 و 32 ص 220
  • گلس بکی و استولی مارگارت ، (نوامبر، 1987)، قانون خانواده در روسیه شوروی 1917-1945 ، مجله ازدواج و خانواده جلد 49، شماره 4 ، صص 893-902
  • لگنهاوسن محمد، (1382). اقتراح، فصلنامه نقد و نظر، سال هشتم، شماره 1و2، ص 7-8
  • مرتضوی سیدعلی و جمالی سارا ، (1395). فمینیسم، ابزار جنگ نرم آمریکا علیه ایران، ماهنامه فرهنگ اسلامی، 4(43)، 85.
  • مصطفی پور محمد رضا ، اسلام و زندگی ، مجله پاسدار اسلام ، خرداد 1385، شماره 294 ص 21
  • میلن درک، (1389) ، مقابله با بحران میانسالی ، مترجم: حسین مسنن‌ ، چاپ اول، تهران، پیدایش
  • وکیلی هادی، (1384). نقد مبانی اومانیستی حقوق بشر غربی، نشریه کتاب نقد، 36، 129.
  • هافمن دیوید (2003). ارزش های استالینیستی: هنجارهای فرهنگی مدرنیته شوروی 1917-1941. دانشگاه کرنل. صص 105-106

 

  • Alt, R., & Reinhold, O. (2019). Social customer relationship management: Fundamentals, applications, technologies. Springer Nature.‏
  • Deborah Field A. (1998-10-01). "Irreconcilable Differences: Divorce and Conceptions of Private Life in the Krushchev Era". Russian Review. 57 (4): 599–613.
  • Harper Kyle, (January 2018). "The First Sexual Revolution / How Christianity transformed the ancient world". Harvard University Press; Reprint edition 2016
  • Mankiller, W. (1998). The reader's companion to U.S. women's history. Boston, Mass., Houghton Mifflin Co. Nov 7, 2014
  • Pimlott N. (2018). The ministry of loneliness. Canadian family physician Medecin de famille canadien, 64(3), 166.
  • Veenhoven, Ruut. (2003). Hedonism and Happiness: Experience Sampling Methodology (ESM). Journal of Happiness Studies. 4. 10.1023/B:JOHS.0000005719.56211.fd.

 

  • احمدی، محمدمهدی، (12اسفند1397)، انگلستان؛ از تاسیس وزارت تنهایی تا تاسیس وزارت خودکشی!، به آدرس:

https://farhangesadid.com/0000L2

  • اینگرام دیوید، (3 دسامبر 2022)، ایلان ماسک انتشار اسناد داخلی توییتر را افزایش می دهد، به آدرس:

https://www.nbcnews.com/tech/tech-news/elon-musk-promotes-release-internal-twitter-documents-rehashing-platfo-rcna59897

  • پرسمان دانشجویی، (11آذر1390)، دهکده جهانی چیست؟ به آدرس:

https://www.porseman.com/!146248

  • حقایق آمریکا، وبگاه تحلیلی، (۱۶ آذر ۱۳۹۸)، ۶۴ فکت و آمار در مورد وضعیت طلاق در آمریکا، به آدرس :

https://usfacts.ir/1398/09/۸۳-فکت-و-آمار-در-مورد-وضعیت-طلاق-در-آمری/

  • حلقه وصل، ( 25 مرداد 1401) ، عمق فاجعه‌ اجتماعی در آمریکا ، به آدرس:

http://hvasl.ir/news/581765

  • خبرگزاری تسنیم، (11فروردین 1396)، پ.ک.ک و پژاک چگونه زنان و دختران را برای مبارزه مسلحانه فریب می‌دهند؟ به آدرس:

https://tn.ai/1367255

  • سازمان بهداشت جهانی، (9 فوریه 2021)، برآورد میزان خودکشی، ارزیابی استاندارد سنی بر اساس کشور، به آدرس:

https://apps.who.int/gho/data/node.main.MHSUICIDEASDR?lang=en 

  • صاحبی ایمان، (29آذر 1401)، پرونده‌های توییتر، به آدرس:

https://dgto.ir/2vlo

  • کدیور جمیله، (24دی 1401) ، شعار «زن، زندگی، آزادی» اولین بار توسط چه کسی مطرح شد؟ به آدرس:

https://www.eghtesadnews.com/fa/tiny/news-548486

  • وبگاه رسمی دولت بریتانیا، (17 ژوئن2021) ، پیام مشترک وزرای تنهایی بریتانیا و ژاپن در مورد مقابله با تنهایی ، به آدرس:

https://www.gov.uk/government/news/joint-message-from-the-uk-and-japanese-loneliness-ministers

  • یوبل جان جیمز ، (12 مارس 2023)، زنان قربانی صنعت ویرانگر انقلاب جنسی در آمریکا هستند، به آدرس:

http://shabestan.ir/detail/News/1257173

 

  • M.M.HKH
۰۵
تیر
۰۲

بسم الله الرحمن الرحیم

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ باقِرِ الْعِلْمِ، وَ إِمامِ الْهُدىٰ، وَقائِدِ أَهْلِ التَّقْوىٰ، وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبادِکَ. اللّٰهُمَّ وَکَما جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبادِکَ، وَمَناراً لِبِلادِکَ، وَمُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ، وَمُتَرْجِماً لِوَحْیِکَ، وَأَمَرْتَ بِطاعَتِهِ، وَحَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِیَتِهِ، فَصَلِّ عَلَیْهِ یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیائِکَ وَأَصْفِیائِکَ وَرُسُلِکَ وَأُمَنائِکَ یَا رَبَّ الْعالَمِینَ.

  • قال مولانا باقر علیه اسلام

بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ

وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْ‌ءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ.

  1. نزدیک ایام غدیر... میتوان وارد بحث ولایت و امامت مولی متقیان علی علیه اسلام شد.
  2. شیطنت این طلبه جوان ...
  3. به یک صاحت دیگر از ولایت می پردازیم:
  4. حالا این ولایت چیست؟ و ولایت مداری چه لوازمی دارد؟ چگونه می شود ولایت مدار بود؟

انسان ولایت مدار چه خصوصیاتی دارد؟

چطور باشیم ولایت مداریم؟

  1. عَنْ بُرَیْدٍ اَلْعِجْلِیِّ قَالَ:

قِیلَ لِأَبِی جَعْفَرٍ اَلْبَاقِرِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ :

إِنَّ أَصْحَابَنَا بِالْکُوفَةِ جَمَاعَةٌ کَثِیرَةٌ

فَلَوْ أَمَرْتَهُمْ لَأَطَاعُوکَ وَ اِتَّبَعُوکَ

فَقَالَ یَجِیءُ أَحَدُهُمْ إِلَى کِیسِ أَخِیهِ

فَیَأْخُذُ مِنْهُ حَاجَتَهُ

فَقَالَ لاَ

قَالَ فَهُمْ بِدِمَائِهِمْ أَبْخَلُ (وسایل الشیعه)

  1. خیلی رفت و برگشت عجیبی در این روایت مطرح شده است:
  2. شما حاضر نیستید در درون دستگاه گفتمانی و برادرانه خودتان
    1. از خود گذشتگی
    2. همدلی
    3. فهم مشکل برادر
    4. و...
  3. شما با این خصوصیات در بذل خون برای ما هم بخل خواهید داشت
  4. اینکه ولایت چیست بسیار مهم
    اما اینکه ما اگر ولایت مداریم باید چگه باشیم هم خیلی خیلی مهمه
  5. جلسه پیش عرض کردم: در آینده هم عرض خواهم کرد..
  • انسان ولایت مدار نسبت به خدا :
  • امام باقر علیه‌السلام جابر جُعفی گوید: هجده سال در خدمت سرورمان #امام_باقر صلوات‌الله‌علیه بودم؛ چون خواستم از خدمت حضرت (به وطنم کوفه) بازگردم، با ایشان وداع کردم و گفتم: مرا مطلبی بفرمائید تا استفاده کنم؟

حضرت فرمودند: ای جابر! پس از هجده سال (که در خدمت ما بوده‌ای)؟!

 عرض کردم: آری، شما دریای بیکرانی هستید که هرگز به انتها و عمق آن نمی‌توان رسید؛

 سپس امام علیه‌السلام فرمودند:

ای جابر، به شیعیانم از جانب من سلام برسان و به آنان بگو که بین ما و خدای تعالی، پیوند خویشاوندی نیست و هیچ راهی برای تقرّب به پروردگار وجود ندارد، مگر اطاعت (از اوامر و نواهی‌) او؛ ای جابر، کسی که خدای تعالی را اطاعت کند و ما را دوست بدارد، او اهل ولای ماست و هر که خدا را معصیت و نافرمانی کند، دوست داشتن ما فایده‌ای برایش نخواهد داشت.   الأمالی (شیخ‌طوسی)، ص۲۹۶

  • وظایف ولایت مدار نسبت به امام زمان:
  1. من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتت جاهلیه
  • ولایت مدار نسبت به برادران دینی خودش:
  1. وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ؛ (توبه،۷۱)
  1. امام باقر ع در یک کلام کوتاه ولی پر مغز و پر معنا،

 گلایه بزرگی از پیروان خودشان را رسما بیان می کنند و می فرمایند:

«شما در راه ولایت ما اهل بیت ع برادری نکردید بلکه به همین اندازه که همدیگر را به عنوان شیعه می شناسید با هم ارتباط دارید و بس؛

لَمْ تَتَوَاخَوْا عَلَى هَذَا الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا تَعَارَفْتُمْ عَلَیْهِ»

(کافی، ج۲، ص۱۶۸)

  1. روایت مشهور: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا
  2. از امام رضا : محاسن کلام
  3. از امام باقر این روایت :
  4. دَخَلْتُ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع

روای می گوید خدمت امام باقر ع رسیدم تا با حضرت خداحافظی کنم.

فَقَالَ یَا خَیْثَمَهُ أَبْلِغْ مَنْ تَرَى مِنْ مَوَالِینَا السَّلَامَ

فرمود: اى خَیثَمَه هر کس از دوستان ما را می بینى سلام مرا برسان

وَ أَوْصِهِمْ بِتَقْوَى اللَّهِ الْعَظِیمِ

و آنها را بتقواى خداى بزرگ سفارش کن

وَ أَنْ یَعُودَ غَنِیُّهُمْ عَلَى فَقِیرِهِمْ

بلافاصله بعد فرمودند و اینکه ثروت مندان بر فقیران توجه کنند

وَ قَوِیُّهُمْ عَلَى ضَعِیفِهِمْ

و قدرت مندان بر ضعیفان دیدار کنند

وَ أَنْ یَشْهَدَ حَیُّهُمْ جِنَازَهَ مَیِّتِهِمْ

و زنده آنها بر جنازه میتشان حاضر شوند

وَ أَنْ یَتَلَاقَوْا فِی بُیُوتِهِمْ

و در منازل بملاقات یکدیگر روند،

فَإِنَّ لُقِیَّا بَعْضِهِمْ بَعْضاً حَیَاهٌ لِأَمْرِنَا

زیرا ملاقات آنها با یک دیگر موجب زنده ساختن امر ماست،

رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیَا أَمْرَنَا

خدا رحمت کند بنده‏اى را که امر ما را زنده دارد.؛ 

(کافی، ج۲، ص۱۷۵)

  1. این جلسات نوش داروآخر الزمنی هست.
  2. کاملا با نگاه تمدنی در پازل ایجاد جامعه آرمانی شیعی
  3. جلسات مقدمه تشکیل حکومت جانی امام زمان هست
  4. بر خی فکر میکنن که ما باید با هم باشیم تا ولایت رو حفظ کنیم
  5. برعکس
    ولایت مداری ما رو به هم ربط میده
  1. اصلا کار ولایت شبکه سازی در جامعه ایمانی است.
  2. حضرت زهرا ع فرمودند :
  3. اطاعت از ما اهل بیت شما را مثل نخ تسبیح به یکدیگر متصل می کند و امامت ما اهل بیت شما از تفرقه و جزیره شدن در امان نگه می دارد
  4. ، طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّهِ وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَه
  5. الاحتجاج، ج۱، ص۹۹
  1. روایت؛ حضرت علی ع : خطبه214 نهج البلاغه؛

وَ اعْلَمُوا أَنَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُسْتَحْفَظِینَ عِلْمَهُ،  یَصُونُونَ مَصُونَهُ

بدانید آن بندگان خدا که حفظ علم حق به آنان سپرده شده آنچه را که باید حفظ کنند حفظ مى کنند،

وَ یُفَجِّرُونَ عُیُونَهُ،

و چشمه هاى آن علم را مى گشایند،

 یَتَوَاصَلُونَ بِالْوِلَایَةِ

با هم پیوند ولایت دارند،

وَ یَتَلَاقَوْنَ بِالْمَحَبَّةِ

و یکدیگر را عاشقانه ملاقات مى نمایند،

وَ یَتَسَاقَوْنَ بِکَأْسٍ رَوِیَّةٍ

از جام سیراب کننده حکمت به هم مى نوشانند،

وَ یَصْدُرُونَ بِرِیَّةٍ،

و سیراب شده باز مى گردند،

لَا تَشُوبُهُمُ الرِّیبَةُ

در آنها تهمت و بدگمانى راه نمى یابد،

وَ لَا تُسْرِعُ فِیهِمُ الْغِیبَةُ،

و غیبت و بدگویى نزد اینان نمى شتابد.

عَلَى ذَلِکَ عَقَدَ خَلْقَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ،

خداوند خلقتشان و اخلاقشان را بر این اوصاف بسته است،

 فَعَلَیْهِ یَتَحَابُّونَ وَ بِهِ یَتَوَاصَلُونَ،

بر این حال با یکدیگر دوستى نموده و به هم پیوند دارند.

فَکَانُوا کَتَفَاضُلِ الْبَذْرِ یُنْتَقَى فَیُؤْخَذُ مِنْهُ وَ یُلْقَى،

اینان نسبت به سایر مردم همچون دانه هاى برگزیده بذراند که آن را تمیز کنند.

قَدْ مَیَّزَهُ التَّخْلِیصُ وَ هَذَّبَهُ التَّمْحِیصُ.

و خالص و پاکش را گرفته در زمین مى پاشند، پاکسازى خداوند آنان را متمایز و آزمایش و امتحان آنان را پاک نموده است.

روضه و ذکر توسل

یَا أَبا جَعْفَرٍ، یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، أَیُّهَا الْباقِرُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ،

یَا سَیِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛

عاقبت آه کشیـدم نفس آخر را
نفس سوخته از خاطره ای پرپر را
 
آخرین حلقه ی شبهای محرّم هستم
شکر، ای زهر ندیدم سحـری دیگر را
 
باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده است
باورم نیست تماشای تنی بی سر را
 
باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود
دیدن سوختن چارقد دختر را
 
غارت خود و علم، غارت گهواره و مشک
غارت پیرهـن و غـارت انگشتر را
 
ذوالجناحی که ز یالش به زمین خون می ریخت
نیـزه هایی که ربـودند سر اصـغر را
 
آه در گوشه ی ویرانه که دق مرگ شدیم
تا که همبازی من زد نفس آخر را
 

 

 

سینه  زنی

 

یا باقر ِ آل عبا ، ای یادگار کربلا
جان علی و فاطمه ، دلبند زین العابدین
جانها فدای راهت ای ، فرزند زین العابدین
ای جان من،جانان من ، ای ذکر تو درمان من
می باشد ای وجه خدا ، خاک تو بر چشمان من

یا باقر ِ آل عبا ، ای یادگار کربلا
بر قلب ما یا سیدی ، آتش زده سوز غمت
مسموم کینه گشته ای ، گِریَم به یاد ماتمت
فرمانروای عالمین ، ای بر نبی نور دوعین
ای مُحرم ِ حجّ عزا ، ای شاهد داغ حسین
یا باقر ِ آل عبا ، ای یادگار کربلا

در گلشن سرخ وفا ، دیدی گلی پرپر شده
در مقتل خون ِ خدا ، دیدی تنی بی سر شده
در قتلگه افتاده بود ، روح و روان مصطفی
سوز دل جن و مَلَک ، داغ ذبیحاً بلقفا

یا باقر ِ آل عبا ، ای یادگار کربلا
رنج مُداوم دیده ای ، هر جا و در هر مرحله
دور و بر تو بوده انده ، شمر و سَنان و حرمله

یا باقر ِ آل عبا ، ای یادگار کربلا
 

 

  • M.M.HKH
۲۹
خرداد
۰۲

بسم الله الرحمن الرحیم

 

الامام الجواد(ع ): أفضَلُ أعمالِ شیعَتِنَا انتِظارُ الفَرَجِ .

 

امام جواد (ع):برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج [ظهور امام زمان(ع)] است.

 

  1. از زمان امام جواد مسیر شیعیان برای فهم و درک انتظار آماده سازی میشه
  2. بساط مهدویت بسیار رونق داره
  • تولد دیر هنگام امام جواد
  • امامت در کودکی
  • شهادت در جوانی
  • امامت امام بعدی در کودکی
  • خفقان شدید حاکمیت  از ترس شیعیان
  • مهدی های پر تکرار و دورغین
  1. تعداد روایات ناظر به انتظار زیاده
  2. تبیین ها بسیاره
  3. مسیر داره جوری چیده میشه ذهن شیعه برای انتظار آمادگی پیدا کنه
  4. عبدالعظیم حسنى مى گوید: «من بر آقایم امام جواد وارد شدم به قصد اینکه از او درباره قائم سؤال کنم که آیا او مهدى است یا دیگرى؟ قبل از اینکه سؤال کنم حضرت فرمود: «... یَا أَبَا الْقَاسِمِ إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ وَ یُطَاعَ فِی ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِی...»؛ (اى اباالقاسم! همانا قائم از ما همان مهدى است که واجب است در غیبتش منتظر ماند و هنگام ظهورش از او اطاعت شود، او سومین از اولاد من است ...)».(1)
    2. صقر بن ابى دلف مى گوید: «به امام جواد(علیه السلام) عرض کردم: چرا قائم را منتظر خوانند؟ فرمود«... لِأَنَّ لَهُ غَیْبَةً تَکْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ ...»؛ (زیرا براى او غیبتى است که روزهایش زیاد و مدتش طولانى خواهد بود. مخلصین در انتظار خروج او به سر خواهند برد و شک کنندگان او را انکار خواهند کرد...)».(2)،(3)
  5. سوال مهم دیگه ؛ ما با امام زمان چیکار داریم؟

 

  1. مَنْ ماتَ وَلَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً جاهِلِیَّةً

کمال الدین صدوق/ج۲-ص ۴۰۹.

  1. داستان چله نشینی برای دیدار حضرت ... دیدار کرد و حرفی نداشت.
  2. چی به امام زمان بگیم؟
  3. اقاجان ؛ تو کاری بکن.  نه!
  4.  من میکنم تو راضی بشی؛ تو دستم رو بگیر تا در خودمان آمادگی ایجاد کنیم.
  5. جاهِلِیَّةً = امام زمان یا رییس جمهور
  6. امام زمان بیاید و قلب ما را به تعالی برساند
  7. یوقت امام زمان نیاد و ما باهاش به اختلاف بخوریم.
  8. یُنْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ
  9. باید امام بیاد ما خوب بشیم؟
  10. مگر الان نیست؟ الان خوب باشیم ، الان مطلوب بشیم.
  11. امام میاد وظایف جهانیش رو انجام بده ، فردی الان.
  12. داستان خودم و آقا بهجت :

من دستور العمل میخواستم ، آقا بهجت میخواست کاری که الان دارم رو درست انجام بدم.

  1. وظیفه ما در مقابل امام زمان از دیدگاه امام جواد علیه السلام:
  2. کرارا از علما خواسته شده دستور العمل بدهند :
  • انجام واجب و ترک حرام
  1. چطور به وضعیت مطلوب برسیم:

 

  1. کم نیارید : محکم باشید ؛ آخر زمان همینه :
  2. دینداری : أصعب من خرط القتاد

 

  1. وَ قالَ الْجَوادُ علیه السلام: اَلْأیّامُ تَهْتِکُ لَکَ الاْمْرَ عَنِ الأسْرارِ الْکامِنَةِ
  2. امام محمد تقى علیه السلام فرمود: روزگار از رازهاى نهفته برایت پرده بر مى دارد.

 

  1. مصاحبت با اشرار

امام جواد علیه السلام

  1. إیّاکَ وَ مُصاحَبَةَ الثَّریرِ، ‌فَإنَّهُ کَالسَّیفِ، ‌یَحسُنُ مَنظَرُهُ وَ یَقبَحُ اَثَرُه
  2. از همنشینی با بد بپرهیز، چرا که او مثل شمشیر می ماند، منظرش زیباست، ولی اثرش زشت است.
  3. حجاب استایل ها
  4. سلبریتی ها
  5. رسانه ها ، فیلم ها
  • ألمَرءُ عَلَی دین خَلیلِهِ فَلیَنظُر أحَدُکُم مَن یُخالِلُ.
  • مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ (رذل) شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَة(شکّ و بدبینی).
  • پیامبر خدا صلى الله علیه و آلهمَثَل همنشین خوب، مَثَل عطر فروش است که اگر از عطرش به تو ندهد از بوى خوشش به تو مى رسد
  • امام علی : نتیجه دوستی با اشرار جذب بدی و شر است، مانند باد که وقتی از گذرگاه متعفن می گذرد با خود بوی تعفن می آورد و نتیجه دوستی با نیکان، جذب خیر و نیکی است، همچون باد که از محل خوشبو که می گذرد با خود بوی خوش می آورد
  1. این چرخه دائما در حال تکرار در طول تاریخ
  2. دست در دستان امام زمان ، با حضرت خلوت کنین
  3. من بدم ولی تو خوبی ؛ ته قلبم دوستتان دارم
  4. چند لحظه واقعا متوجه حضرت بشید
  5. بهترین عمل ؛ قول به امام زمان ، نماز اول وقت بخاطر حضرت

جمع بندی

      1. آخر زمان هستیم.

 عبدالعظیم حسنى گفت: «به امام جواد (ع) گفتم: امیدوارم شما قائم اهل‌بیت محمد باشید؛ کسى که زمین را پر از عدل و داد کند همچنان که آکنده از ظلم و جور شده باشد. فرمود: اى ابوالقاسم هیچ‌یک از ما نیست جز آنکه قائم به امر خداى تعالى و هادى به دین الهى است، اما قائمى که خداى تعالى توسط او زمین را از اهل کفر و انکار پاک و آن را پر از عدل و داد کند. او کسى است که زمین برایش پیچیده و هر دشوارى برایش هموار شود و از اصحابش 313 تن به عدد اصحاب بدر از دورترین نقاط زمین به گرد او فراهم آیند و این همان‏ قول خداى تعالى است که فرمود: «أَیْنَ ما تَکُونُوا یَأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ؛ هر کجا که باشید، خداوند همگى شما را [به سوى خود باز] مى‌‏آورد؛ در حقیقت، خدا بر همه چیز تواناست.

*********************************************

 

یَا أَبا جَعْفَرٍ یَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ، أَیُّهَا التَّقِىُّ الْجَوادُ، یَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، یَا حُجَّهَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، یَا سَیِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَیْ حَاجَاتِنا، یَا وَجِیهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛

کس ندارد خبر از حال دلم بجز خدا

حجره ی بسته شده، قتلگه ابن الرضا

در میان سینه ام نمانده دیگر نفسی

هر چه گویم تشنه ام، آبم نمی دهد کسی

وقتی صدای ناله امام جواد بلند شد

اون نا نجیب دستور داد کنیزک ها بیان و هلهله کنند

تا صدای غریبی امام جواد را کسی نشوند

اما داستان این هلهله کردن ها بر بالین اهل بیت از اینجا شروع نشد

یه روزی هم توی کربلا بر بالای پیگر حسین زهرا

جلو چشمای اطفال حسین

جلو چشمای زینب کبری

دارم میان هلهله ها زار می زنم
خود را میان خنده اعدا می زنم

بر زخم کوچه های مدینه‌ نمک زدند
بنگر تمام فاطمه ها را کتک زدند

خولی به اشک قافله لبخند می زند
ما را به قصد قرب خداوند می زند


گویم چه از رقیه و از گوش پاره اش
دیده به گوش دخترکی گوشواره اش

باشیم بین سلسله ها تا به کی حسین
تا کی تویی مقابل من روی نی حسین


قرآن نخوان عزیز دلم در گذر حسین
یک جای سالمی که نداری به سر حسین

 

  • M.M.HKH
۲۸
خرداد
۰۲

اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَىٰ عَلَمِ التُّقىٰ،

وَنُورِ الْهُدَىٰ، وَمَعْدِنِ الْوَفاءِ، وَفَرْعِ الْأَزْکِیاءِ،

وَخَلِیفَةِ الْأَوْصِیاءِ، وَأَمِینِکَ عَلَىٰ وَحْیِکَ .

اللّٰهُمَّ فَکَما هَدَیْتَ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ،

وَاسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَیْرَةِ،

وَأَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدىٰ، وَزَکَّیْتَ بِهِ مَنْ تَزَکَّىٰ،

فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَىٰ أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیائِکَ،

وَبَقِیَّةِ أَوْصِیائِکَ، إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ.

  1. ام الفضل همسر معلونه آن حضرت پس از مسموم کردن امام درب حجره را بست
  2. بخاطر اینکه صدای ناله‌ی حضرت را نشنود کنیزکان را جمع کرد
  3. گفت کف بزنند و پایکوبی کنند
  4. امام جواد(ع) با لب عطشان در حجره در بسته به شهادت رسید

 

  • هر چه در حجره زدم داد به من آب نداد
    لبم از زمزمه افتاد به من آب نداد
  • هر چه گفتم جگرم سوخت به من رحم نکرد
    پاسخ این همه فریاد به من آب نداد
  • دست و پا بس که زدم خسته و بی حال شدم
    رفت هستم همه بر باد به من آب نداد
  • آب آبم جگر فاطمه را آتش زد
    تا شود مادر من شاد به من آب نداد
  • لب خشکیده من دید و به حالم خندید
    کف زنان در برم ایستاد به من اب نداد
  • نوحه آخر من واعطشا وای حسین
    کردم از روضه او یاد به من آب نداد

 

  1. پس از شهادت به دستور ام‌الفضل بدن مطهر امام را به بالای بام بردند
  2. بدن سه روز بر روی زمین ماند
  3. پس از سه روز همسایگان دیدند کبوتران بالهای خود را باز کرده گویی که برچیزی سایبان قرار دادند
  4. دیدند بر بدن مطهر امام جواد پرندگان سایبان شده‌اند
  5. شیعیان محبین با احترام بدن را برداشتند
  6. امام هادی بدن را تجهیز کردند و سپس بر پیکر پدر نماز گزارد

لایوم کیومک یااباعبدالله

  • به کربلا کفن مگر به غیر بوریا نبود

مگر حسین تشنه لب عزیز مصطفی نبود

  • مگر کسی که کشته شد تنش برهنه میکنند

مگر که پاره پیرهن به پیکرش روا نبود

  • سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا

کفن برای او بجز شکست نیزه ها نبود

  • تشنه جگر شهید شد ز ظلم دشمنان مگر؟
    فرات مهر مادرش سیده النساء نبود
  • گر از بدن بریده شد سر عزیز مصطفی
    دگر به نوک نیزه ها نهادنش سزا نبود

     

با حسین امدیم ؛ یه دو بیت هم هم نوا با سوز دل زینب کبر ی بشیم

 

  • به سوی شام و کوفه ات چه ظالمانه می برن
    نمی روم ولی مرا به تازیانه می برن
  • سر تو را به روی نی زدند این ستمگران
    نمی روم ولی مرا به این بهانه می برن

حسین من حسین من حسین من

 

  • خیره بر حنجر طفل و گله از حرمله داشت
    نشود خانه اش آباد به من آب نداد
  • دید نامرد سر کوچک طفلم زعطش
    بر روی شانه ام افتاد به من آب نداد
  • بی حیا آخر عمری به چه روزم انداخت
    رو زدم بهر تو نوزاد به من آب نداد
  • ماندم آخر به چه رویی به حرم برگردم
    کاش آبی به تو می داد به من آب نداد




 

  • M.M.HKH
۱۱
ارديبهشت
۰۲

بسمه تعالی

  • درسنامه حاضر حاصل ارائه محتوا به بیش از 2000 دانش آموز مقطع متوسطه اول و دوم می باشد و ناظر به دغدغه های فکری این نسل نگارش گردیده است.
  • قسمت های هایلایت شده حتما در ساختار کلاس عنوان گردد.
  • پاورقی ها برای مطالعه بیشتر مبلغین نگارش شده است و لکن با توجه به ظرفیت کلاس ها می توانید آنها را برای دانش آموزان بیان کنید.
  • شماره 11 ( بدل های خوشبختی و زندگی غربی) به اختصار نوشته شده و با توجه به نوع مخاطب (جنس و مقطع) ارائه می گردد.
  • شماتیک اول متن با عنوان ( خشبختی چیست) به روش بارش فکری بر روی تابلوی کلاس نوشته شده و از دانش آموزان برای پر کردن دایره های کمک گرفته شود.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

  1.  
     

    خوشبختی چیست؟

 

  1. امید به زندگی در ایران حدود 75 تا 80 سال است .[1] ( اکثر ما ها بالای 75 سال عمر می کنیم)
  2. عمر ما یک نمودار و شاخص دارد که در قرآن اینگونه بیان شده و به این شکل می توان آن را ترسیم کرد:

  3. اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیْبَةً  یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ  وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ (روم 54)[2]
  4. انتخاب های دوران جوانی در سرنوشت و آینده ما اثر دارد.
  5. سبک زندگی باید در جوانی بگونه ای باشد که در میانسالی و پیری انسان پشیمان نشود.
  6. مولفه های خوشبختی در هر دوره از زندگی متفاوت خواهد بود.[3]
  7. علت بحران 40 سالگی چیست؟[4] (از چالش های پر تکرار روانشناسان)
  8. نوع سبک زندگی مانند اختلاف سن در احساس خوشبختی افراد موثر است و سبک زندگی و لایف استایل هزاره جدید تا 40 سالگی برنامه دارد. [5]
  9. این سبک زندگی توجه به نیازهای واقعی و فطری انسان ندارند و لذت محور است
  10. (در لحظه زندگی کن حتی به غلط!).[6]
  11. سبک زندگی غربی و بدل های خوشبختی :
  • مطالعه و علم آموزی = اینترنت و فضای مجازی و بازی های رایانه ای
  • غیرت و دفاع از محبوب (دفاع از خاک و ناموس) = بی قیدی نسبت به خاک و تبلیغ بی غیرتی
  • مال حلال = دزدی و مال حرام ( توضیح اقتصاد برکت محور )
  • وزرش و تن درستی = اعتیاد و ...
  • غذای سالم و حلال = فست فودها و مشروبات الکلی و گوشت خوک و...
  • پوشش و لباس و حجاب (مرد و زن) = بد پوششی (تیپ لباس پاره مردان ، بی حجابی زنان)
  • بدل های مسائل جنسی = گناه استمنا (ضرر جسمی + گناه کبیره + راهکارهای  درمان)
  • فرزند و خانواده پویا = سگ بجای فرزند
  • روابط سالم انسانی بر مدار ارزشها = دوستی های ناپاک ( رفیق ناباب و رابطه با جنس مخالف)
  • ...
  1. حالا یه سوال و شبهه اساسی: اگر غرب بد است؟ ... شما مسلمانان خوب هستید؟؟؟
  2. البته صورت درست شبهه این است : افسوس در زمانه ای که بشر قدم بر ماه گذارده است ... آخوند شیعه در فکر این است که مستراح رفتن با پای چپ درست است یا با پای راست!
  3. جواب : اولا ،چه کسی اولین قدم ها را بر ماه گذاشت ؟ نیل آرمسترانگ سال ۱۹۶۹... زندگی خصوصیش چطور ؟ دو ازدواج موفق و البته دو طلاق موفق ... آخر عمر افسردگی اعتیاد به الکل.
  4. در ثانی : اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر چه عیب است ز مسلمانی ماست.[7]
  5. ثالثا: فریب ویترین رسانهای غربی را نخورید ؛ پیشرفت های غرب ثمره کار کرن است نه بی دینی.[8]

 

  1. حتی اگر سبک زندگی غربی را هم قبول دارید ، باز هم باید کار کنید و تلاش کنید کشورتان را بسازید.[9]
  2. دشمن امید به آینده را در شما نشانه گرفته است ... با کلید واژه هایی مثل «این خراب شده»
  3. دشمان ایران میدانند فقط 5 سال زمان دارند تا بذر یاس را در دل شما بکارند زیرا دیگر هیچ ابزاری برای متوقف کردن شما در اختیار ندارند. [10]
  4. نه جنگ 8 ساله جواب داد ، نه تحریم های فلج کننده ، فقط مانده جنگ فرهنگی)[11]
  5. راه نجات ما اسلام و تمدن ایرانی اسلامی ماست.
  6. زندگی دینی عامل پیشرفت و خوشبختی فردی و اجتماعی است اما این یعنی عمل واقعی به دین نه نمایش دین داری.[12]
  7. دین بنیان های فطری نفس انسان را قوام میدهد ... آرامش عمیق و خوشبختی مداوم در تمام طول زندگی.[13]
  8. شبهه ! اینها ادعاست ، تمدن اسلامی و آموزه های دین اسلام تا الان چه دستاورد ملموسی داشته است؟ (یک دانشجو: تبعیض ، هنجار های سخت اجتماعی و گشت ارشاد ثمره تمدن اسلامی شماست.)[14]
  9. فارغ از هر اتفاقی که در عالم به وقوع بپیوندد ، نهاد دین و خانواده همواره عامل آرامش و خوشبختی انسان می گردد و بدانید کم کم سر رسید فریبکاری 70 ساله غرب در معرفی سبک زندگی پر زرق و برق خود به عنوان بهترین لایف استایل در حال وصول است و همانگونه که دو جنگ جهانی فاکتور انقلاب های صنعتی غرب را تسویه نمود باید کم کم منتظر سر رسید تهاجم فرهنگی غرب نیز بود.
  10. فریب نخورید این پدیده ها در خود غرب هم نو ظهور است ، بنای زندگی خود را بر ساحلِ سست اما زیبای زندگی غربی نچینید که امروز روز جزر است ولی فردا هنگامه مد ؛ پشیمانی فردا ثمری ندارد.
  11. سبک زندگی فاطمی + مهدوی در تمام لحظات زندگی بهترین و زیبا ترین ها را به انسان هدیه می دهد: (سبک زندگی غربی در همه جنبه ها ضعف عمده دارد)
  • بهترین و زیبا ترین لحظات دختر بودن + پسر بودن
  • بهترین و زیبا ترین لحظات خواهر بودن + برادر بودن

(حضرت زینب و حضرت معصومه)( حضرت عباس و حضرت علی اکبر و امام جواد)

  • بهترین و زیبا ترین لحظات همسر بودن. ( حضرت علی و حضرت زهرا)
  • بهترین و زیبا ترین لحظات مادر بودن + پدر بودن

 

برای باز کردن لینک ها در نرم افزار word کلید ctrl را نگه داشته و روی لینک ها کلیک کنید.

 

 

[1] برآورد سازمان جهانی بهداشت از امید به زندگی در ایران حدود 78 سال می باشد .(List of countries by life expectancy )

البته آمارهای دیگری نیز وجود دارد که در خوش بینانه ترین حالت 82 سال و در بد بینانه ترین حالت 72 سال در نظر گرفته شده.

در حالی که در انتهای دوران پهلوی این آمار بنا بر اعتراف سازمان جهانی بهداشت 55 سال بوده و در این 40 سال به شدت رشد داشته است و در حد بالاترین سطح امید به زندگی در جهان قرار گرفته.

اختلاف این عدد بین کشوری مثل ایران و آمریکا حدود 3 تا 5 سال است ؛ یعنی بر خلاف تصویر سازی رسانه ای اختلاف میانگین امید به زندگی در ایران وبهشت آمریکایی! در بد بینانه ترین آمار به بیش از 5 سال نمیرسد. (شاخص « امید به زندگی» ایران ۷۶ سال و بالاتر از "نُرم" جهانی است)

 

جالب اینکه همه این آمار ها از سازمان های بین المللی و بعضا از دشمنان ایران می باشد مثلا یکی از منابع این آمار سایت سازمان امنیت ملی آمریکا می باشد.(سایت سازمان ciaکتاب the-world-factbook )

 

البته بیان این آمار ضرورتا ناظر به کمیت عمر و محاسبه عددی نمی باشد بلکه این آمارهای جهانی ناظر به کیفیت  سطح زندگی عدد نگاری میشوند. به این معنا که اگر کیفیت زندگی در یک کشوری پایین باشد سطح امید به زندگی مردم نیز کاهش می یابد. بنابر آنچه بیان شد یا کیفیت زندگی در ایران در نُرم جهانی مطلوب است که امید به زندگی چنین عددی را نشان می دهد یا  میانگین سطح کیفیت زندگی در جهان به طور کلی نزدیک به سطح زندگی در ایران است که شاخص امید به زندگی در آنها نزدیک به هم شده است. (Life Expectancy)

 

[3] احساس امنیت و آرامش در هر دوره‌ای از زندگی با ادوار دیگر متفاوت است مثلا در بازه‌ی سنی هیجده تا 40 سال فرد به دنبال ترقی شغلی، کسب درآمد، کسب مهارت ، کسب شهرت است و در واقع حس آرامش را در این نوع امور خواهد دید. اما در بازه‌ی سنی 50 تا 70 سال احساس آرامش و امنیتِ عمیق را در بافت خانواده کسب خواهد کرد. مردی که ثروت سرشاری را تا سن 45 سالگی یا 50 سالگی کسب کرده است در دوره بعدی زندگی اگر خانواده‌ی آرام و ساختارمندی نداشته باشد نمی تواند عمیقا احساس امنیت و بقا داشته باشد. زنی که در سن 65 یا 60 سالگی فرزندان وفاداری را در اطراف خود نمی‌بیند حتی اگر یک استاد دانشگاه ثروتمند یا پزشک مستقل و بازیگری مشهور باشد از آنجایی که حس مادرانه‌ی او اغنا نشده است نمی‌تواند عمیقا احساس خوشبختی کند، حال آنکه ممکن است یک زن روستایی و خانه دار با شنیدن صدای قهقه نوه های خود عمیقا احساس خوشبختی و آرامش و البته امنیت داشته باشد.عادتا یک آغوشِ امن و مطمئن در سن 55 سالگی بیشتر از ثروت وشهرت جهانی در همان سن می تواند احساس امنیت و البته آرامش ایجاد نماید.  رجوع کنید به علت خودکشی و افسرگی در بازیگران هالیوودی : مرلین مونرو و رابین ویلیامز  ( آمار بالای افسردگی و خودکشی در بین ستارگان هالیوود + فیلم)

اغلب پدر و مادرها زمانی که امنیت فرزند خود را در خطر می‌بینند نمی‌توانند احساس خوشبختی داشته باشند مثلا زمانی که مادر می‌بیند  نوجوان دانش آموز 15 ساله درخواست رفتن به کافه را دارد، مادر احساس امنیت و آرامش خود را در خطر می‌بیند، از این رو اصطلاحا به نوجوان «گیر» می‌دهد. در همین لحظه نوجوان اگر بتواند با دوستان خود به کافه برود احساس آرامش به او دست خواهد داد و این اختلاف مبادی باعث درگیری می شودکه البته گاهی با چند کلمه صحبت وپیام رسانی شفاف قابل درمان است. ( یکی از دلایل و مشکلات پرتکراری که نوجوانان وجوانان ابراز می‌دارند و توسط خانواده درک نمی‌شوند )

 

[4] مقابله با بحران میانسالی؛ دریک میلن؛ ترجمه حسین مسنن. تهران: پیدایش، 1389.

بحران میانسالی که در بازه سنی 40 -45 روی می دهد با دیگر بحران‌ها و تغییراتی که در زندگی رخ می‌دهند تفاوت دارد؛ چون قلب این بحران را نگاه به ناامیدی‌ها و شکست‌های گذشته تشکیل می‌دهد. (میلن، ۱۳۸۹: ۶۵)

«از نظر روان‌شناسان در این سنین افراد توجه زیادی به زمان از دست رفته خود می‌کنند- به آنچه می‌توانسته باشد و نیست. افق‌های آینده برای این افراد روزبه‌روز محدودتر و تاریک‌تر می‌شود. در کنار قدرتی که فرد از دست می‌دهد، دیدگاهی بسیار حساس هم در مورد مرگ وجود دارد؛ مرگی که چاره‌ای برای آن وجود ندارد. اینجاست که فوراً به‌دنبال معنایی برای وجود و زندگی می‌گردد» (میلن، ۱۳۸۹: ۹)   (مقاله همه‌چیز از ۴۰ سالگی شروع می‌شود)

[5] سبک زندگی که بتواند احساس خوشبختی را در سراسر طول حیات انسان از دوره کودکی اول تا زمان مرگ پوشش دهد یکی از مهم‌ترین مسائلیست که انسان باید در سنین نوجوانی و جوانی به آن دقت بنماید.

سبک زندگی شهروندان دیجیتال در دهکده جهانی (Global Village) نهایت تا سن ۴۰ سالگی برای احساس خوشبختی آنها برنامه زیستی مدون تعریف نموده است و غالب  انتخاب های این سبک زندگی در بازه سنی ۱۵ تا ۴۰ سال تعریف می شود و برای دوره میانسالی نمیتواند زندگی امن و آرامی را به وی هدیه دهد. برخی از انتخاب های اشتباه در دوره جوانی قابل جبران نیستند. مثلاً کسی که در جوانی اعتقاد به ازدواج ندارد یا دختری که معتقد است فرزندآوری را برای کسب استقلال مالی،شهرت یا اندام زیبا باید به تعویق بیاندازد، بعد از سن ۴۵ سالگی دیگر نمی تواند لذت مادر شدن را در دفعات تجربه کند و این انتخاب به راحتی قابل جبران نمی باشد.

پسری که در طول دوره جوانی خود به انواع و اقسام لذت گرایی های جنسی اشتغال داشته و دیر هنگام به فکر تاهل افتاده است به ندرت ممکن است در سن ۶۵ سالگی بتواند داشتن یک خانواده پر شور نشاط را تجربه کند.

[6] اگر در مخاطبان شما دختر نوجوان ِدانش آموز وجود دارد حتماً در مورد علت دوست داشتن موجودات کوچک مثل جوجه بزغاله کوچک، پاپی کوچک سوال بکنید. علت به اصطلاح غنج رفتن دل دختران در مواجهه با موجودات به اصطلاح «کیوت» و ناز حس فطریه مادر بودن و احساس ترحم مادرانه نسبت به آنها می باشد(نیاز واقعی و فطری در ذات زنان) یکی از دلایل گرایش دختران به عروسک بازی و حتی بازی هایی مثل «پو» و حتی گروه موسیقی بی تی اس همین موضوع می باشد زیرا گروه موسیقی بی تی اس شامل پسران کیوت است و دختران بر خلاف پسر ها نسبت به آنها گرایش جنسی ندارند بلکه احساس ترحم مادرانه دارند (به عنوان یکی از موضوعات پرتکرار دانش آموزان دختر می توانید در کلاس های دخترانه موضوع گرایش و علاقمندی به گروه موسیقی بی تی اس را مورد پرسش قرار دهید. حتما از دانش آموزان دختر بپرسید چند نفر «آرمی» یا «بی تی اس فن» هستند ؛(  این مقاله با سوگیری تکاملی به این موضوع پرداخته و سعی در عدم اعتراف به نیاز فطری دارد لکن مطالعه آن بسیار مفید است  :  (چرا دختران عروسک‌بازی می‌کنند و پسرها ماشین‌بازی را ترجیح می‌دهند؟ ) البته می توانی این سوال را از دانش آموزان پسر در مقاطع راهنمایی و دبیرستان نیز بپرسید اما قطعا با جواب های جنسی از طرف آنها روبرو خواهید شد که پل خوبی برای ورود به تفاوت های ذاتی زن و مرد ، بحث ارث و دیه اسلامی ،فمینیست و زن سالاری مدرن غربی می باشد. (بررسی آرای یک روانشناس فمینیست )

[7] آبادی میخانه ز ویرانی ماست

جمعیت کفر از پریشانی ماست

اسلام به ذات خود ندارد عیبی

هر عیب که هست از مسلمانی ماست

در همین کلاس همه شما در یک محیط آموزشی از یک کتاب درسی و از یک معلم بهرمند هستید پس چرا نمرات شما با هم متفاوت است؟ یک قاعده کلی را فراموش نکنید انسان به اندازه کاری که میکند ثمره میبیند. اگر یک میخانه یا آتش کده درست و اصولی ساخته شود هزار سال عمر می کند و اگر یک مسجد سست و ضعیف ساخته شود به راحتی فرو خواهد ریخت. خدا مسئول ضعف ها و ناکارآمدی های ما نیست. (الإمامُ الصّادقُ علیه السلام : أبَى اللّه ُ أن یُجرِیَ الأشیاءَ إلاّ بِأسبابٍ) 

[8]    به اعتراف همه کسانی که در غرب زندگی می کنند جامعه غربی یک جامعه تلاشگر و زحمتکش است و انسان ها به اندازه کاری که میکنند ثمره می بینند.چه کسی گفته تمام زندگی دانش آموزان غربی به رقص و مهمانی و کارهای بیهوده می گذرد؟ این همه پیشرفت تکنولوژی ثمره چیست؟ این همه دانشمندان بزرگ خروجی کدام جلسات است؟ رقص و شادی یا علم و تحقیق؟ میانگین معدل دانشگاه های ایران زیر 14 است ، میدانید میانگین معدل ***

*** پیش آهنگ ها و کار تابستانی

 دانش اموز ایران 11.5 (منبع ) و دنشگاههای آمریکا چند است؟

*** وام دانشجویی غرب

 گول ویترین رسانه ای غربی را نخورید .در آمریکا اکثر دانش آموزان در اوقات فراغت به اشتغال پاره وقت مشغول اند. سند: شغل تابستانی دختر کوچک باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا؛ کار در یک رستوران غذاهای دریایی+ تصاویر

[9] حتی اگر شعار زن زندگی آزادی، مرد میهن آبادی ، را هم قبول داشته باشید باز هم باید برای ساختن کشورتان تلاش کنید و بدون تلاش و کار و امید به آینده هرگز به پیشرفت و آبادانی نمی رسید.

یک مطلب مهم: قوام و استقلال و قدرت جمهوری اسلامی مانع از تعرض و زیاده خواهی دیگران میشود. اگر هر اتفاقی برای جمهوری اسلامی بیفتد هرگز و هرگز و هرگز دشمنان سرزمین ایران نمی گذارند حکومت مستقل و قدرتمند دیگری در این نقطه از کره زمین تشکیل شود، زیرا آنها یکبار شاهد یک کشور مستقل و قدرتمند در این نقطه از جهان بودند و هرگز دشمنان ما نمی‌گذارند ملت ایران بعد از جمهوری اسلامی رنگ خوشبختی و استقلال را بچشد. اگر در این ادعا شک دارید رجوع کنید به انقلاب هایی که در طول ۲۰ سال گذشته به حمایت غرب شکل گرفته است؛ هیچ کشوری در ۲۰ سال گذشته انقلاب و تغییر نداشته مگر اینکه وضع زندگی مردم ضعیف تر شده باشد. زیرا غرب می داند کشورهای جهان سوم در حال رشد و ترقی هستند و رشد و ترقی کشورهای جهان سوم به معنای کم شدن نفوذ و قدرت کشورهای پیشرفته است؛ ظرفیت های کره زمین محدود است و نمی شود همه کشور ها پیشرفته باشند

رجوع کنید به تاریخ کشور لیبی ، کشور عراق، کشور افغانستان ،حتی اوکراینِ قبل از زلنسکی. یک کشور مستقل و صد البته بدون جنگ که با آمدن یک فرد غرب گرا کشورش را با حمایت غرب با شیب تند طی 4 سال کشورش را به سوی یک جنگ تمام عیار با سوق داد و در نهایت هر اتفاقی که در پایان این جنگ روی دهد قطعا پیروز میدان آمریکا خواهد بود ، چون اولا وابستگی اروپا را به امریکا افزایش داده و در ثانی کشور اوکراین به خرابه ای تبدیل شده که برای بازسازی آن باز هم وابستگی به آمریکا نیاز است و خسارت محض برای مردم واوکراین است که در سال 2019 از پیروزی یک دلقک شیفته آمریکا احساس خوشحالی کردند و با حمایت آمریکا این کمدین برای همسایه خود شاخ و شانه کشید و کشورش را به پرتگاه یک جنگ ویرانگر کشاند.(منبع)

[10] دشمن، این لحظه ی حساس از تمدن ایرانی شما را درک کرده است و می‌داند اگر بتواند سربازانی از بین نسل جوان ایران برای خود تربیت کند می تواند امید به آینده را در دل مردم ایران بخشکاند، فردا برای شماست، ناامید نباشید همیشه در طول تاریخ یک نوع قبض و بسط وجود داشته است.

همین تمدن غرب در طول تاریخ چند مرتبه تا مرز فروپاشی رفته ست، تاریخ را بخوانید:1918 میلادی (۱۲۹۷ شمسی)جنگ جهانی اول و فروپاشی تمدنی غرب در یک جنگ بزرگ جهانی و بعد ازحدود 25 سال در سال   ۱۹۴۵ میلادی (۱۳۲۲ شمسی)جنگ دوم جهانی و تمدن غربی که حتی به خود هم رحم نکرد تا سال ۱۹۶۵ وضع فلاکتبار و بسیار سخت اقتصادی در اکثر کشورهای جنگ زده اروپایی وجود داشت، تا جایی که در برخی از کشورها مثل آلمان مردم در بین باغچه های بین خیابان سبزیجات و سیب زمینی می‌کاشتند تا بتوانند غذای روزمره خود را تهیه کنند؛ انقلاب اسلامی در ۱۹۷9 به وقوع پیوست. یعنی زمانی که مردم ایران شروع به مستقل شدن کردند با زمانی که مردم غرب خود را از خرابی های جنگ جهانی دوم نجات دادند ۱۵ سال فاصله دارد. اما با پیروزی انقلاب اسلامی غرب می دانست که یک کشور مستقل مثل ایران میتواند چقدر قدرتمند باشد و با چه سرعتی می تواند پیشرفت کند، پس انواع و اقسام مشکلات اعم از تحریم ها و طولانی ترین جنگ قرن ۲۱ به مدت هشت سال را به مردم و انقلاب اسلامی ایران تحمیل کرد و از صدام  همه جانبه حمایت نمود. بعد از آن تحریم های فلج کننده تا جایی که کشور ایران از مبادله و تجارت با جهان محروم گشت، غرب می داند اگر جوان ایرانی شروع به کار کند فقط ۱۵ سال اختلاف تمدنی بین ما و آنها وجود دارد پس هرگز راضی به خودباوری امید و انگیزه در شما نمی شوند. امیدوار باشید آینده برای شماست.

[11]حال که از جنگ رسانه‌ای و فرهنگی صحبت به میان آمد بهتر است ابزارهای رسانه‌ای دشمن را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهیم، اکثر مخاطبان ما از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده میکنند. اینستاگرام و واتساپ و فیسبوک برای شرکت متا می باشند. بطور بسیار خلاصه و ساده می توان گفت : اینستاگرام از دو نوع الگوریتم برای ارائه محتوا به مخاطبین خود استفاده میکند. یک الگوریتم فعال و یک الگوریتم منفعل. الگوریتم منفعلانه اینستاگرام به این صورت است که شما یا کسانی که فالو کرده اید محتوایی را لایک میکنند ، در این صورت این محتوا در صدر علاقه مندی های شما قرار میگیرد ، گاهی محتوایی را لایک نمیکنید فقط چند لحظه روی آن مکث می کنید، این نوع محتوا درجه دوم و گاهی محتوایی را فقط اسکرول میکنید که درجه سوم محتوای مورد علاقه شما را تشکیل می دهد.

بدین ترتیب شما و همفکرانتان در یک کلونی و گروه محتوایی قرار می گیرید و محتوای مورد علاقه شما در گروه هم فکر شما دست به دست می‌شود و گروه را نسبت به هم علاقه مند تر می کند.

اما یک سطح فعالانه نیز در فعالیت های شرکت اینستاگرام وجود دارد و آن مهندسی اجتماعی و دسته بندی مخاطبان و کلونی سازی آنها است، به این معنا که گاهی علاقه ای را در گروهی از مخاطبان شدت می دهد وگاهی محتوایی را از گرو های همفکر حذف می کند. مثلا نام کیان پیر فلک را گسترش می دهد ولی نام آرتین و آرشام را حذف می کند. به این شکل در ایام فتنه مدیریت افکار کرده و برخی را خشمگین می کند.

برای اثبات این ادعا می توانید افشاگری رئیس جدید شرکت توییتر را ببینید، مردم ایران بسیار کم از شبکه اجتماعی توییتر استفاده می‌کنند اما در اکثر کشورهای جهان توییتر یک پیام رسان بسیار عمومی و اثر گذار است. ایلان ماسک که در سال 2022 شرکت توییتر را خریداری کرده است ، او در یک افشاگری نحوه مدیریت اجتماعی این غول رسانه ای را در دوره مدیریت گذشته بیان می کند تا مدیران قبلی را رسوا کند اما در این بین ساختار مدیریت اجتماعی این شبکه را افشا می کند و نشان می‌دهد که شبکه اجتماعی بی‌طرف رویایی است که مخاطبان تخیل آن را دارند.(مطالعه این مطلب را در سایت اصلی از دست ندهید، با نحوه مدیریت محتوا در شبکه های اجتماعی آشنا خواهید شد: قسمت اول ، دوم ، سوم ، چهارم ، پنجم  ، علت انتشار این اطلاعات).

البته بدون داشتن اطلاعات ویژه ای، هر وجدان آگاه  فقط با اندیشه در مورد منابع مالی این شبکه های اجتماعی نسبت به عملکرد آنها حساس می شود، وقتی لازم است برای ارسال یک پیامک هزینه پرداخت ‌گردد ، شبکه اجتماعی مانند تلگرام(مالک : پاول دوروف ثروت خالص 15 میلیارد دلار) و اینستاگرام (مارک زاکربرگ 42 میلیارد دلار )که ده ها گیگ فضای رایگان و امکانات را در اختیار مخاطبان خود قرار می دهند به راستی چه چیزی از مخاطبان دریافت می کنند که ارزش گذاری آن به این شکل زیاد است؟ در جواب باید گفت بیگ دیتا (اطلاعات عمده اجتماعی) که حاصل خرده اطلاعات مخاطبان است و بالاترین سرمایه برای مهندسی و مدیریت اجتماعی توسط این شبکه ها می باشد.

جالب است بدانید همه این شبکه ها وابستگی مستقیم به ایالات متحده آمریکا دارند ولی تنها شبکه اجتماعی فراگیر جهان که هم پای شبکه های اجتماعی آمریکایی در جهان رونق دارد شبکه تیک تاکِ چینی است.

سیاستمداران آمریکایی مکررا نسبت به حضور جوانان آمریکایی در شبکه تیک تاک چینی هشدار داده‌اند تا جایی که سنای آمریکا لایحه ای را برای ممنوعیت استفاده از تیک‌تاک در آمریکا ارائه کرده است (منبع) حال آنکه اینستاگرام جایگاهی بالاتر نسبت به تیک تاک  در بین جوانان جهان دارد. این رفتار آمریکا نسبت به رقبای جهانی قبلا در مورد شرکت هوآوی نیز تکرار شده بود ، گویا آمریکا میداند که این ابزار های قدرت چقدر توان اثرگذاری بر جوامع دیگر را دارد و نمی خواهد خودش مورد مدیریت قرار بگیرد.

[12] اگر شما یک مهندس ساختمانی باشید با بهترین مصالح ساختمانی و بهترین نقشه ساخت بنا در بهترین موقعیت جغرافیایی جهان تا مادامی که کار نکنید و زحمت نکشید بنایی ساخته نمی شود و محکوم به زندگی در یک چادر مسافرتی هستید: «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»

 

[13] دین یعنی چه؟ (به روش بارش فکری سوال را بر تابلو کلاس بنویسید و بپرسید) با اینکه ما در یک جامعه دینی زندگی می کنیم اما هیچ چیز از دین اسلام نمی دانیم. تقریباً هیچ کدام از ما نمی توانیم به طور مدون و دقیق حتی معنای کلمه دین را بگوییم حتی نمی‌دانیم دین اسلام به چه معناست.

دین به معنی برنامه است اما چه برنامه‌ای؟ دین اسلام یعنی سبک زندگی که خداوند برای زندگی زیبا در این دنیا و نتیجه عالی در جهان دیگر تدوین کرده است.

اگر کسی دین را فقط به معنای برنامه ای برای مرگ و پس از آن معرفی کرد از او قبول نکنید بلکه دین برنامه زندگی است و باید تمام شئون زندگی شما را از قبیل لذت غذا خوردن و لذت جنسی و لذت معنوی و ... را در تمام طول حیات شما -نه فقط در برهه ای کوتاه مثل سبک زندگی غربی- تضمین کند. اگر یک برنامه بتواند برای تمام ابعاد وجودی انسان حتی دستشویی رفتن برنامه‌ریزی کند کامل و عالی است، نه مسخره! کارکرد دین در پاسخگویی به نیازهای انسان

[14]  چند مثال ساده از نگاه های تمدن ساز دین اسلام:

در ابتدای امر باید متذکر شد اسلام به عنوان یک دین جامع، دارای نگاهی درختواره ای و کلی نسبت به حیات انسان است و نباید تک گزاره ای دین را قضاوت نمود به عنوان مثال؛ نباید از دیدن برگ پژمرده یک درخت تنومند در فصل پاییز و زمستان به ناکارمد بودن و خراب بودن آن درخت را نتیجه گرفت بلکه یکی از بخشهای مهم زندگی آن گیاه همین خزان پاییزی است. بنابراین احکام دین اسلام را نیز نمی توان تک گزاره‌ای و تک محوری قضاوت نمود. (همان گونه که قضاوت یک برگ درخت در یک فرآیند تک محوری به انحراف کشیده خواهد شد، قضاوت یک دین از یک گزاره تنها قطعا نتیجه مطلوب نمی دهد)

اما مثالی روشن تر؛ ۱۴۰۰ سال پیش اسلام مفهومی را با عنوان نجاست معرفی نمود و برخی از اشیا را نجس اعلام کرد. حال یک سوال نجس به چه معناست؟ نجس به معنای کثیفی است؟ نجس در اسلام به اموری گفته می شود که باید نسبت به اختلاط آنها با زندگی اجتناب نمود و در ادبیات اسلامی عموما ناظر به کثیفی آنها سخنی به میان نیامده، پس نجاست در ادبیات دینی به معنای لزوم اجتناب است نه کثیف.

یکی از امور نجس خون است، حال آنکه امروزه میدانیم در خون مطلقاً عامل کثیفی وجود ندارد و در صورت وجود کثیفی در جریان خون فرد مبتلا به عفونت می گردد یا حتی ادرار به دلیل وجود آمونیاک خاصیت میکروب کشی و گندزدایی دارد _کشاوزران قدیمی زمانی که بدنشان مجروح میشد بر زخم ادرار می کردن _ البته مدفوع هم کثیف است و هم نجس.

بنابراین تفاوت جدی بین فهم ما از گزاره های دین و مراد خداوند از جعل یک حکم وجود دارد ؛ اما الحال جعل نجاست در دین اسلام چه ثمرات تمدنی داشته است؟ در زمان بروز جنگ های صلیبی یکی از خصوصیات بارز شهدای اسلام و کشته های جنگ های صلیبی این بود که شهدای اسلام معطر بودند و جنگاوران مسیحی عادتاً بوی ادرار می دادند. در تاریخ نگاری اسلامی و غربی  قید شده است که جنگجویان مسلمان معمولاً معطر بودند و کار بجایی میرسد که کلیسا حمام کردن را ممنوع اعلام میکند تا تشابه بین آنها و مسلمانان پیش نیاید؛ علت این پیشامد جعل حکم نجاست در احکام اسلامی و صد البته پافشاری دین بر طهارت و پاکیزگی بوده است. یعنی برای مسلمانان هم معطر بودن مستحب بود و از طرفی برای ادای فرایض طاهر بودن و نجس نبودن هم واجب بود و برای طاهر ماندن لاجرم باید آبریزگاه خود و دستشویی خود را به دور از محیط زیستشان قرار می دادند و همچنین باعث شد در طول هزار سال جامعه مسلمانان تمیز معطر باشند و بیماری های اپیدمی مثل طاعون و وبا در آن بشدت کمتر باشد؛ یکی از خصوصیات بارز خیابان های  لندن و آمستردام در اعصار گذشته  بوی ادرار بوده است و همچنین  کاخ ورسای فرانسه با صد ها اتاق و سالن مجلل، سرویس بهداشتی و آبریزگاه ندارد!( چکار میکردند؟ میریختند کف زمین ، خدمتکاران پاک می کردن)+(منبع) و این حرکت تمدنی هنوز هم ادامه دارد. با اولین حادثه و مشکل اجتماعی و قحطی که در جوامع غربی بروز می کند اولین قحطی برای دستمال توالت است، تمدن اسلامی با اطاعت از خدای آگاه به مصالح انسان فقط وفقط با یک جعل حکم ساده از تعداد زیادی از مشکلات بهداشتی و...  نجات پیدا کرد اما به همین ختم نمی شود، یکی دیگر از نجاسات سگ است (شبهه پر تکرار چرا سگ نجس است) در ادبیات اسلامی سگ موجودی نجس خوانده شده اما نجس به معنای کثیف نیست، پیامبر اسلام چوپان بودند و برای چوپانی داشتن سگ گَله ضروری است. از طرفی از معدود حیواناتی که توان واکنش عاطفی بالا دارد و نسبت به حالات روحی صاحب خود عکس العمل عاطفی بروز می دهد سگ است و همچنین گویا فقط دو حیوان خانگی هستند که در محیط زیست خود فضولات نمی کنند و در این زمینه تعلیم پذیر هستند (سگ و گربه) اما چرا با این همه خصوصیات عالی سگ نجس است؟ در بهشت آمریکایی نظرسنجی برای عدم گرایش به فرزند آوری صورت گرفت که بعد از معضل سهمگین زنانِ مستقل (زن در شعار زن زندگی آزادی) از اصلی ترین ادله عدم گرایش به فرزند آوری جایگزینی حیوان خانگی و در صدر حیوانات خانگی سگ به عنوان فرزند خوانده بوده است.(منبع)

به همین دلیل برخی از تولیدات رسانه ای درجه یک و جهانی در هالیوود متمرکز بر حل این مشکل شده است به عنوان مثال مجموعه انیمیشن های بچه رئیس برای پیگیری این محتوا تولید شده اند.(منبع)

اما اسلام با یک حکم ساده در ۱۴۰۰ سال پیش با شناختی که از ذات و فطرت انسان دارد، ورود تنها حیوانی که دو خصوصیت اساسی عشق ورزی و رفتار عاطفی و تعلیم پذیری نسبت به فضله را دارد به محیط زندگی مشترک با انسان تحریم کرده است و بعد از ۱۴۰۰ سال امروزه کشور کانادا به ساختار هالیوود سفارش برنامه تلویزیونی را می دهد تا بتواند معضل پاپی هایی که جای فرزند را در خانواده ها گرفت اند حل کند.

یا یکی دیگر از نجاسات شراب می باشد.(سوال پر تکرار دانش آموزی) الکل نیز یک ماده گندزدا است و در ایام کرونا به خواص ویروس کشی آن کاملاً آشنا شدیم، اما اسلام آن را نیز نجس اعلام کرده، چرا ؟ زیرا بالاترین حجتی که خداوند برای هدایت انسان قرار داده عقل است و هر آن چیزی که بتواند پرده و حجابی بر عقل باشد از جانب خداوند متعال محکوم به تحریم است و شراب یکی از اصلی ترین  مسائلی است که می تواند پرده بر ساختار عقل انسان بیاندازد، یکی از بالاترین نرخ های مصرف مواد الکلی در جهان مربوط به کشور روسیه می باشد. اگر قوانین مصرف مشروبات الکلی در روسیه را مشاهده کنید می‌بینید که سختگیرانه ترین و عجیب ترین جرم انگاری های قانون را برای این مسئله در نظر گرفته اند با همین حال اگر رجوع شود به بیشترین ارتکاب جرم و جنایت مشاهده می گردد هم در آمریکا و در فدراسیون روسیه(منبع) بیشترین ارتکاب جرم و تجاوز و قتل در زمان مستی صورت گرفته است (منبع) خداوند متعال ۱۴۰۰ سال پیش با شناختی که نسبت به مخلوق خود دارد شراب را تحریم می کند در قرآن اعتراف به داشتن منفعتی محدود برای آن دارد اما انسان را حتی از نزدیک شدن به آن هم منع می کند. زیرا خداوند در جعل احکام خود مصلحت نوعی را لحاظ می کند نه خصوصیات فردی مثل پلیس که تمام رانندگانی که کمربند ایمنی را نبندند جریمه می کند حتی اگر آرام حرکت کنند،زیرا مصلحت نوعی در بستن کمربند است حتی اگر شخصی خودش اهل مراعات باشد باز هم بر او واجب است اطاعت فرمان پلیس. حرمت نوعی شراب بدلیل همین آمار های عجیب در ارتکاب به جنایت در حال مستی است که در غرب می بینید.

یکی دیگر از مسایلی که توسط خداوند متعال تحریم شده است موسیقی است (سوال پر تکرار دانش آموزی)، موسیقی ابزاری قدرتمند است که توانایی پوشاندن توان عقلی انسان را دارد. یک سوال که باید از تمام مخاطبان پرسید، آیا شده است با شنیدن موسیقی ناگهان احساس وجد و هیجان به شما دست دهد یا با شنیدن یک موسیقی محزون ، ناگهان بدون دلیل به شدت اندوهناک شوید؟ بالاترین حجت خدا برای انسان عقل است و هر آن چیزی که بتواند پرده بر این عقل بگذارد از جانب خدا محکوم به تحریم است.

 

 این فقط چند نمونه از ساده ترین گزاره های تمدن اسلامی است که کمترین پیچیدگی و کمترین میزان هنجار سازی را در خود دارد با این حال ثمرات عظیم تمدنی را در همین چند گزاره ساده اسلامی مشاهده می کنیم.

نکته مهم این است که شکل گیری یک فرآیند تمدنی به زمانی بیش از ۵۰ یا ۶۰ سال نیاز دارد، آن چیزی که به عنوان تمدن غرب جدید از آن یاد می شود از دهه هفتاد و هشتاد میلادی و بعد از انقلاب جنسی به وقوع پیوسته است و هنوز برای قضاوت کردن ثمرات آن بشدت زود است، همانگونه که کمونیست نتوانست در مقابل نظام خانواده و فطرت انسانی قد علم کند، سیستم و نظام لیبرالیستی جدید نیز نخواهد توانست.

باید به همه مخاطبان توجه داده شود تفاوت فاحشی در سبک زندگی انسان غربی از سال 1970 به بعد بوقوع پیوسته است، در اکثر کشور های اروپایی تا 70 سال پیش پوشش اکثر زنان تماما پوشیده بوده، حتی برهنه بودن سر بدون دستار و کلاه امری ناپسند بوده است. (منبع) در ایالات متحده تا دهه 30 میلادی شرب خمر ممنوع بوده(منبع) و نهادی شبیه به گشت ارشاد تا دهه 50 میلادی مراقب پوشش زنان در این کشور حضور داشته (منبع)و آنچه به عنوان غرب جدید از آن یاد میشود عمری کمتر از 70 سال دارد)(حتما مستند اکسونامی را مشاهده نمایید)  (مستندهای انقلاب جنسی را هم می توانید بررسی کنید)

فرهنگ جدید و مهاجم غربی حدود ۵۰ یا ۶۰ سال است که به جنگ با نظام خانواده رفته است و این توهمِ غلطیست که برخی فکر می کنند رن هاست  زن آزاد غربی با این خصوصیات خانواده ستیز پا بر زمین گذارده است. هنوز اولین نسل از زنان عریان غربی در قید حیات هستند و در همین بازه زمانیِ بسیار کم، انقراض فرهنگی در اکثر کشورهای به ظاهر پیشرفته رخ نمایان کرده است، اما تاریخ تمدنی اسلامی و بطور کلی خط تمدن دینی فارغ از اسلام و غیرآن، هزاران سال است که متضمن بقا و کمال انسان های دیندار بوده است.

 

 

  • M.M.HKH
۳۱
فروردين
۰۲

وصف نماز را باید از کسی شنید که خود به راستی اقامه کننده آن بود. کسی که نماز با تک تک سلولهای مبارکش عجین شده و آن را با تمام وجود برپا می نمود.

ذره ذره خاک مدینه، مکه، کوفه هر جایی که ایشان قدم نهاده است، گواه راز و نیازها و نمازهای حقیقی آن بزرگوار است. هنوز پژواک نوای دلنشین مناجات امام علی (ع) در جان هستی طنین انداز است. پس گوش جان به فرموده های آن امام همام می سپاریم، تا آداب قیام به نماز را که ستون دین است، فرا گرفته و عامل به آن باشیم.

"اهمیت و فضیلت نماز "

-شما را به نماز و مراقبت از آن سفارش می کنم، زیرا نماز برترین عمل و ستون و اساس دین شما است. (1)

-وقتی که بنده ای سجده می کند، ابلیس فریاد می زند: وای برمن! او اطاعت کرد، ولی من معصیت کردم، او سجده کرد و من از این عمل سرباز زدم.(2)

-گناهی که پس از آن مهلت یافتم تا دو رکعت نماز گزارم و از خدا اصلاح آن گناه را بخواهم، مرا اندوهگین نکرد.(3)

-نماز ستون دین است و اولین عمل انسان است که خدا بدان نظر می کند، اگر صحیح بود، به سایر اعمال نیز نظر می فرماید و اگر صحیح نباشد در هیچ عمل دیگر نمی نگرد و کسی که تارک نماز باشد بهره ای از اسلام ندارد. (4)

" نماز امام علی (ع)"

-بارخدایا! من نخستین کسی هستم که به حق رسیدم، آن را شنیدم و پذیرفتم. هیچ کس مگر رسول خدا (ص) درنماز بر من پیشی نگرفت. ( 5)

-بار خدایا! این نماز را که در پیشگاه تو به جای آوردم، نه به جهت نیازی است که به آن داری و نه به خاطر میل و رغبتی است که در آن داری، بلکه برای بزرگداشت و پذیرش فرمان تو است که مرا به انجام آن فرمان داده ای. خدایا! اگر در نماز من عیبی است، یا رکوع و سجود آن ناقص است، مرا باز خواست مکن و با پذیرش و آمرزش خود، بر من تفضل و عنایت فرما.(6)

-چون وقت نماز فرا می رسید، علی (ع ) بر خود می لرزید. به او می گفتند: یا امیر المؤمنین! ترا چه شده است؟ می فرمود: وقت ادای امانتی رسیده است که خداوند آن را بر آسمان ها، زمین و کوه ها عرضه کرد، آنها از قبول آن ابا کردند و از آن بیمناک شدند. (7)

-امیر المؤمنین (ع) رکوع نماز را آن قدر طولانی می کرد که عرق از ساق پای وی جاری و زیر قدم های مبارکش تر می شد. (8)

-هنگامی که برای حضرت علی (ع) مشکلی پیش می آمد، به نماز پناه می برد و آیه « واستعینوا بالصبر و الصلوة» (از صبر و نماز یاری جویید) را تلاوت می کرد. (9)

 

"اعمال و ذکرهای نماز"

-سوره فاتحه را خداوند به محمد(ص) و امت او عطا کرد و با حمد و سپاس برخود آن را آغاز کرد. سپس با دعا و ثنای خداوند عزوجل ادامه یافت. من از پیامبر خدا(ص) شنیدم که فرمود:« خداوند می فرماید: سوره حمد را میان خود و بنده ام تقسیم کرده ام، پس نیمی از آن من و نیمی از آن بنده من است. و بنده ام هر چه (در آن) بخواهد به او می دهم.

پس هنگامی که بنده بگوید: " بسم الله الرحمن الرحیم" خداوند می فرماید: بنده ام به نام من شروع کرده، پس بر من لازم شد که امورش را کامل کنم و اموالش را بر او مبارک گردانم.

و هنگامی می گوید: " الحمدلله رب العالمین" خداوند می فرماید: بنده ام مرا ستایش کرد و فهمید نعمتهایی که دارد از من است و بلاهایی که از او دفع شده با نیروی من است، شما را گواه می گیرم، چند برابر نعمتهای دنیاییش در آخرت به او بدهم و بلای آخرت را از او برگردانم، به همان گونه ای که بلای دنیا را از او بر می گرداندم. و وقتی بگوید:"الرحمن الرحیم" خداوند می فرماید: شهادت داد، من بخشنده و مهربانم، شما را گواه می گیرم از رحمتم بهره او را فراوان گردانم و از عطایم سهم وی را بسیار دهم.

پس وقتی بنده می گوید: " مالک یوم الدین" خداوند می فرماید: شما را به شهادت می گیرم، همان گونه که اعتراف نمود، من مالک روز رستاخیز هستم، درروز حساب، حسابش را بر او آسان گردانم، حسناتش را بپذیرم و ازگناهش در گذرم.

وقتی بگوید: " ایاک نعبد" خداوند می فرماید: بنده ام درست گفت، او مرا عبادت می کند، من نیز به او پاداشی در قبال عبادتش بدهم که هر کسی در عبادتش برای من با او مخالفت کرده رشک برد.

پس وقتی بگوید: " ایاک نستعین" خداوند می فرماید: از من کمک خواست و به من پناه آورد، شما را گواه می گیرم، او را در کارش یاری کنم، در گرفتاری کمکش کنم و در روز رستاخیز در هنگام سختی ها دستش را بگیرم ( تا این فراز حمد، از آن خداوند است.)

هنگامی که بنده بگوید: " اهدنا الصراط المستقیم" تا آخر سوره، خداوند بزرگ می فرماید: این برای بنده ام و هر چه که بخواهد به او می دهم، خواسته او را اجابت کردم و هر چه آرزو نمود به او دادم و از هر چه می ترسید ایمنی اش بخشیدم. (28)

-از امام علی (ع) پرسیدند: معنای رکوع چسیت؟ فرمود: یعنی به تو ایمان آوردم، اگر چه گردنم را بزنی.

-معنای «سبحان ربی العظیم و بحمده» این است که: خدا منزه است، بزرگی از آن خداوند است و پروردگارم، همان خالق من است. فقط او بزرگ است و عظیم.(29)

-سجده را طولانی کنید، هیچ کاری برابلیس سنگین تر از این نیست که فرزند آدم را در حال سجده ببیند، چون به او دستور سجده داده شد، ولی عصیان ورزید، در حالی که فرزند آدم مأمور به سجده شد واطاعت کرد و نجات یافت. (30)

-از امیرالمؤمنین (ع) معنی و تفسیر سجود را پرسیدند، حضرت فرمود: سجود یعنی خدایا مرا از خاک آفریدی، و چون سر از سجده بردای، بدین معنا است که مرا از آن برانگیختی. و چون مجدداً سر به سجده نهی، یعنی این که دوباره مرا به زمین بازخواهی گرداند و سر برداشتن از سجده دوم، یعنی این که مرا مجدداً از زمین بر می انگیزی.

معنای «سبحان ربی الاعلی» چنین است: " سبحان" یعنی خالق و پروردگار من منزه است از صفات ناپسند و " اعلی" یعنی: او در ملکوت خود علو و رفعت دارد، تا جایی که بندگان همگی تحت امر و مقهور عزت اویند و اوست که تدبیر امور بندگان، آسمان و زمین می کند و همه به سوی او عروج می کنند. (31)

-قنوت و سجده طولانی در نماز، نماز گزار را از عذاب آتش نجات می دهد. (32)

-معنای تشهد تجدید و تکرار شهادتین است که تجدید ایمان و اسلام و اعتراف به مبعوث شدن بعد از مرگ است.

معنای " السلام علیکم و رحمة الله و برکاته": از خداوند ترحم خواستن برای خود و همه بندگان است که خود سبب ایمن شدن از عذاب قیامت است. (33)

سهل انگاری در نماز

-دزدترین مردم کسی است که از نمازش بدزدد. ( کم بگذارد)( 34)

"آثار و اسرار نماز "

-هنگامی که انسان در حال نماز است، اندام، لباسش و هر چه پیرامون اوست، خدا را تسبیح می گویند. (10)

-نماز، قلعه و دژ محکمی است که نماز گزار را از حملات شیطان نگاه می دارد. (11)

-نماز، گناهان را مانند ریزش برگ درختان فرو می ریزد. (12)

-اگر نمازگزار بداند که چقدر از رحمت خداوند را فرا گرفته است، سرش را از سجده بر نمی دارد. (13)

-پیامبر خدا (ص) نماز را به چشمه آب گرمی که در خانه است وشخص شبانه روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد، تشبیه کرده است. بدون تردید چرک و آلودگی در بدن چنین کسی باقی نخواهد ماند. (14)

-( بندگان مؤمن) هنگامی که نماز می خوانند، به نشان تواضع، گونه ها را به خاک می سایند و برای اظهار کوچکی و خاکساری، اعضای خود را بر زمین می گذارند. (15)

" آمادگی قبل از نماز "

-امیرالمؤمنین (ع) فرمود: پیغمبر خدا (ص) فرموده است: روز قیامت خداوند امت مرا در میان سایر امت ها در حالی محشور می کند که آثار نورانی وضو در ایشان پیداست. (16)

-روزی حضرت علی (ع) به فرزندش محمد حنیفه فرمود: ظرفی آب بیاور. محمد آب آورد، حضرت دست های خود را شست و فرمود: به نام خدا تبرک می جویم، از او کمک می خواهم، حمد و سپاس مخصوص خدایی است که آب را پاک و پاک کننده ساخت. سپس آب در دهان گردانید و عرض کرد: خداوندا روزی که ترا ملاقات می کنم، حجتم را به من تلقین کن و زبانم را برای ذکرت بگشای. آنگاه با آب، بینی خود را شسته و عرض کرد: خدایا بوی بهشت را بر من حرام مکن و من را از کسانی قرار ده که بوی نسیم و عطر بهشت را حس می کنند. سپس صورتش را شست و عرض کرد: خداوندا روزی که تبهکاران روسیاهند، مرا روسپید گردان و روزی که صالحان روسفیدند، روسیاهم مکن. آنگاه دست راستش را شست و عرض کرد: خدایا کارنامه ام را به دست راستم و برگه اقامت ابدی در بهشت را به دست چپم بده و حساب مرا آسان گیر.

پس از آن، دست چپش را شست و عرض کرد: خدایا کارنامه را به دست چپم مده، آن را بر گردنم مینداز و من از پاره های آتش به تو پناه می برم. آن گاه سرش را مسح کرد و عرض نمود: خداوندا جامه های رحمت، برکت و عفوت را برمن بپوشان. سپس دوپای خود را مسح کرد و عرض نمود: خدایا روزی که قدم ها در آن می لغزند، گام های مرا بر صراط، ثابت و استوار فرما و سعی و تلاشم را در چیزی قرار ده که تو از من راضی باشی. (17)

-زمانی بر مردم بگذرد که کارهای ناشایست بسیار گردد، هر یک ازشما که آن زمان را درک کند، نباید شبها بدون وضو بخوابد. (18)

-مراقب اول وقت بودن نمازهای پنجگانه باشید، زیرا این نمازها در پیشگاه خداوند عزوجل دارای موقعیتی خاص هستند. (19)

-هر که بانگ( اذان ) را بشنود و بدون علت به آن پاسخ ندهد، پس نمازی برای او نیست. (20)

-هر کسی که نماز خود رابا اذان و اقامه بخواند، صفی از فرشتگان پشت سر او به نماز می ایستند که دو طرف آن صف دیده نمی شود و هر کس نماز خود را با اقامه تنها بخواند، یک فرشته پشت سر او نماز می گزارد. (21)

-در چهار زمان دعا را غنمیت شمارید: 1- هنگام قرائت قرآن،2- هنگام اذان3- هنگام نزول باران4- هنگام روبرو شدن دو لشگر مؤمنین و کفار برای جنگ.(22)

-«قد قامت الصلوة» بدین معنا است که هنگام دیدار، راز و نیاز، برآورده شدن خواسته ها، دریافت آرزوها و همچنین زمان رسیدن به خداوند، کرامت، آمرزش، بخشش و خشنودی او فرا رسیده است. (23)

"حضور قلب"

-ای کمیل! شأن و مقام تو به خواندن نماز، گرفتن روزه و دادن صدقه نیست. همانا شأن و قدر آدمی آن است که نماز با قلبی پاک انجام پذیرد، مورد قبول خداوند باشد و با خضوع و خاکساری ادا شود. (24)

-هر که نماز به جای آورد در حالیکه حق نماز را بشناسد آمرزیده شده است. (25)

-در حال کسالت و چرت زدن نماز نخوانید و در حال نماز به فکر خودتان نباشد، زیرا در محضر خدا ایستاده اید به درستی که آن مقدار از نماز بنده قبول می شود که قلباً به خدا توجه داشته باشد. (26)

-نماز، تنها قیام و قعود(برخاستن و نشستن) نیست، همانا نماز اخلاص تو است که جز خدا، اراده دیگری نکنی.(27)

 

آثار ترک نماز

-آیا به پاسخ اهل دوزخ گوش فرا نمی دهید، وقتی از آنها سوال می شود: " چه چیز شما را گرفتار دوزخ ساخت؟ گویند: ما از نمازگزاران نبودیم". (35)

قبولی نماز

-علی (ع) خطاب به کمیل فرمود: ای کمیل! نگاه کن، ببین که در کجا نماز می گزاری و بر روی چه چیز به نماز ایستاده ای. اگر آن چیزی را که برای نمازت استفاده می کنی حلال و مباح نباشد، نمازت قبول نیست. ( 36)

تعقیبات نماز

-رسول اکرم (ص) به من فرمود: یا علی! در تعقیب هر نمازی آیة الکرسی را بخوان، زیرا کسی آن را پاس نمی دارد، مگر پیامبر باشد یا به مقام صدیق و شهید رسیده باشد. ( 37)

پی نوشت ها

1-بحار الانوار، ج 82، ص 209

2-همان، ص 233

3-نهج البلاغه، حکمت 291

4-دعائم الاسلام، ج ا، ص 132

5-نهج البلاغه، خطبه 131

6-بحار الانوار، ج 83، ص 038

7-محجة البیضاء، ج ا، ص 378

8-بحار الانوار، ج 85، ص 110

9-وسایل الشیعه، ج 5، ص 263

10-بحار الانوار، ج 82، ص 213

11-غرر الحکم، ص 56

12-نهج البلاغه، خطبه190

13-غرر الحکم، ص 261

14-نهج البلاغه، خطبه 199

15-نهج البلاغه، خطبه 234

16-جامع احادیث الشیعه، ج 2، ص 237

17-وسائل الشیعه، ج ا، ص 201

18-جامع احادیث الشیعه، ج 2، ص 222

19-بحار الانوار، ج 77، ص 392

20-وسایل الشیعه، ج 55، ص 375

21-ثواب الاعمال، ص 58

22-وسایل الشیعه، ج 4، ص 114

23-بحار الانوار، ج 84، ص 266

24-بحار الانوار، ج 79، ص 207

25-بحار الانوار، ج 79، ص 207

26-بحار الانوار، ج، 84، ص 239

27-شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 1، خطبه23، ص 325

28-بحار الانوار، ج 85، ص 59

29-نهج البلاغه، خطبه234

30-بحارالانوار، ج 85، ص 161

31-بحار الانوار، ج 85، صص 133 و 139

32-تصنیف غرر الحکم، ص 175

33-میزان الحکمة، ج 5 ص 395

34-بحار الانوار، ج 82، ص 222

35-نهج البلاغه، خطبه190

36-تحف العقول، ص 187

37-دعائم الاسلام، ج 1

 

  • M.M.HKH
۲۴
فروردين
۰۲

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. امام رضا (علیه‌السلام):
     الدعاءُ سِلاحُ المُؤمِنِ وَ‌ عمودُ الدّینِ وَ نُورُالسموات وَ الأَرضِ.
     دعا اسلحة مؤمن و ستون دین و نور آسمان‌ها و زمین است

(صحیفة‌الرضا علیه‌السلام، ص ١٩)

 

  1. با هم دعا بخونیم:
  2. یَا عَلِىُّ یَا عَظِیمُ،
  • ای خدایی که بالاترین و برترین هستی و با عظمت ترین هستی
  1. یَا غَفُورُ یَا رَحِیمُ،
  • ای خدایی که در عین علو و بزرگی ؛ اهل ندیدن هستی و اهل بخشیدن
  1. أَنْتَ الرَّبُّ الْعَظِیمُ
  • تو بهترین مربی و هدایتگر انسانی ( بهترین برنامه خوشبختی رو داری)
  1. الَّذِى لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَىْءٌ
  • ربی که هیچ شریک و مثلی حتی نزدیک به تو انسان نمی تونه پیدا کند
  1. وَهُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ،
  • می بینی و میشنوی ، حوال ما رو و دست و پاهات هم بسته نیست
  1. وَهذَا شَهْرٌ عَظَّمْتَهُ وَکَرَّمْتَهُ
  • و ما الان در موقعیت زمانی هستیم که تو این زمان رو عظمت دادی و کرامت
  1. وَشَرَّفْتَهُ وَفَضَّلْتَهُ عَلَى الشُّهُورِ،
  • و شرافت دادی و فضیلت براش قائل شدی نیست به همه ماه ها و زمان های دیگر
  1. وَهُوَ الشَّهْرُ الَّذِى فَرَضْتَ صِیامَهُ عَلَىَّ،
  • و این ماهی هست که خود نگهداری و روزه رو در اون واجب کردی
  1.  وَهُوَ شَهْرُ رَمَضانَ
  • و این ماه رمضان است: ماه گداخته شدن روح و جسم انسان ( شمشیر و کوره ، نان در تنور قوام میابد)
  1.  الَّذِى أَنْزَلْتَ فِیهِ الْقُرْآنَ
  • ماهی قران در اون نازل شد
  1. هُدىً لِلنَّاسِ
  • قرآنی که برای تمام ناس هدایتگری داره
  1. وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى
  • و هم برای هدایت شده ها بینات و راههای روشن هدایت رو دارد
  1. وَالْفُرْقانِ
  • و وسیله جدایی حق از باطله
  1. وَجَعَلْتَ فِیهِ لَیْلَةَ الْقَدْرِ
  • و شب قدر را هم در این ماه قرار دادی
  1. وَجَعَلْتَها خَیْراً مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ،
  • و به اندازه رشد 1000 ماه ظرفیت برای این شب قرار دادی
  1.  فَیا ذَا الْمَنِّ وَلَا یُمَنُّ عَلَیْکَ
  • پس ای کسی که گران مایه هستی و به واسطه این چیزهایی که دادی منت سر ما داری و  هیچ کسی بابت کارهاش منتی بر تو نداره
  1. مُنَّ عَلَىَّ بِفَکاکِ رَقَبَتِى مِنَ النَّارِ فِى مَنْ تَمُنُّ عَلَیْهِ
  • قاطی اونهایی که در این ماه بهشون منت میزاری و از آتش جهنم نجاتشون میدی ، منم نجات بده از آتشی که دست و پام رو گرفته
  1. وَ أَدْخِلْنِى الْجَنَّةَ
  • و من رو در اون بهشت آسایش خودت قرار بده
  1. بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.
  • «سید بن طاووس» از امام صادق و امام کاظم علیهما السلام روایت کرده است که فرمودند: از اول ماه تا آخر ماه مبارک بعد از هر نماز فریضه‏ ای، آن دعای شریف زمزمه شود.

 

  1. سومین و آخرین (مهم ترین) شب قدر هستیم:
  2. قال‌الصادق‏(ع):
  •  التَّقدیرُ فی لَیلَةِ تِسعَ عَشرَةَ  ... مقدّرات در شب نوزدهم تعیین
  • و الإبرامُ فی لَیلَةِ إحدی و عِشرینَ ... در شب بیست و یکم تأیید
  • و الإمضاءُ فی لَیلَةِ ثلاثَ و عِشرینَ ... شب بیست و سوم امضا می‏‌شود

 

  1. پس امشب رو باید خیلی قدر دانست.
  2. یه سوال مهم: در این شرایط

چی باید از خدا بخواهیم؟

إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکشَفَ الْغِطَاءُ

وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ

وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیک الْمُشْتَکی وَ عَلَیک الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخَاءِ

اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد

بهترین دعا ؛ دعای فرج

  1. سوال مهم دیگه ؛ ما با امام زمان چیکار داریم؟
  2. مَنْ ماتَ وَلَمْ یَعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیْتَةً جاهِلِیَّةً

کمال الدین صدوق/ج۲-ص ۴۰۹.

  1. داستان چله نشینی برای دیدار حضرت ... دیدار کرد و حرفی نداشت.
  2. چی به امام زمان بگیم؟
  3. اقاجان ؛ تو کاری بکن.  نه!
  4.  من میکنم تو راضی بشی؛ تو دستم رو بگیر تا در خودمان آمادگی ایجاد کنیم.
  5. یوقت امام زمان نیاد و ما باهاش به اختلاف بخوریم.
  6. باید امام بیاد ما خوب بشیم؟
  7. مگر الان نیست؟ الان خوب باشیم ، الان مطلوب بشیم.
  8. امام میاد وظایف جهانیش رو انجام بده ، فردی الان.
  9. داستان خودم و آقا بهجت :

من دستور العمل میخواستم ، آقا بهجت میخواست کاری که الان دارم رو درست انجام بدم.

  1. کرارا از علما خواسته شده دستور العمل بدهند :
  • انجام واجب و ترک حرام

 

  1. قرار بود شب سوم چی بگیم؟
  2. چطور به وضعیت مطلوب برسیم:

 

ایجاد مقتضی :

  • یک معرفت (همین که الان آخر زمانیم)
  • انجام واجب و ترک حرام

رفع موانع:

  1. یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرِینَ یُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَنْ یَشٰاءُ وَ اللّهُ واسِعٌ عَلِیمٌ مائده: 54
  2. کم نیارید : محکم باشید ؛ آخر زمان همینه :
  3. دینداری : أصعب من خرط القتاد
  4. دوست بد ؛
  5.  حاج آقا مرکز مشاوره ماوا قم:
  •  اغلب خطاهای مرگبار بعد از:
  •  سوسول شدی ؟
  • بچه ننه نباش.
  • آخوند بازی رو بزار کنار.
  1. رفاقت با کسانی که راحت از خط رمز ها عبور می کنند
  • زن آرایشگاه؛ روی شوهر کم کنه ؛ مهر اجرا گذاشت؛ شوهرش طلاق ؛ حالا پشیمان ، چه کنم؟
  • ألمَرءُ عَلَی دین خَلیلِهِ فَلیَنظُر أحَدُکُم مَن یُخالِلُ.
  • مُجالَسَةُ أهْلِ الدِّناءَةِ (رذل) شَرٌّ، وَ مُجالَسَةُ أهْلِ الْفِسْقِ ریبَة(شکّ و بدبینی).
  • پیامبر خدا صلى الله علیه و آلهمَثَل همنشین خوب، مَثَل عطر فروش است که اگر از عطرش به تو ندهد از بوى خوشش به تو مى رسد و حکایت همنشین بد، حکایت آهنگر است که اگر لباس تو را نسوزاند بوى بدش تو را مى گیرد.
  • امام علی : نتیجه دوستی با اشرار جذب بدی و شر است، مانند باد که وقتی از گذرگاه متعفن می گذرد با خود بوی تعفن می آورد و نتیجه دوستی با نیکان، جذب خیر و نیکی است، همچون باد که از محل خوشبو که می گذرد با خود بوی خوش می آورد
  1. این چرخه دائما در حال تکرار در طول تاریخ
  2. دست در دستان امام زمان ، با حضرت خلوت کنین
  3. من بدم ولی تو خوبی ؛ ته قلبم دوستتان دارم
  4. چند لحظه واقعا متوجه حضرت بشید
  5. بهترین عمل ؛ قول به امام زمان ، نماز اول وقت بخاطر حضرت
  6. بد کردیم رومون نمیشه بریم درب خونه امام زمان:
  7. سوار کشتی امام حسین ( اشک )
  8. رفقای خودتون... گفت.

داستان حر : سر حر را در دامن گرفت.

سوارِ گمشده را از میان راه گرفتی
چه ساده صید خودت را به یک نگاه گرفتی

که گفته کشتی نوحی، تو مهربان تر از اویی
که حرِّ بد شده را هم تو در پناه گرفتی

چنان به سینه فشردی مرا که جز تو اگر بود
حسین فاطمه! میگفتم اشتباه گرفتی

نه نه! بزار برای امام زمان بخونم:

شکسته بال و پرم، وا نمی شود بالم

از این خراب تر آقا نمی شود حالم

هنوز هم که هنوز است در مسیر جنون

به پختگی نرسیدم، چو میوه ای کالم

مرا ببخش که کمتر به یادتان بودم

ببخش، رنگ شما نیست رنگ اعمالم

فدای تار عبایت، بگیر دستم را

بگیر دست دلم را، مریض احوالم

یا ابن الحسن ... یاابن الحسن

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»

دعای پیامبر هر روز رمضان

اللّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ،

 اللّهُمَّ أَغْنِ کُلَّ فَقِیرٍ

اللّهُمَّ أَشْبِعْ کُلَّ جائِعٍ،

 اللّهُمَّ اکْسُ کُلَّ عُرْیانٍ،

 اللّهُمَّ اقْضِ دَیْنَ کُلِّ مَدِینٍ،

 اللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ کُلِّ مَکْرُوبٍ،

 اللّهُمَّ رُدَّ کُلَّ غَرِیبٍ،

 اللّهُمَّ فُکَّ کُلَّ أَسِیرٍ،

اللّهُمَّ أَصْلِحْ کُلَّ فاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِینَ،

 اللّهُمَّ اشْفِ کُلَّ مَرِیضٍ،

 اللّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنا بِغِناکَ،

 اللّهُمَّ غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ،

اللّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّیْنَ وَأَغْنِنا مِنَ الْفَقْرِ،

 إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَىْءٍ قَدِیرٌ.

 

 

  • M.M.HKH
۲۳
فروردين
۰۲

شب قدر است قدر بدانیم و قدر بخوانیم

و همه حق داران رو میهمان کنیم در این مجلس پر ذکر و توسل به اهل بیت

 به برکت قرائت دسته جمعی سوره مبارکه قدر بعد از صلوات:

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ

وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ

لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ

تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ

سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ

 

 

* مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری

حضرت علی می فرمایند روزی مردی نزد پیامبر اومد عرض کرد آقا جان؛ عملی به من یاد بده که با انجام آن:

  •  خدا دوستم داشته باشه و محبوب خدا باشم
  • مردم مرا دوست بدارند،
  • پول و مالم زیاد بشه
  • و بدنم سالم،
  • و عمرم طولانی شود
  • و در روز قیامت نیز با خودت [ای رسول خدا] محشور شوم.

       ***  فَقَالَ: سِتُّ خِصَالٍ مُحْتَاجٌ إِلَی سِتِّ خِصَال ***

  •  شش خصلت است که نیاز به شش خصلت [دیگر] دارد:

 

  1. اِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُحِبَّکَ اللَّهُ فَخَفْهُ وَ اتَّقِهِ
  • هرگاه خواستی خدا تو را دوست بدارد، پس از او بترس و تقوای الهی داشته باش؛
  • عامل قلدری حد خود رو ندانستن (مثال درشتی فرزند.کی ضرر میکنه) * چرا خدا یوسف رو بزرگ کرد.چون ز خدا ترسید و کوچیک خدا بود
  • کسی که بدونه محدوده واسه بقیه شاخ نمیشه.

 

  1. إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُحِبَّکَ الْمَخْلُوقُونَ فَأَحْسِنْ إِلَیْهِمْ وَ ارْفُضْ مَا فِی أَیْدِیهِمْ
  • هرگاه خواستی مردم تو را دوست بدارند، پس به آنها احسان کن و به آنچه در دست آنهاست، چشم طمع نداشته باش.
  • شعر با هم بخونیم : هر چه برای خود می پسندی برای دیگران بپسند.
  • طمع و حرص: داستان گروه 99 ، داستان عمربن سعد

 

  1. وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُثْرِیَ اللَّهُ مَالَکَ فَزَکِّهِ و
  • اگر خواستی خداوند، مالت را افزایش دهد، زکات [و خمس] مالت را بپرداز
  • مال مون رو پاک کنیم ... هم از حق الله
  • هم از حق ناس ... حق لسائل و المحروم ( هر کس یک فقیر)

 

  1. إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُصِحَّ اللَّهُ بَدَنَکَ فَأَکْثِرْ مِنَ الصَّدَقَةِ
  • و اگر خواستی خدا بدنت را سالم کند [علاوه بر مراعات مسائل بهداشتی]، [در راه خدا] زیاد صدقه بده
  • داستان صدقه جوان در شب زفاف و مرگ یکی
  • معامله با خدا بی جواب نمیمونه
  • علی علیه السلام می فرماند:
  • إِنَّ مِنَ الْبَلَاءِ الْفَاقَةَ(فقر) وَ أَشَدُّ مِنَ الْفَاقَةِ مَرَضُ الْبَدَنِ(مریضی جسمی)وَ أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ‏ الْقَلْب‏

 

  1.  وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یُطِیلَ اللَّهُ عُمُرَکَ فَصِلْ ذَوِی أَرْحَامِکَ
  • اگر عمر طولانی می خواهی صلة ارحام انجام بده)
  • امام صادق ، صله رحم افزایش عمر و قطع رحم عمر کم میشود
    داستان رسیدن عجل ، صله رحم و افزایش عمر

 

  1. وَ إِذَا أَرَدْتَ أَنْ یَحْشُرَکَ اللَّهُ مَعِی فَأَطِلِ السُّجُودَ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّار
  • اگر می خواهی [در روز قیامت] خدا تو را با منِ [پیغمبر] محشور کند، سجده [های نمازت] را در پیشگاه خدای یکتای غالب، طولانی کن.

 

  • M.M.HKH
۲۳
فروردين
۰۲

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥

  1. چرا این قدر مهمه:
  2. به پیامبر میفرماید و تو چه میدانی: وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ

شب قدر همه کارها برنامه ریزی می‌شه

  • برنامه یک سال تنظیم میشه = پس خیلی مهمه
  • مثل زمانی که برنامه و بودجه یک سال در مجلس تصویب میشه... وزیر و رییس جمهور به مجلس میرن چرا چون مهمه.

 

  1. برنامه یه کاغذه تنها هم میتونه بره ... با پیک موتوری هم میشه ... با کامپیوتر.
  • چون مهمه همراهش وزیر رو هم میفرستند.
  • ما هم امشب تنها درب خونه خدا نمی ریم
  1. همراه آبرو داران الهی درب خونه خدا میریم

 

قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالًا

الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَهُمْ

یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا

کهف 103-104

  1. خسران عمر === داستان یخ فروش
  • خسران = راس المال را از دست میدهد = عمر
  1. ضل سعیهم
  • تلاش می کنه ولی مسیر اشتباه مشهد ، ترکیه
  1. یحسبون
  • فرق است بین یعلمون (واقع‌گرایی) و بین یحْسَبُونَ (ایده آل گرا)
  1. اگر حرف گوش نکردیم چی میشه؟

زمر 15

صفحه 460(قول بدید)

فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُمْ مِنْ دُونِهِ ۗ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِیهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ۗ أَلَا ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ

  1. یکبار زندگی دنیا ؛ خود+خانوادش (همسر+فرزندان«ترس بزرگ») ؛ آخرت و قیامت.
  • معراج السعاده ؛ ملا احمد نراقی:
  • آنکس که بداند و بخواهد که بداند
    خود را به بلندای سعادت برساند
  • آنکس که بداند و بداند که بداند
    اسب شرف از گنبد گردون بجهاند
  • آنکس که نداند و بداند که نداند
    لنگان خرک خویش به مقصد برساند
  • آنکس که نداند و بخواهد که بداند
    جان و تن خود را ز جهالت برهاند
  • آنکس که نداند و نداند که نداند
    در جهل مرکب ابدالدهر بماند
  • آنکس که نداند و نخواهد که بداند
    حیف است چنین جانوری زنده بماند
  1. کل بحث = سر عمرتون قمار نکنین
  • گاهی دانش ناقص = نتیجه ناقص

( مثال: غذا به سگ ولگرد ؛ مثال گیاه خواری )

  • گاهی غرض باطل = دنبال منفعت

(مثال: جنگ نرم + جنگ با خانواده 8 میلیارد نفر زمین+  استعمار نوین = جهاد کبیر) + ایلان ماسک توییتر

****************************

فَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا کَبِیرًا (52 فرقان)

برخورد ما با کفّار چند مرحله دارد:

اوّل: عدم اطاعت از آنان. «فَلا تُطِعِ» دوّم: مبارزه و جهاد. «وَ جاهِدْهُمْ»

انواع جهاد: جهاد اصغر با شمشیر، جهاد علمى با منطق قرآن و پاسخ دادن به شبهات دشمنان که جهاد کبیر است. جهاد اکبر جهاد با نفس.

*****************************

  1. مسیر زمینی انسان زمین گیر می کند
  2. مسیر آسمانی راه آسمان را نشون میده
  3. دین یعنی برنامه جامع زندگی(همه شئون حیات)
  • کتاب درس قرآن

فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ

  • معصومین معلم

 

  1. نکته
  2. دین رو درختواره ای یاد بگیرد ؛ دین تک گزاره و شبه ای کار پیش نمیبره
  3.  (آیت الله مصباح ، شهید مطهری ، سیر مطالعاتی ... داشتن منظومه فکری)
  4. چی بخونیم؟ کتب شهید یا مصباح ، طرح ولایت ، مفاتیح الحیات ؛ اخلاق جنسی در اسلام و غرب (کتاب صوتی، راسل) نظام حقوق زن در اسلام * آزادی معنوی *اسلام و مقتضیات زمان

 

 

شما حق داری بگی: 

این یک ادعاست می تونی اثبات کنی؟

  1. نوامیس اللهی (معنی حجت ضرورت اتمام حجت عمومی)

إنَّ للّه عَلَى النّاسِ حُجَّتَینِ : حُجَّةً ظاهِرَةً ، و حُجَّةً باطِنَةً ، فأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ (دستگاه دین) و الأنبِیاءُ و الأئمَّةُ علیهم السلام ، و أمّا الباطِنَةُ فَالعُقولُ .

  1. الف : جایگاه عقل تحریم دشمنان عقل
  2.  نقش خانواده و جامعه در عقل ورزی
  3. تقابل عقل و شهوت و غضب
  4. پاسخ به 6 شبهه بصورت ساختاری:
    • برای کنترل شهوت = همه امور جنسی در بافت نکاح و خانواده
    • جایگاه زن در خانواده = نظام اخلاقی و حقوقی
    • نقش های زنانه = دختر،خواهر،همسر،مادر
    • حجاب = حضور انسانی در جامعه انسانی نه حضور جنسیتی در جامعه
    • قطع رحم = خانواده ضعیف
    • طلاق = ان خفتم شقاق بینهما

گاهی حکمت بعید است و نیاز به تعبد داره

    • اقتصاد برکت محور = صدقه قرض
    • نماز مسافر = المسافر کالمجنون

روزه = در دستگاه فکری خدا

  • ب: حجت ظاهری (دستگاه شریعت اللهی)
  • انبیا  و امامان = حافظان دین و شریعت

از خود می گذرد برای بقای دین

  • امام حسین و شهادت
  • حضرت علی سکوت
    • دیدم صبر برهمین حالت طاقت فرسا, عاقلانه تر است. پس صبر کردم در حالى که خارى در چشم و استخوانى در گلویم بود
    • استاد شهید مطهرى سیری در نهج البلاغه:

(روزى فاطمه(س) على(ع) را دعوت به قیام مى کرد. در همین حال فریاد موذن بلند شد که: (اشهد ان محمدا رسول الله) على به زهرا فرمود: آیا دوست دارى این فریاد خاموش شود؟ فرمود: نه. فرمود: سخن من جز این نیست.)

  • تفرقه و استضعاف امت ( داستان موسی و هارون )
  • قَالَ یَا هَارُونُ مَا مَنَعَکَ إِذْ رَأَیْتَهُمْ ضَلُّوا (92) أَلَّا تَتَّبِعَنِ أَفَعَصَیْتَ أَمْرِی(93) قَالَ یَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْیَتِی وَلَا بِرَأْسِی ؛ إِنِّی خَشِیتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَیْنَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی ( طه94)
  • ضرورت وحدت ؛ جنگ حجاب

چه کنیم حالا؟ وضعیت مطلوب چیه؟

  • وَ قَالَ (علیه السلام): کَانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّهِ، وَ کَانَ [یُعَظِّمُهُ] یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ، وَ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ، فَلَا یَشْتَهِی مَا لَا یَجِدُ وَ لَا یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ، وَ کَانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً، فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِینَ وَ نَقَعَ غَلِیلَ السَّائِلِینَ، وَ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً، فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَیْثُ غَابٍ وَ صِلُّ وَادٍ، لَا یُدْلِی بِحُجَّةٍ حَتَّى یَأْتِیَ قَاضِیاً، وَ کَانَ لَا یَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا یَجِدُ الْعُذْرَ فِی مِثْلِهِ حَتَّى یَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ، وَ کَانَ لَا یَشْکُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ، وَ کَانَ یَقُولُ مَا یَفْعَلُ وَ لَا یَقُولُ مَا لَا یَفْعَلُ، وَ کَانَ إِذَا غُلِبَ عَلَى الْکَلَامِ لَمْ یُغْلَبْ عَلَى السُّکُوتِ، وَ کَانَ عَلَى مَا یَسْمَعُ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ یَتَکَلَّمَ، وَ کَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ یَنْظُرُ أَیُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى، [فَخَالَفَهُ] فَیُخَالِفُهُ. فَعَلَیْکُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِیهَا، فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهَا، فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثِیر.
  • مام علیه السّلام (در ترغیب به خوهاى نیکو) فرموده است:
  • 1- در روزگار گذشته براى من برادر و همکیشى در راه خدا (ابوذر غفّارى یا عثمان ابن مضعون) بود که کوچک بودن دنیا در نظرش او را در چشم من بزرگ مى نمود،

    2- و شکمش بر او تسلّط نداشت پس چیزى را که نمى یافت آرزو نمى کرد و اگر مى یافت بسیار بکار نمى برد،

    3- و بیشتر روزگارش خاموش بود (سخن نمى گفت) و اگر مى گفت بر گویندگان غلبه مى نمود (براى دیگرى جاى سخن باقى نمى گذاشت) و تشنگى پرسندگان را (به موعظه و اندرز از آب دانش) فرو مى نشاند،

    4- و (بر اثر طاعت و بندگى خدا و بردبارى با مردم) ناتوان و افتاده بود و هم او را ناتوان مى پنداشتند، و هرگاه زمان کوشش (در کارى) پیش مى آمد (چون) شیر خشمگین و مار پر زهر بیابان بود (حتما کار را انجام مى داد یا در کارزار دشمن را مغلوب مى نمود، و اگر با کسى نزاع داشت بى صبرى نمى کرد و پیش از وقت)

    5- برهان و دلیل نمى آورد تا اینکه نزد قاضى مى آمد (و دلیل خود را بیان مى نمود، و این دلیل بر درستى رأى و اندیشه شخص است)

    6- و کسیرا سرزنش نمى کرد به کارى که در مانند آن بهانه اى مى یافت تا اینکه عذر او را مى شنید (و این روش از لوازم عدل و انصاف است)

    7- و از دردى (که مبتلى مى گشت نزد کسى) شکایت نمى نمود مگر وقتى که بهبودى مى یافت (آنهم از روى اخبار و سرگذشت نه از راه شکایت)

    8- و آنچه مى گفت بجا مى آورد و آنچه نمى کرد نمى گفت (چون درستى و راستى را شعار خویش قرار داده بود)

    9- و اگر بر سخن بر او غلبه مى کردند در خاموشى غلبه نمى یافتند (هنگام گفتگوهاى بیجا خاموش بود)

    10- و در شنیدن حریصتر بود بر گفتن (استفاده را بر افاده ترجیح مى داد)

    11- و اگر ناگهان (بى اندیشه) دو کار باو رو مى آورد مى نگریست که کدام یک از آن دو به خواهش نفس نزدیکتر است با آن مخالفت مى نمود،

    12- پس بر شما باد که این صفات و خوها را فرا گیرید و بآنها رغبت داشته باشید، و اگر به همه آنها توانائى ندارید بدانید که فرا گرفتن اندک بهتر است از فرو گذارى بسیار (پس به برخى از آن اخلاق متّصف شوید).

اما ؛ تنهایی علی و صبر علی بالاترین روضه عالمه

  1. کدام علی؟
  • باب علم
  • امیر بیان
  • عارف بالله
  • اسد الله الغالب
  • حجت الله الاکبر

روضه حضرت همینه ... این علی مامور به سکوت میشه

این علی باید ، استخان در گلو و خار در چشم ، تحمل کنه

اما امروز علی دیگه راحت میشه :

علی ، علی

جانم علی جانم علی، ای جان جانانم علی

جانم علی روحم علی، سرّم علی کویم علی

این دل به قربان علی، ای لا فتی الاّ علی

نورم علی، سورم علی، شمع شب تارم علی

فکرم علی، ذکرم علی، دارم به لب نامش جَلی

عشقم علی، شورم علی، مهرم علی، جودم علی

لفظم علی، حرفم علی، نور دوچشمانم علی

ای ماه تابانم علی، ای عشق سوزانم علی

ای شمع بستانم علی، ای نور چشمانم علی

نجوای نخلستان علی، غوغای دشتستان علی

آوای مظلومان علی، ماه غریبستان علی

پیمان علی، میزان علی، نور علی، ایمان علی

داماد پیغمبر علی، آن ساقی کوثر علی

  1. شب شهادت امیر المومنین

 

  1.  قَالَ مُوسَى:

 إِلَهِی أُرِیدُ قُرْبَکَ ... قَالَ قُرْبِی لِمَنِ اِسْتَیْقَظَ لَیْلَةَ اَلْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رَحْمَتَکَ ... قَالَ رَحْمَتِی لِمَنْ رَحِمَ اَلْمَسَاکِینَ لَیْلَةَ اَلْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ اَلْجَوَازَ عَلَى اَلصِّرَاطِ ... قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَةٍ فِی اَللَّیْلَةِ اَلْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ مِنْ أَشْجَارِ اَلْجَنَّةِ وَ ثِمَارِهَا ... قَالَ ذَلِکَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَةً فِی لَیْلَةِ اَلْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ اَلنَّجَاةَ مِنَ اَلنَّارِ ... قَالَ ذَلِکَ لِمَنِ اِسْتَغْفَرَ فِی لَیْلَةِ اَلْقَدْرِ

قَالَ إِلَهِی أُرِیدُ رِضَاکَ ... قَالَ رِضَایَ لِمَنْ صَلَّى رَکْعَتَیْنِ فِی لَیْلَةِ اَلْقَدْرِ .

 

  • M.M.HKH
۲۳
فروردين
۰۲

بسم الله الرحمن الرحیم

  1. یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللهِ إِنَّ اللهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ»؛ (زمر، 53)

ای بندگان من که [با ارتکاب گناهان] بر نفس خود زیاده روی کردید!(اسراف نفس داشتید) از رحمت خدا نومید نشوید، یقیناً خدا همه گناهان را می آمرزد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است.

  1. امیرالمومنین: اَعْظَمُ الْبَلاءِ انْقِطاعُ الرَّجاءِ

قطع امید بزرگترین مصیبت است .

  1. امشب ، شب قدر است شبی با ظرفیت ایجاد کمال یک عمر( 80 سال، 1000 ماه )
  2. درب های رحمت اللهی گشوده است ... پس یا الوللاباب قدر بدانیم
  3. اما چه عملی امشب از همه اعمال بالاتره؟
  4. محدّث بزرگوار، شیخ صدوق، پس از بیان نوافل شب هاى ماه رمضان و صد رکعت نماز مى گوید: «هر کس این دو شب را با گفتگوى علمى احیا بدارد، بهتر است»
  5. برگرفته از سخن پیامبر خدا(ص) به ابوذر است که در آن، برترى علم را بر عبادت به تفصیل، بیان، و در پایان آن فرموده است: «اى ابو ذر! یک ساعت نشستن براى گفتگوى علمى براى تو، از عبادت یک سال که روزش را روزه بدارى و شبش را به نماز بِایستى بهتر است»
  6. انشالله در این 3 شب نقشه و فلوچارت گفت و شنود ما بر این منوال خواهد بود:
  7. شب اول : بیان وضعیت موجود ... جهان ؛ جامعه ما ؛ شخص خود ما
    • چرا؟ مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّه ؛  اَلْعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوابِسُ ( گرفتار نمی شوید)
  8. شب دوم قدر : بیان وضعیت مطلوب از دیدگاه حضرت علی ... مدینه فاضله علوی ؛ خصوصیات تمدن اسلامی ؛ فرد مومن
  9. شب سوم : راه های عینی و عملی رسیدن از وضع موجود به مطلوب ...  چگونه فرد مطلوب بشویم ؛ جامعه مطلوب داشته باشیم ؛ جهان مطلوب.
  10. رویکرد ما : عینی و عملی ... با نگاه اثرگذاری بر الان و اینجا

************

  • ما در چه موقعیتی(زمانی و مکانی) هستیم؟
  • آخر الزمان.
    • اثبات آخر الزمان بر اساس روایات ؛ اثبات آخر الزمان بر اساس منابع اطلاعاتی جدید؟
    • بصورت تطبیقی بریم جلو :   .
  1. براساس روایات آخر زمانی : سیاتی علی الناس زمان ...
  2. جایگاه روایات ... علایم راهنمایی و رانندگی
  3. مراقب باشید این موارد محل خطر است
  4. روایت فقط برای ثواب نیست ... دعا دستور العمل واقعی زندگیست.

حکومت جهانی حضرت مهدی، آیت الله العظمى ناصر مکارم

در روایتى از امام صادق(علیه السلام) اشاره به ده ها نوع از این مفاسد که قسمتى از آن جنبه اجتماعى و سیاسى و قسمتى جنبه اخلاقى دارد؛ شده است که مطالعه آن انسان را عمیقاً در فکر فرو مى برد.

ما ذیلا قسمتى از روایات مى آوریم:

امام صادق(علیه السلام) به یکى از یاران خود گفت:

1 . هنگامى که ببینى ظلم و ستم، همه جا فراگیر شده؛

2 . قرآن فرسوده و بدعت هایى از روى هوا و هوس در مفاهیم آن آمده؛

3 . آئین خدا(عملا) بى محتوا شده هماننـد ظرفى کـه آن را واژگون سازند؛

4 . هنگامى که ببینى اهل باطل بر اهل حق پیشى گرفته اند؛

5 . مردان به مردان و زنان به زنان قناعت کنند؛

6 . افراد با ایمان سکوت اختیار کرده اند؛

7 . کوچکترها احترام بزرگترها را رعایت نمى کنند؛

8 . پیوند خویشاوندى بریده شده؛

9 . مداحى و چاپلوسى فراوان شده؛

10 . آشکارا شراب نوشیده شود؛

11 . راه هاى خیر منقطع و راه هاى شر مورد توجّه قرار گرفته؛

12 . حلال تحریم شود؛ و حرام مجاز شمرده شود؛

13 . قوانین و فرمان هاى دینى طبق تمایلات اشخاص تفسیر گردد؛

14 . از افـراد بـا ایمان چنـان سلب آزادى شـود که جـز با دل نتوانند ابراز تنفّر کنند؛

15 . سرمایه هاى عظیم در راه خشم خـدا (و فساد و ابتـذال و ویرانى) صرف گردد؛

16 . رشوه خوارى در میان کارکنان دولت رایج گردد؛

17 . پست هاى حسّاس به مزایده گذارده شود؛

18 . (بعضى از) مردان از خود فروشى زنان خود، ارتزاق کنند؛

19 . قمار آشکار گردد (حتّى در پناه قانون)؛

20 . سرگرمی هاى ناسالـم چنان رواج پیـدا کند کـه هیچ کـس جرأت جلوگیرى از آن نداشته باشد؛

21 . شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید امّا شنیدن باطل سهل و آسان؛

22 . هنگامى که ببینى همسایه، همسایه خود را از ترس زبانش احترام مى کند؛

23 . مساجد را به زیورها بیارایند؛

24 . براى غیر خدا به حجّ خانه خدا بشتابند؛

25 . مردم سنگدل شوند (و عواطف بمیرد)؛

26 . مردم طرفـدار کسى باشند کـه پیروز است (خـواه بـر حق باشد یا باطل)؛

27 . آنها که به دنبال حلال هستند نکوهش شوند و آنها که به دنبال حرامند مدح؛

28 .آلات لهو و لعب (حتّى) در مکّه و مدینه آشکار گردد؛

29 . اگر کسى اقدام به امر به معروف و نهى از منکر کند به او توصیه مى کنند که این کار وظیفه تو نیست؛

30 . مساجد پر از کسانى است که از خدا نمى ترسند؛

31 . تمام همّت مردم شکم و فرجشان است؛

32 . امکانات مادّى و دنیـوى فراوان مى گردد و دنیـا به مـردم روى مى کند؛

استعمار در قدیم... حکومت های دست‌نشانده ... الان زامبی های استعمار زده

آیا ایران رو میگم نه اصلا حرفام الان در مورد ایران نیست حالا تطبیق میشه ژاپن و کره

33. زنان خود را در اختیار افراد بى ایمان مى گذارند؛

34 . پرچم هاى حق پرستى فرسوده و کهنه مى گردد؛

35 . ویـرانگرى (بـه وسیله جنگها) بر عمران و آبـادى پیشى مى گیرد.

36 . در آمد زندگى بعضى تنها از طریق کم فروشى مى شود؛

37 . کسانى هستند با سرمایه فراوان در حالى که در عمرشان حتّى یک مرتبه هم زکات نپرداخته اند.

38 . مردم عصرها در حال نشئه و صبحگاهان مستند؛

39 . هنگامى که ببینى مردم همه به یکـدیگـر نگاه مى کنند و از فـاسدان شرور تقلید مى نمایند؛

حمله فرهنگی جنگ با خانواده ... جمعیت جهان 8 ملیارد نفر ... نبرد با خانواده

40 . هر سال فساد و بدعتى نو، پیدا مى شود؛

41 . مردم و محافل همه پیرو ثروتمندان خود خواه مى شوند؛

42 . در حضـور جمع، همـانند بهائـم مرتکـب اعمال جنسـى مى شوند؛

43 . اموال زیاد در غیر راه خدا صرف مى کنند امّا در راه خـدا از کم نیز مضایقه دارند؛

44. افرادى پیدا مى شوند که اگر یک روز گناه کبیره اى انجام ندهند غمگینند؛

45 . حکومت به دست زنان مى افتد؛

46 . نسیم هـا به سود منافقـان مى وزد و هیچ جریانى به سود افراد با ایمان نیست؛

47 . دادرسان بر خلاف فرمان خدا قضاوت مى کنند؛

48 . بر فـراز منابر دعوت به تقـوا مى شود ولى دعـوت کننـده خود به آن عمل نمى کند؛

49 . مردم نسبت به وقت نماز بى اعتنا مى شوند؛

50 . حتّى کمک به نیازمندان با توصیه و پارتى بـازى صورت مى گیرد، نه براى خدا؛

  • خوب با این توصیفات چه باید کرد؟

اوضاع خیلی خیطه... اوضاع خیلی خراب.

  • آیا واقعا اوضاع اینقدر خرابه؟

 

  • اما بشارت های آخر الزمانی هم هست که وضع شما اهل دین رو روشن می کند:

عَنْ اَبِی بَصِیرٍ عَنْ اَبِی جَعْفَرٍ (علیه‌السّلام) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ذَاتَ یَوْمٍ وَ عِنْدَهُ جَمَاعَةٌ مِنْ اَصْحَابِهِ: ابوبصیر و او از امام محمد باقر (علیه‌السّلام) روایت نموده که پیغمبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روزی در جمعی از اصحاب خود دو بار فرمود:

 اللَّهُمَّ لَقِّنِی اِخْوَانِی مَرَّتَیْنِ خداوندا! برادران مرا به من بنمایان.

 فَقَالَ مَنْ حَوْلَهُ مِنْ اَصْحَابِهِ ؛ امَا نَحْنُ اِخْوَانُکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ  اصحاب عرض کردند: یا رسول اللَّه! مگر ما برادران شما نیستیم؟

فَقَالَ لَا اِنَّکُمْ اَصْحَابِی فرمود: نه! شما اصحاب من می‌باشید

وَ اِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ برادران من مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان می‌آورند

 آمَنُوا وَ لَمْ یَرَوْنِی ، با این که مرا ندیده‌اند.

لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِاَسْمَائِهِمْ وَ اَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ اَنْ یُخْرِجَهُمْ مِنْ اَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَ اَرْحَامِ اُمَّهَاتِهِمْ خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پیش از آن که از صلب پدران و رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است

 لَاَحَدُهُمْ اَشَدُّ بَقِیَّةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیْلَةِ الظَّلْمَاءِ ثابت ماندن یکی از آنها بر دین خود، از صاف کردن درخت خاردار (قتاد) با دست در شب ظلمانی، دشوارتر است.

اَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ «الْغَضَا» و یا مانند کسی است که پاره‌ای از آتش چوب درخت «غضا» را در دست نگاه دارد.

 اُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی آنها چراغ‌های شب تار می‌باشند،

 یُنْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَة؛  پروردگار آنان را از هر فتنه تیره و تاری نجات می‌دهد.

  • خدا چگونه نجات می دهد؟
  • چه کنیم اهل نجات باشیم؟
  • بعد از اینکه این مقدمات رو در مورد حال و احوال خودمون در آخر زمان دانستیم
  • الان وقت چاره جویی هست
  • خود شناسی *** دشمن شناسی
  • من چه کسی هستم؟(ضرورت شناخت مجموعه انسانی)
  •  اشرف مخلوقات
  • دارای توانایی کسب کمالات عالیه
  • برای کسب کمالات عالی جسمی و روحی
  • نیاز به نقشه راه داریم ...  دین نقشه راه و کمال انسان
  • ساختار دین = انسان به عنوان اشرف مخلوقات باید تمام کمالات زیستی و روحی خود را بروز دهد
  • بعد به لقاءالله بپیوندد
  • کمالات زیستی اعم از ارتقای جسمی و کمالات و خصائص انسانی می باشد
  • ابزار اصلی این ارتقا در وجود انسان عقل است
  • نوامیس خدا در راه کمال اشرف مخلوقات:
  • إنَّ للّه عَلَى النّاسِ حُجَّتَینِ : حُجَّةً ظاهِرَةً ، و حُجَّةً باطِنَةً ، فأمّا الظّاهِرَةُ فَالرُّسُلُ (دستگاه دین) و الأنبِیاءُ و الأئمَّةُ علیهم السلام ، و أمّا الباطِنَةُ فَالعُقولُ .
    • عقل
    • شریعت و حافظان شریعت
  • کسی که ساختار خلقت رو نداند 2 اتفاق براش میوفته:
  •  
    • سوال و شبهات براش به وجود میاد
    • ساختار زیستیش معیوب میشه و به کمال نمیرسه
  • تشبیه انسان به یک موتور ماشین تلفیق سوخت روغن آب اکسیژن اکسیژنی که دیده نمیشه ؛ با سوخت تلفیق میشه ماشین برای تند تر رفتن نیاز به آب و روغن و بنزین نداره نیاز به ترکیبی از سوخت و اکسیژن دارد اکسیژنی که دیده نمیشه
  • برای کمال باید یک علیت لایه ای ایجاد بشه نه یک علیت خطی:

نقاشی اول کانسبت بعد اصل طرح لایه لایه

دین همین فرآیند پازلی با اجزای زیاد دارد.

  • مثال ازدواج در دین و غیر اسلام : خوشبختی و دین در گرو از خود گذشتگی ( خدامحور) نه خود بینی ( اومانیستی )

در این شب قدر این ضرورت رو درک کنیم:

ما باید معرفتمون به ساختار دین و خلقت رو بالا ببریم : تمام

 

  • ضعف معرفت عامل شهادت حضرت علی و تنهایی حضرت
  • ضعف معرفت هم ضرر شخصی و هم ضرر به جامعه ، تنهایی علی و شهادت و بحران معاویه و یزید و ...
  • M.M.HKH
۱۷
فروردين
۰۲
  1. بسم الله
  2. خدا آدم رو خلق کرد
  3. نعمتی رو در وجود آدم قرار داد که باعث میشد
  4. اشرف مخلوفات قرار داد
  5. به تمام ملائک و فرشته ها و چیز هایی که خلق کرده بود ، گفت :
  6. به این انسان که من خلق کردم و از روح خودم بهش دمیدم

سجده کنین

  1. فرشته ها گفتن :
  2. چرا باید به انسان سجده کنیم در حالی اون ممکنه کار های بد زیادی انجام بده؟
  3. خدا گفت : انی اعلم ما لا تعلمون
  4. یهو شیطان که داشت از حسادت میمرد ، اومد جلو گفت
  5. خدا چرا من باید به ادم سجده کنم؟
  6. من از آتشم و انسان از خاک
  7. تکبر ورزید و سجده نکرد
  8. پس رانده شد
  9. گفت : حالا که اینطور شده:

قسم می خورم همه انسانهایی که توی خدا عاشقانه دوستشون داری رو گول بزنم و از راه راست منحرف کنم.

  1. یه روایت قشنگ از پیامبرمهربون ما حضرت محمد می فرماید:
  2. خدا وقتی می بینه یه جوان و نوجوان داره عبادت می کنه ؛ به ملائکش میگه ، ببنید این جوان داره حرف من رو گوش میکنه

و بعد مباهات میکنه و کلی از کار اون جوان خوشحال میشه.

  1. تازه یه روایت خیلی جالب دیگه داریم ، میفرماید:
  2. وقتی یه جوانی نماز می خونه یا روزه میگیره و عبادت می کنه :
  3. یه وقت شیطان خیلی ناراحت میشه و میره توی آسمون داد می زنه ... آی حیف شد نتونستم گولش بزنم و از دستم رفت.
  4. ببنیم بچه ها :
  5. شما دوست دارید خدا خوشحال بشه یا شیطان؟
  6. یه روایت خوشگل دیگه داریم که میگه هر کی دوست داره خدا خوشحال بشه یه صلوات بر پیامبر و بفرسته
  7. پس همه باهم یه صلوات بلند .

 

  1. خدا واسه اینکه کار های خوب رو یاد ما بده و روش درست زندگی زیبا و خوشگل رو یادمون بده یه کتاب درس زندگی فرستاده بنام : قرآن
  2. و یه معلم مهربان که اونقدر ما رو دوست داره که گاهی خودش رو برای هدایت مردم به سختی میندازه و اسمش هست : حضرت محمد
  3. و بعد پیامبرش برای ادامه مسیر هدایت خودش امامانی رو از نسل حضرت محمد برای هدایت بشر قرار داده
  4. هنوز آخرین امام که امام زمان ما باشه در بین ما هست
  5. ما ایشون رو نمیشناسیم ولی ایشون همیشه حواسش به احوالات ما هست.
  6. و مثل خورشید پشت ابر که باعث خیر برکت برای زمینه بااینکه دیده نمیشه
  7. امام زمان هم حواسش به ما هست و واسطه فیض الهی برای اهل زمینه.
  8. حالا هر کی دوست داره امام زمان زود تر ظهور کنه یه صلوات خیلی بلند بفرسته.

 

  1. حالا چند تا سوال از دخترای گلم بپرسم:
  2. شما حرف شیطان رو گوش میکنید یا خدا؟
  3. شما دوست دارید پیامبر خوشحال بشه یا شیطان.
  4. چندتا کار میگم بگید شما کدومش رو دوست دارید انجام بدید؟
  5. شما راستگو هستید یا دروغگو؟
  6. شما نماز میخونید تا خدا خوشحال بشه یا نمازنخون
  7. شما امانت دار هستید یا امانت ها رو خراب میکنید؟
  8. شما ها روزه میگیرد یا روزخوری می کنید؟

 

 

  1.  راستی بچه ها میدونید الان تو چه ماهی هستیم؟
  2. ماه مبارک رمضان
  3. بزارید یچیز قشنگ در مورد این ماه هم بهتون بگم:
  4. اگه یه نگاهی به طلا ها و گردن بند یا النگو های خودتون بندازید می بیند که.
  5. این جواهرات خیلی زیبا هستند
  6. ولی ولقعیتش اینه که از اول اینطور نبودن
  7. از اول شبیه سنگ خام از دل معدن در اومدن
  8. بعد به دست یه استادکار ماهر ؛ خوشگل درست شدن
  9. این استادکار که خیلی هم کار بلد بوده
  10. برای درست کردنشون
  11. گاهی بهشون گرما داده و گداخته کرده و توی کوره گذاشته
  12. تا این سنگ خام به جواهری زیبا تبدیل بشه
  13. یا وقتی به مادرتون میگید که براتون کیک درست کنه.
  14. مواد خام و شل و ول هستند را
  15. تو فر میزاره تا  آماده و خوشمزه بشه.

 

  1. روح ما هم وقتی بچه هستیم خامه
  2. نیاز به تربیت و خوشگل تر شده داره
  3. وقتی به سن تلکیف میرسیم
  4. استادکار ماهر عالم یعنی خدا
  5. برای قشنگ شدن و جواهر شدن قلب و روح ما
  6. بهمون دستور داده توی ماه رمضان روزه بگیرم
  7. راستی می دونستید رمضان از ریشه رمضه به معنی گداخته شده هست
  8. خدا میخواد ما تو ماه رمضان روزه بگیریم تا روح و قلب ما
  9. از شل و ول بودن رها بشه
  10. خوشگل و خوشمزه والبته جواهری زیبا بشه
  11. و کلی ارزش پیدا کنه
  12. حالا هر کی خدا رو دوست داره و حرف رو گوش میکنه یه صلوات بلند بفرسته.

******************************

راستی یه سوال از شما فرشته های روی زمین پرسم.

چرا چادر سرتون گذاشتید؟!

بچه ها این چادر ، هدیه حضرت زهراست.

شما امانت دار خوبی هستید؟

یادتون باشه همه عالم دارن تلاش می کنند. این هدیه مادر رو از سر تون بردارن.

شما اجازه میدین؟

بیایید به امام زمان قول بدیم.

هر اتفاقی بیوفته هر شرایطی پیش بیاد

هرگز هرگز این ارثیه و هدیه حضرت زهرا  را رها نخواهم کرد.

عهد نامه:

امام زمان

من

به شما

قول میدهم

تا پای جان

حجاب و چادری که

ارثیه مادرتان

حضرت زهراست

را

رها نکنم.

حالا برای سلامتی امام زمان دستها رو در هم گره کنین.

اللهم کل ولیک

* یه چند تا دعای خوشگل هم بکنیم:

 

 

 

  • M.M.HKH
۰۹
فروردين
۰۲
  1. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
  2. بسم الله الرحمن الرحیم
  3. اَستَغفُرِاللهَ ربی وَ اَتوبُ اِلَیهِ( 70 مرتبه استغفار  )
  1. من کیم؟ عبد گنه کار الهی العفو

من کیم؟ بنده ی سربار  الهی العفو

منم آن کس که نمک خورد و نمکدان بشکست

نه که یک مرتبه، بسیار الهی العفو

با گناهی که ز من سر زده، بین من و تو

چیده شد این همه دیوار الهی العفو

من زمین خورده ام و آمده ام توبه کنم

با چنین وضع اسفبار الهی العفو

بزنی یا نزنی مال تواَم جان علی
پس بیا رحم کن این بار الهی العفو

چیزی از سوختن من که نصیبت نشود
پس نجاتم بده از نار الهی العفو

مهربانی کن و این بار مرا نیز ببخش
ذوالکرم! حضرت غفّار! الهی العفو

زیر چتر کرمت آمده ام ربّ کریم
با علی ـ حیدر کرّار ـ الهی العفو

ای خدای علی و فاطمه! ای رحمت محض!
می زنم در همه جا جار الهی العفو

ذکر من بعد سلامی به حسین بن علی
می شود لحظه ی افطار: الهی العفو

 

***********

روضه اول

السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا أَوَّل مَظْلُومٍ

وَ یا أَوَّل مَنْ غُصِبَ حَقُّهُ

سلام ما به اول مظلوم عالم

سلام ما به آقایی که حقش رو غصب کردند ....

 

  1. سلام ما به علی و نماز آخر او ...

به حال راز و نیاز و به دیده ی تر او ...

سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد

سلام ما به رخ غرق خون و اطهر او

سلام ما به پریشانی حسین و حسن

سلام ما به دل پر ز آه دختر او

*  یه وقت دخترش زینب ببیند ، یه مَلَک و هاتفی داره در اسمان ندا می ده و ناله می زنه ... زمین داره با این ناله میلرزه، حسنین هم که مسجد هستند ؛ دقت کرد ببینه هاتف چی می گه ؛ شنید داره میگه :

" تهدمت و الله ارکان الهدی قًتل علی المرتضی ..."

اما یوقت اینجا دلش خیلی به لرزه افتاد ...

یوقت دیگه ...

***********

روضه دوم

* * بیست و یک سال بعد تو خیمه نشسته بود ، دید هوا تیره و تار شد .... زمین شروع کرد لرزیدن،

* * یادش افتاد

* * پا برهنه به سمت خیمه ی امام چهارم دوید ، عزیز برادرم چه خبره؟!!

* * کربلا داره میلرزه ؟!!

* * امام سجاد فرمود :

* * عمه جان کار بابامو یکسره کردن ...

ببین سر بابام حسین رو بالای نیزه زدن ...  * * همه بگید حسیییییین

  1. دیدم به روی نیزه ها بال و پرت را 

دیدم به صحرا اربا اربا پیکرت را 

دیدم به سرعت آمدند و دوره کردند 

دیدم گرفتند اشقیا دور و برت را 

دیدم نشسته شمر روی سینه ی تو 

دیدم تمام لحظه های آخرت را 

بالا سرت بودم گریبان می دریدم 

وقتی که با پا بر زمین میزد سرت را 

آقای من هرکار می کردم نمی شد

بیرون کشم از بین مقتل مادرت را 

 

***********

روضه سوم

 

گفتم حسین دلم آتش گرفت ... همه بگید مظلوم حسین جاااااان

همنوا با زینب ....

  1. دیدم به روی نیزه ها بال و پرت را 

دیدم به صحرا اربا اربا پیکرت را 
- دیدم به سرعت آمدند و دوره کردند 

دیدم گرفتند اشقیا دور و برت را 
- دیدم نشسته شمر روی سینه ی تو 

دیدم تمام لحظه های آخرت را 
- بالا سرت بودم - گریبان می دریدم 

وقتی که با پا بر زمین میزد سرت را 
- آقای من هرکار می کردم نمی شد بیرون کشم از بین مقتل مادرت را.

 

***********

روضه چهار

* بدنشو گذاشتن تو گلیمی ، آوردن نزدیک خونه ...

* این بدن سالمه ، فقط فرق سرش ضربه خورده .... هنوز حیات در این بدن باقیه ...

* امیرالمومنین تا سه روز همش از حال میره و بهوش میاد ...

* اما ؛ اما ، دلها بسوزد ... کربلا

* گلیم کجا ؟ و بوریا کجا ؟

* این بدن هنوز زیر سم اسب نرفته ....

***********

روضه پنجم

  1. ای تیغ مرا لَبا لَب از یارب کُن 
    ای تیغ بیا و راحتم امشب کُن 
    بشتاب و سرِ مرا شکاف اما باز
    رحمی به دلِ سوخته ی زینب کُن 
  • وقتی بعد از ضربت خوردن امام حسن و حسین حضرت رو به خونه می آوردن...
  • نزدیک خونه حضرت فرمودند زیر بغل های من رو رها کنید
  • خودم میخوام با پاهای خودم به خونه برم
  • چرا : آخه نمی خوام زینبم پدرشو تو این حال ببینه
  • اما دلها بسوزه ... کربلا کربلا کربلا

 

یوقت یه خواهری ببینه یه گوشه میدان شلوغه ...

نیزه ها و شمشیر هاست که فرود میاد ... گرد غباری پرباست ...

یوقت خواهر ببینه این حسینشه ...

  1. این کشته فتاده به هامون حسین توست 
    وین صید دست و پا زده در خون حسین توست 
    این رفته سر به نیزه اعدا حسین توست 
    این مانده بر زمین تن تنها حسین توست 
    این آهوی حرم که تن پاره پاره اش 
    در خون کشیده دامن صحرا حسین توست 

این بنده خدا و عاشق بی چون حسین توست 
قلبش دریده و غرقه دریا خون حسین توست 

*********************************************

  1. قرآن را روبروی صورت بگشاید
  • اللّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ وَفِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَأَسْماؤُکَ الْحُسْنى وَمَا یُخافُ وَیُرْجى أَنْ تَجْعَلَنِى مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ؛

خدایا؛ از تو درخواست می‌کنم به حق کتاب نازل‌شده‌ات و آنچه در آن است و در آن است نام بزرگ‌ترت و نام‌های نیکوترت و آنچه بیم‌انگیز است و امیدبخش، این که مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهی.

  1. الهی گواهی که شرمنده ام  

به پیش تویا رب سر افکنده ام

ولی هر چه هستم ترا بنده ام 

گدایم ، گدا یم تو بخشنده ای

به حق شهیدان پناهم بده 

به اشک یتیمان جوابم بده

من از سوز دل شب صدا می کنم  

چو مرغ شباهنگ نوا می کنم

ترا این دل شب صدا می کنم 

تو خواهی اگر جان فدا می کنم

 

  • اللهم عجل لولیک الفرج
  • ای خدا گذشتگان ما رو ببخش بیامرز
  • خدایا رهبر عزیزمون و این انقلاب مقدس را حفظ فرما
  • ای خدا امام و شهدا با شهدای کربلا محشور فرما
  • مریض های مد نظر شفای عاجل عنایت فرما
  • ما رو با قرآن و عترت مانوس تر فرما
  • شر دشمنان انقلاب و اسلام به خودشون برگردان

 

  • حالا هر کسی هر حاجتی داره من چند لحظه ساکت میشم از خدا بخواین...

... هرچی دوست داری از خدا بخواه

... خدا خیلی کریمه

... جوونا از خدا عاقبت بخیری بخواین

... مادرا برا جوونا دعاکنین

... فرج آقا یادتون نره

 

 

**********************************

    1. قرآن را بر سر بگذارید:
    • اَللّهُمَّ بِحَقِ هذَا الْقُرْآنِ، وَ بِحَقِّ مَنْ اَرْسَلْتَهُ بِهِ، وَبِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فیهِ، وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا اَحَدَ اَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ...

    خدایا به حق این قرآن و به حق آنکس که او را بدان فرستادى و به حق هر مؤمنى که در این قرآن مدحش کرده اى (علی علی علی ، آیه آیه قرآن مدح علیه)

     و به حقى که تو بر ایشان دارى زیرا کسى نیست که حق تو را بهتر از خودت بشناسد...

    *********************************************

      ​​​​​​​

      • بِکَ یا اَللَّهُ

      بِمُحَمَّدٍ     (صلی الله علیه و آله)

      قرآن به سر گرفتم و گفتم : سلام عشق!

      یعنی به جز حریم تو بر من حرام عشق

       

      1. بِعَلىٍّ        (علیه السلام)

       

      1. نورُ و کوثر نمی فهمیم ما
        قدر را آخر نمی فهمیم ما

      قدرِ زهرا را فقط حیدر شناخت
      یاس پرپر را فقط حیدر شناخت

      1. بِفاطِمَةَ
      2.  بِالْحَسَنِ
      1. حالا که من، از حرم دورم

      درمونم صبر ِ، آخه مجبورم

      یه سلام میدم با حسرت، طرف کربلا

      آرزو اینه بمیرم محرم کربلا

      غم کربلا،من و میکشه

      دلم من فقط، تو حرم خوشه

      لبیک یا حسین...

      هر کی یک بار ،کربلا رفته

      بطلب مارو، آقا هر هفته

      مگه ما نوکر نبودیم،رزقمون رو بده

      مگه ما گریه نکردیم،مادرت شاهده

      گریه میکنم،بیا و ببین

      مادرت میگه،به ما آفرین

      لبیک یا حسین...

      (ساقی دل رو ،بی قرارش کن

      به حسین مارو،یه سفارش کن)3

      سرو کار سینه زنها با ابوفاضل ِ

      حتی ذکر ارمنی ها،یا ابوفاضل ِ

      دستای قلم،دستم و بگیر

      صاحب علم،دستم و بگیر

      لبیک یا حسین.....

      1. بِالْحُسَیْنِ
      2.  بِعَلِىّ بْنِ الْحُسَیْنِ 
      3. بُمَحَمَّدِ بْنِ عَلِىٍّ 
      4. بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ 
      5. بِمُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ 

       

      1. دلم جز به مهر تو سامان ندارد

      دمی زندگی بی تو امکان ندارد

      نباشد فقیر آن که بی مال و پول است

      فقیر آن که مثل تو سلطان ندارد

      السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا

       

      1.  بِعَلِىِّ بْنِ مُوسى  (آهای امام رضائیا)
      2.  بِمُحَمَّدِبْنِ عَلِىٍّ 
      3.  بِعَلِىِّ بْنِ مُحَمَّدٍ 
      4. بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِىٍ 

       

      1. سلام من به قرآن بر سر تو

      سلام من به قبر مادر تو
      اگر زائر شدی صحن نجف را
      سلام من به بابا حیدر تو
      اگر زائر شدی بین الحرم را
      سلام من به جدّ اطهر تو
      بگو از جانب من با حسینت
      سلام من به خون پیکر تو
      اگر رفتی کنار قبر عبّاس
      سلام من به آن آب آور تو
      شب احیا کند ناله سه ساله
      پدر جان،کی بریده آن سر تو
      اگر رفتی کنار قبر زینب
      سلام من به آن چشم تر تو
      به مشهد هم که رفتی یابن زهرا
      بگو من هم بیایم در بر تو
      خلاصه گویمت در بین سرداب
      سلام من به سوز سحر تو

      1. بِالْحُجَّةِ

      اللهم کن لولیک الحجت ابن الحسن...

      1. سفره دار خدا امام زمان
        دگر امشب بیا امام زمان
        شب قدر است هر کجا هستی
        التماسِ دعا امام زمان
        منکه امشب به یادِ تو هستم
        یاد کن پس مرا امام زمان
        دست بر دامنت اگر نرنم
        بروم پس کجا؟ امام زمان
        آمدم آشتی دهی من را
        باخودت، با خدا امام زمان
        کاش قرآن به سر بگیرم من
        یک شبِ قدر با امام زمان
        جای دوری نمی رود که کنی
        گوشه چشمی به ما امام زمان
        خوب شد در شبِ عزای علی
        با تو هم هم صدا امام زمان
        شبِ تقدیرِ من بیا بنویس
        دیدار روی ماهت را  امام زمان

       

       

      • M.M.HKH
      ۰۶
      دی
      ۰۱

      السلام علیکِ یا فاطمهُ الزهرا...

      حبیبتِ رسول الله ...

      السلام علیکِ ایتها الصدیقه الشهیده..

      السلام علیک ایتها المظلومه المغضوبه... 

      1. گر نگاهی بما کند زهرا *** دردها را دوا کند زهرا

      کم مخوان از عطا بسیارش *** آنچه خواهی عطا کند زهرا

      همچون مرغی که دانه می چیند *** دوستان را جدا کند زهرا

      1. خداوند هم روضه زهراش رو می خواند.
      1. خدا در معراج روضه اهل بیت پیامبر رو برای حضرتش می خواند:

       

      1. ...  وَ أَمَّا ابْنَتُکَ (فاطمه)

       

      • فَتُظْلَمُ
      • وَ تُحْرَمُ
      • وَ یُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِی تَجْعَلُهُ لَهَا

      پیامبر من : بدان بعد تو ؛

      •  به دخترت؛ جگرگوشت؛ ظلم بسیار می کنند
      • اورا از حقش محروم می کنند.
      • فدک بزور غصب می کنن

       

      1. وَ یُدْخَلُ عَلَى حَرِیمِهَا

       

      • و حریم منزلش رو هتک می کنند
      • دربش رو به آتش می کشند
        • کدام خونه : پیامبر خدا دربش میرسید :
        • إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً)
      1. اما : کاش به این میزان کفایت می کردند
      2. خدا روضه می خواند:
      • وَ یدخل علی مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ
      • بدون اجازه وارد خونش میشن.

       

      1. آیا ؛ همنطور  از کنارش عبور میکنند؟
      • ثُمَّ یَمَسُّهَا (آزارش میدن)

       

      1. کیا؟
      • هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ( یه مشت ارازل اوباش )

       

      1. اما از حال زهرا هم برات بگم:
      • وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ
      • دختر تو می زنن در حالی که محسنش رو بار داره.

       

      1. این صدمات با فاطمه چه میکنه.
      • و تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ.
      • محسنش رو می کشند
      • وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ.
      • خود زهرات رو هم به شهادت می رسونن

       

      لاله زار وحی را دودی سیه پوشیده بود

      شعله جای لاله از بیت خدا روئیده بود

       

      مرتضی خاموش و زینب بانگ «وا اُمّا» به لب

      فاطمه افتاده زین زخم ها به خون قلطیده بود

       

      باغبان در باغ تنها بود و پیش چشم او «مظلوم علی...»

      دست گلچین لاله ی او را به سیلی چیده بود

       

      مثل بال صید، هم آزرده گشت و هم شکست

      سینه و دستی که ختم الانبیا بوسیده بود

       

      از فشار درد تاب یا علی گفتم نداشت

      بس که آن مظلومه پشت در به خود پیچیده بود

       

      شیر حق غیر از سپر انداختن راهی نداشت

      در عوض زهرا برای او سپر گردیده بود

       

      زخم سینه زخم پهلو زخم بازو بود و بس

      کاش دیگر این همه زخم زبان نشنیده بود

      الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و اخر تابع له علی ذلک

      *****************سینه زنی ... زمینه ****************

      در بین آن دیوار و در
      یارب شده محشر به پا
      بهر حمایت از علی
      زهرا شده جانش فدا
      یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه
      ******
      آتش زبانه می‌کشد
      از خانه ی خیرالنسا
      پرپر شده در پشت در
      ریحانه ی خیرالنسا
      یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه
      ******
      یکی بگوید بر عَدو
      کو دین حق را کافر است
      ای نانجیب بی‌حیا
      این دختر پیغمبر است
      یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه
      ****
      ای کافران بی‌حیا
      دست خدا را بسته‌اید
      پهلوی زهرا را زِ کین
      در پشت در بشکسته‌اید
      یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه
      ****
      با تازیانه و غلاف
      دیگر مَزَن بر پیکرش
      مگر نمی‌بینی لعین
      اینجا سِتاده دخترش
      یا فاطمه ، یا فاطمه ، یا فاطمه

      ******************* سینه زنی شور  ***********************

      نور دو چشم مصطفی یا زهرا یا زهرا

      یا حضرت خیرالنسا یا زهرا یا زهرا

      مادر شاه شهدا یا زهرا

      کن نظری به سوی ما یا زهرا

      ای عرش حق را قائمه یا زهرا

      یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا یا زهرا

      ****

      مادر همیشه آروزم همینه

      برات به سینه بزنم تو همیشه

      دلم به یاد ماتمِت حزینه

      مثل شهیدا می‌زنم به سینه

      ای عرش حق را قائمه یا زهرا

      یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا یا زهرا

      ****

      دلم اسیر غمته همیشه

      اگه فدای تو بَشَم چی می‌شه

      دلم می‌خواد پیش تو رو سپید شم

      مَنَم به راه عشق تو شهید شم

      ای عرش حق را قائمه یا زهرا

      یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا یا زهرا

       

       

      کامل الزیارات نقل می کند به سند صحیحه:

      حَدَّثَنِی مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ الْبَصْرِیِّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ الْأَصَمِّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَمَّا أُسْرِیَ بِالنَّبِیِّ ص إِلَى السَّمَاءِ

      قِیلَ لَهُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَخْتَبِرُکَ فِی ثَلَاثٍ لِیَنْظُرَ کَیْفَ صَبْرُکَ

      قَالَ أُسَلِّمُ لِأَمْرِکَ یَا رَبِّ وَ لَا قُوَّةَ لِی عَلَى الصَّبْرِ إِلَّا بِکَ فَمَا هُنَّ ؟

      قِیلَ لَهُ أَوَّلُهُنَّ الْجُوعُ وَ الْأَثَرَةُ عَلَى نَفْسِکَ وَ عَلَى أَهْلِکَ لِأَهْلِ الْحَاجَةِ

      قَالَ قَبِلْتُ یَا رَبِّ وَ رَضِیتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ

      وَ أَمَّا الثَّانِیَةُ فَالتَّکْذِیبُ وَ الْخَوْفُ الشَّدِیدُ وَ بَذْلُکَ مُهْجَتَکَ فِی مُحَارَبَةِ أَهْلِ الْکُفْرِ بِمَالِکَ وَ نَفْسِکَ وَ الصَّبْرُ عَلَى مَا یُصِیبُکَ مِنْهُمْ مِنَ الْأَذَى وَ مِنْ أَهْلِ النِّفَاقِ وَ الْأَلَمِ فِی الْحَرْبِ وَ الْجِرَاحِ

      قَالَ‏ قَبِلْتُ یَا رَبِّ وَ رَضِیتُ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ وَ

      أَمَّا الثَّالِثَةُ فَمَا یَلْقَى أَهْلُ بَیْتِکَ مِنْ بَعْدِکَ مِنَ الْقَتْلِ

      أَمَّا أَخُوکَ عَلِیٌّ : فَیَلْقَى مِنْ أُمَّتِکَ الشَّتْمَ وَ التَّعْنِیفَ وَ التَّوْبِیخَ وَ الْحِرْمَانَ وَ الْجَحْدَ [وَ الْجُهْدَ] وَ الظُّلْمَ وَ آخِرُ ذَلِکَ الْقَتْلُ

      فَقَالَ یَا رَبِّ قَبِلْتُ وَ رَضِیتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ

       وَ أَمَّا ابْنَتُکَ فَتُظْلَمُ وَ تُحْرَمُ وَ یُؤْخَذُ حَقُّهَا غَصْباً الَّذِی تَجْعَلُهُ لَهَا وَ تُضْرَبُ وَ هِیَ حَامِلٌ وَ یُدْخَلُ عَلَیْهَا وَ عَلَى حَرِیمِهَا وَ مَنْزِلِهَا بِغَیْرِ إِذْنٍ ثُمَّ یَمَسُّهَا هَوَانٌ وَ ذُلٌّ ثُمَّ لَا تَجِدُ مَانِعاً وَ تَطْرَحُ مَا فِی بَطْنِهَا مِنَ الضَّرْبِ وَ تَمُوتُ مِنْ ذَلِکَ الضَّرْبِ

      قُلْتُ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ- قَبِلْتُ یَا رَبِّ وَ سَلَّمْتُ وَ مِنْکَ التَّوْفِیقُ وَ الصَّبْرُ [لِلصَّبْرِ]

      • M.M.HKH
      ۰۵
      دی
      ۰۱

      السلام علیک یا فاطمهُ الزهرا ... حبیبتِ رسول الله ... السلام علیکِ ایتها الصدیقه الشهیده ... السلام علیک ایتها المظلومه المغضوبه ... و رحمه الله و برکاته ...

      السَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، یا قُرَّةَ عَیْنِ الرَّسُولِ

      گل، بر من و جوانی ِ من، گریه می کند

      بلبل به هم زبانی ِ من، گریه می کند

      من گریه مخفیانه نمودم، ولی علی

      بر گریه ی نهانی ِ من گریه می کند

      براتون بگم حال فاطمه این روزا چگونه است...

      امام صادق (ع) فرمود :

      " لَزمَتِ الفَراش"

      مادر ما تو بستر افتاد،

      دیگه نتونست بلند شه 

      "وَ نَحِلَ جِسمُها و ذاب لَحمُها" 

      روز به روز بدنش ضعیف و لاغرتر می شد 

      "حَتی صارَت کالخَیال" 

      از مادر ِ ما فقط یه شبهی باقی مانده بود

      آماده ای یا نه؟

      هم صدا با ناله زهرا :

      از درد شانه، شانه نشد موی زینبم

      دختر به ناتوانی ِ مادر ،گریه می کند

      یه بند دیگه از این شعر رو برتون بخونم...

      دیگر حسین را نتوانم بغل کنم

      این گل به باغبانى ِ من گریه مى کند

      الله اکبر،

      چرا نمی تونست حسینشو بغل کنه

      آخه این مادر سینش زخمیه ...

      پهلوی مادر شکسته ...

      این مادر بازوش با غلاف شمشیر کوبیده شده ...

      همه هم ناله با بچه های فاطمه

      یا زهرا ....

      بزار یکم از زبان حال علی برات بخونم

      اسما میگه یوقت سر بر دیار گذاشت بلند بلند شروع به گریه کرد

      اقا جان شما فرمودید بچ ها آرام گریه کنن

      دست بر دلم نزار اسمااااااا

      دستم به پهلوی شکسه فاطمه رسید ....

      شاید علی سر بر دیوار گذاشته دار آرام آرام زمزمه می کنه ...

      به سمت زهرا از حجره دویدم من

      عدو جلوتر بود دیر رسیدم من

      فاطمه افتاد و ناله کشیدم من

      لگد به پهلوش خورد دیر رسیدم من

      صدایی از بین شعله شنیدم من

      سینه ی زهرا سوخت دیر رسیدم من

      دود فراگیر بود خوب ندیدم من

      محسن من سقط شد دیر رسیدم من

      صدای سیلی از کوچه شنیدم من

       چشم پر از خون شد دیر رسیدم من

      ******

      نه نه حالا که این شعر رو خوندم بزار اصلش رو هم از زبان ینب تو عاشورا برات بخونم

      به سمت گودال از خیمه دویدم من

      شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من

      سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من

      سر تو رو بردند، دیر رسیدم من

      به سمت گودال از خیمه دویدم من

      شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من

      سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من

      سر تو رو بردند، دیر رسیدم من

      عزیز خواهر   غریب مادر(3)

      بزار سینه زنی رو هم از زبان حضرت زینب برات خونم:

      *******

       همه مادر دارن من ندارم

      سایۀ سر دارن؛ من ندارم

      همه میگن زهرا سیلی خورده

      همه باور دارن؛ من ندارم

       

      مگه کسی/ دلش میاد/

      دست روی مادرم بُلَن کنه

      حالا بابام/ با چه دلی/

      تنهایی عشقشو کفن کنه

       

      رو سرِ این خونه بارونه

      دل علی خونه بارونه

      چشمای خیس ما مهمونِ بارونه

      همه طاقت دارن؛ من ندارم

      خواب راحت دارن؛ من ندارم

      راحت از زخمای پهلو میگن

      انگار عادت دارن؛ من ندارم

       

      چجور دلم/ میاد بگم/

      چشمای مادرم شده کبود

      تُو کوچه‌ها/ داد می‌زدم/

      کمک کنید ولی کسی نبود

       

      بغض گلوی من پنهونه

      کی حال و روزم رو می‌دونه

      همه اینا یادم می‌مونه بارونه

      خوشی دیدن مردم؛ ما ندیدیم

      هرچی طعنه بودو ؛ ما شنیدیم

      سرِحالن مردم، بیخیالن

      همۀ دردا رو ما کشیدیم

       

      چیکار کنم/ دلم پره/

      هیچکی نگفت اینا گنا دارن

      یکی نگفت/ حیا کنید/

      یه بچۀ کوچیک/ تُو را دارن

       

      بابام تُو این شبها حیرونه

      محسنشو کشتن، گریونه

      باگریه لالایی می‌خونه، بارونه

       

      ******

      نور دو چشم مصطفی یا زهرا یا زهرا

      یا حضرت خیرالنسا یا زهرا یا زهرا

      مادر شاه شهدا یا زهرا

      کن نظری به سوی ما یا زهرا

      ای عرش حق را قائمه یا زهرا

      یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا یا زهرا

      ****

      مادر همیشه آروزم همینه

      برات به سینه بزنم تو همیشه

      دلم به یاد ماتمِت حزینه

      مثل شهیدا می‌زنم به سینه

      ای عرش حق را قائمه یا زهرا

      یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا یا زهرا

      ****

      دلم اسیر غمته همیشه

      اگه فدای تو بَشَم چی می‌شه

      دلم می‌خواد پیش تو رو سپید شم

      مَنَم به راه عشق تو شهید شم

      ای عرش حق را قائمه یا زهرا

      یا فاطمه یا فاطمه یا زهرا یا زهرا

      • M.M.HKH
      ۰۵
      دی
      ۰۱

      اعوذ بالله

      بسم الله الرحمن الرحیم

      عظم الله اجورنا و اجورکم بمصیبته مولاتنا فاطمه الزهرا سلام الله علیها

      • فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ
      • خداوند در آیه قبل می فرماید:

                  اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاةٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ...

      1. [این نور] در خانه هایی است که خدا شأن و منزلت داده تا نامش در آنها ذکر شود، همواره در آن خانه ها صبح و شام او را تسبیح می گویند.
      2. «ثعلبى» در تفسیر خود نقل مى‌کند: روزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مشغول تلاوت این آیه بود.
      • ابوبکر برخاست و پرسید: آیا خانه‌ى فاطمه علیها السلام و على علیه السلام از مصادیق این آیه است؟
      • فرمودند: آرى، از بهترین مصادیق این آیه است.
      1. چرا ابوبکر این سوال رو پرسید؟ (استخفاف علی؟)
      2. کینه علی در دل دشمنان خداست
      3. تاکید پیامبر پیامبر گرامى: مدت نه ماه به در خانه دخترش مى آمد، بر او و علی سلام مى کرد و این آیه تطیر می خواند:
      • إِنَّمَا یُرِیدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً

       

      1. موضوع بحث :
        • اوصف «سیده النساء العالمین»
        • حضرت زهرا و خانه حضرت
        • چرا امام زمان ؟ «اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ»
      2. خانه ای که مادری مثل زهرا دارد :
      3. خانه تقوا و معنویت ... آموزش دین داری ( دین مهمه)
      • در مورد حضرت زهرا نقل شده: «مَا کَانَ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدَ مِنْ فَاطِمَةَ کَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا؛  در بین امت اسلام، کسی عابدتر از فاطمه (س) نبود، آنقدر برای عبادت ایستاد که پاهایش ورم کرد
        1. سجاده مادر
        2. امام حسن می دیدم مادر نماز شب
        3. قرآن حین آسیب ( سلمان به پیامبر ... یَا سَلْمَانُ إِنَّ اِبْنَتِی فَاطِمَةَ مَلَأَ اللَّهُ قَلْبَهَا وَ جَوَارِحَهَا إِیمَاناً إِلَى مُشَاشِهَا تَفَرَّغَتْ لِطَاعَةِ اللَّهِ)
        4. دعا هایی که نقل شده ... روز دوشنبه ... تسبیهات حضرت و ...
      1. رشد اجتماعی و شخصیت سازی :
        1. آرایش کردن حضرت زهرا... اوقات صلاه ... حلال است تمام
        2. زیارت قبر حمزه ... ضرورت ندارد نامحرم نبیند
      • رشد اجتماعی یعنی این...
        1. اول همسایه بعد اهل خانه
        2. برو صحبت ای پیامبر گوش کن بیا بهم بگو
        3. روایت های زیادی از رفتار مادرانه ایشان وجود دارد:
          1. در آغوش گرفتن فرزندان،
          2. آموزش دادن،
          3. قصه گفتن
          4. بازی کردن با آن ها
      • مادر امروزی فرا فکن ، همه مسئولیت مدرسه وجامعه ... لوس و فانتزی
      • وقت گذاشتن برای فرزندان
      1. خانه علم آموزی و دانایی :
        1. نقل روایت «مُصحَف فاطمة»
        2. پیامبر گاهی ارجاع به فاطمه
        3. سوالات زنان مسلمان
      2. انسان ساز : امام پرور ... زینب ساز و زنان اهل بیت
      3. آرامش و امنیت برای برای همه: (زنان خانه خراب کن)
        1. پدر : ام ابیها ... فداها ابوها ...
        2. خداوند : سوره کوثر ... خیر کثیر
        3. همسر : نعم العون علی طاعة اللَّه
      • درد دل آخر حضرت علی و فاطمه : فقال علی علیه السلام: معاذ اللَّه انت اعلم باللَّه وابرّ واتقی و اکرم و اشدّ خوفاً من اللَّه من مخالفتی، قد عزّ علیّ مفارقتک.
      1. خانه رشد سیاسی و شجاعت و حق طلبی ( آسایش طلبی)
        1.  ... خطبه می خواند ... زینب رو هم می برد ... زینب هم خطبه ی خواند در شام  و کوفه
        2. زنان به خانه ایشان می آمدن
        3. حتی شبانه غسل دادن هم حرکت سیاسی
          1. نشان از عمق درک سیاسی حضرت
      • M.M.HKH
      ۲۳
      آذر
      ۰۱

      بسم الله الرحمن الرحیم

      در ایام بروز فتنه ها و اغتشاشات چگونه مناظره کنیم و چه بگوییم؟؟؟

      آدرس اینترنتی مطالب

      در این ایام نیاز است در دو حوزه توانمندی کسب گردد.

      حوزه اول، حیطه دانش و اطلاعات است، به این معنا که مباحثه کننده به لحاظ محتوا و داده دارای اطلاعاتی دقیق و به روز باشد.

      حوزه دوم که در این ایام معمولاً مغفول مانده است اما از نظر اهمیت کمتر از از مورد قبل اثر گذار نیست، حوزه مهارت مباحثه و مناظره می باشد با این بیان که اگر فرد دارای عمیق ترین و وسیع ترین سطح محتوایی باشد لکن در حوزه مهارت سخنوری از سطح مطلوب بیان و گفت و گو برخوردار نباشد بشدت از میزان اثرگذاری وی کاسته خواهد شد.

      بنابراین دانش افزایی در هر دو حوزه امری بدیهی و ضروری می باشد.

      در غالب موارد محتوای مورد نیاز برای بحث و گفت و گو در فضای مجازی و در بولتن های خبری قابل اصطیاد میباشد لکن مباحث مهارتی به شدت مغفول مانده و چه بسا باحثی بر حقی که با کوهی از اطلاعات به دلیل عدم آشنایی با مهارت سخنوری در مواجهه با فرد متخاصم نتواند عملکرد مطلوبی را  به منصه ظهور برساند و چه بسا خصم کم دانشی که به دلیل سخنوری بتواند عالمی را در میدان بحث بر زمین بزند.

      قبل از ورود به بحث و مناظره نیاز است انسان میدان بازی را برای خود تشریح کند.

      باید توجه داشت که مخاطب چه کسی است. آیا ناظر بیرونی حضور دارد؟

      فضا چگونه است؟ در یک تاکسی گفت و گو صورت می پذیرد یا در یک میتینگ دانشگاهی یا در یک مغازه ابزار فروشی؟

      گاهی ممکن  است بحث در درون یک خانه و سر سفره شام صورت گیرد.

      باید توجه داشت رابطه مناظره کنندگان با هم چگونه است ؟

      آیا از یک قوم و ریشه و فامیل هستند یا اینکه رهگذرانی ناآشنا یا همکلاس هایی نا همگون؟

      همه اینها در نوع ورود و خروج به بحث ها موثر خواهد بود.

      بنابر این گام اول مباحثه و مناظره مخاطب شناسی می باشد.

      و گام دوم ، درک درست میدان بحث و مناظره است.

       قبل از ورود به بحث مخاطب شناسی باید یک نکته مهم در رابطه با میدان بحث را متذکر شد.

      شما باید میدان بحث را ایجاد کنید؛ در میدان بحث دیگران بازی نکنید. یکی از بزرگترین مشکلات مباحثات ما این است که در میدان بازی دیگران دست و پا میزنیم. میدانی که قواعد را آنها نوشته اند و هنجارها را آنها تعریف کردند.

      قبل از ورود به بحث یک الگوی محتوایی را در ذهن خود داشته باشید الگوی که قبلا در مورد جوانب ان مطالعه کرده اید و بعد از چند جمله و چند عبارت سعی کنید بحث را به زمین بازی از پیش تعریف شده خود سوق دهید، توجه داشته باشید که مخاطبان شما امروزه مخاطبانی هستند که توسط رسانه های معاند در یک زمین بازی از پیش تعیین شده با سوال ها و جواب های مشخص در حال زندگی هستند.

      پس لازم است شما نیز یک سیر محتوایی مشخص و از پیش تعیین شده داشته باشید که به تمام جوانب آن مسلط اید و بعد از ورود به بحث و کمی کلنجار با مخاطبان آنها را به میدان مطالب خود سوق دهید آنگاه شما میدان‌دار هستید و شما در موضع قدرت هستید و خصم شما در موضع ضعف. 

       از موضع انفعال وارد بحث نشوید، فعالانه بحث کنید، پرسشگری را شما شروع کنید، حتی اگر با پرسش طرف مقابل روبرو شدید تلاش کنید با سوالات خود سوال او را جواب بدهیم تا او در موضع جواب و ضعف قرار بگیرد.

      یکی از مشکلات اصلی در مباحثات ما این است که معمولاً ما در مقام پاسخگویی به شبهات هستیم.

      پاسخگویی بسیار سخت تر از شبهه سازی است، گاهی یک شبهه پنج کلمه ای جوابی ۵ صفحه ای می خواهد. بنابراین شما سوال کنید، چالش را شما ایجاد کنید، میدان بازی را شما تعریف کنید و دیگران را در مقام پاسخگویی و دفاع قرار دهید.

      سوال های پی در پی در جوانب جوابهای خصم خود ایجاد کنید، یکی از اصلی ترین ارکان مناظره این است که زمین بازی را شما تعریف کنید.

      بدانید برای برخی شبهات هرگز جوابی وجود ندارد، مثلا شبهه معروف «کار خودشونه» هرگز قابل پاسخگویی نیست، چون در حماقت انسانها هرگز انتهایی وجود ندارد و هر آن چیزی که در جواب این شبهه گفته شود میتوان بعد از آن یک «کار خودشونه» گفت و روز از نو و روزی از نو.

      بنابر این بجای پاسخگویی سوال بپرسید. مثلا چه کسی منابع مالی جنبش حاضر را تامین میکند؟ چرا به انسان های فرهیخته اجازه میدان داری در اغتشاشات اخیر را نمی دهند؟ چه تضمینی وجود دارد که اگر حرکت به نتیجه رسید کسانی که امروز اجازه به فرهیختگان ندادند بعد از پیروزی به آنها اجازه بدهند؟ چه کسی هزینه سرسام آور شبکه های خارجی را تامین میکند؟ کدام کشور از تحریم نفت ایران ثمره میبیند؟ عربستان! اینستاگرام چه سودی از نرم افزار خود می برد وقتی یک ریال از ما نمیگیرد؟ چه چیز میفروشد؟ اطلاعات ما را؟ و... شما سوال کننده باشید و میدان دار.

      مخاطب شناسی:

      اگر شما با مخاطب خود  رابطه و حلقه عاطفی دارید هرگز از مجادله و روش اسکات خصم (خفه کردن دشمن) در مباحثات استفاده نکنید زیرا حتی اگر در این بحث کوتاه مدت به پیروزی هم برسید باز هم به دلیل از بین رفتن رابطه عاطفی ، پیروزی واقعی را از دست داده اید . اگر جایگاه شما حق است دور شدن خصم از شما به معنای دور شدن یک فرد از حرف حق خواهد بود، بنابراین با جدال و درگیری افراد را از حق دور نکنید ، بدون تعصب بحث کنید و بگذارید مخاطب طعم حق طلبی شما را بچشد و سپس او را از جام شیرین حقایق بهرمند کنید.

      نیاز نیست همه جا بحث کنید ، گاهی خوش اخلاق باشید و به آرامی از کنار یک مناظره عبور کنید، اگر جراحی بلد نیستید کالبد فکری یک انسان دیگر را نشکافید.

      پیامبر اسلام دینی ازجنس عقل و معجزه ای از جنس کتاب و برهان آوردند اما همواره در طول حیات با برکت خویش مشهور به حسن خلق و مهربانی بودند و جذابیت خلقی پیامبر توده ها را بیشتر به خود جذب مینمود و استدلال و برهان قدرتمند ایشان کمر اندیشه های تاریک را خرد می نمود.

      توجه داشته باشید نیاز نیست در همه مناظرات فرد قانع شود گاهی همین که به سکوت فرو برودکافیست. مثلاً در یک مغازه که چهار نفر حضور دارند اگر یک نفر درگیر بحث با شما میشود اما سه ناظر بیرونی در حال رویت این بحث هستند ضرورتاً نیازی نیست همه انها اعتراف به حقانیت شما کنند. گاهی یک بیان جدلی می تواند بحث را به مسیر درست تری هدایت کند زیرا فرق است میان جلسه برهان و میدان جدل.

      در علم منطق با توجه به مواد استفاده شده در گفتار 5 صنعت برای بیان مقصود معرفی می گردد:

      1. جَدَل یا مُجادِلِه، استدلالی است که از قضیه‌های مشهور یا مورد قبول مخاطب تشکیل می‌شود، و برای قانع‌سازی طرف مقابل به کار می‌رود.

      ساده ترین نوع جدل این است که دیگری را با پرسش‌های پی‌درپی و متعدد روبه‌رو کنیم، به‌طوری‌که سرانجام او به تناقض‌گویی بیافتد و محکوم شود. در این مبارزه کسی که بتواند از پذیرفته‌های طرف مقابل بهره گیرد و او را به بن‌بست بکشاند، پیروز می‌شود.

      بهترین روش در غالب موارد همین روش جدلی می باشد با سوالاتی کوتاه و مکرر مخاطب را در موضع ضعف قرار داده و او را مجبور به پاسخ گویی می نماییم و از آنجا که مخاطب ما حق نیست در ناحق گویی به تناقض خواهد افتاد.

      توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد که در بیان جدلی هدف فقط اعتراف و تسلیم مخاطب است که در اغلب موارد که مباحثه شما ناظر بیرونی دارد همین مقدار از ورود به بحث کفایت می کند.

      نیاز نیست در یک فروشگاه که 6 نفر مخاطب بیرونی حضور دارند و نهایت 10 دقیقه زمان برای گفت و شنود وجود دارد برای مخاطب خود برهان های عمیق فلسفی بیان نمایید، همین مقدار که یک همدلی و اعتراف و تسلیم از مخاطب مستقیم دریافت شود، خود فرد و ناظران آرام گرفته و از هیجاناتشان کاسته خواهد شد، پر واضح است که در ده دقیقه مباحثه سرپایی نمی توان کسی را به هدایت محض یا ظلالت آشکار سوق داد.

      1. خطابه: روشی است که به وسیله آن می‌توان مردم را نسبت به چیزی ‌که انتظار تصدیق آن می‌رود در حد امکان قانع ساخت. گاهی نیاز است افزون بر الزام دیگران به پذیرش یک مطلب، به لحاظ درونی نیز اقناع‌شان ساخت. روشی‌که متکفل این امر خطیر است، نزد منطق‌دانان به خطابه مشهور است.

      گرچه غرض در جدل و خطابه هر دو غلبه بر دیگران است، لیکن با این تفاوت که در خطابه غلبه صرف مراد نیست، بلکه افزون بر آن گفته‌های گوینده باید در عمق جان مخاطب نیز نفوذ کرده و او را قانع سازد.

      برای ایراد یک خطبه قرا شما نیاز دارید که مخاطبان هم گن و گوش های شنوایی را در مقابل داشته باشید و در اکثر موارد شما در گفت و شنود های سیاسی و اجتماعی چنین مخاطبی ندارید و مخاطبان شما در مقام خصم قرار گرفته و مباحثه از آرامشکافی برخوردار نیست.

      پس اگر در جمع فامیل از اعتبار کافی برخوردار هستید می توانید خطبه خوانی و سخنوری را پیش بگیرید ، اما بدانید در غالب موارد چنین مجالی را نخواهید یافت.

      1. شعر در علم منطق، سخنی که سبب تأثّر روحی دل‌خواه در مخاطب می‌شود البته کمی با تعریف شعر در ادبیات تفاوت دارد.

      غالب استفاده این صنعت در جمع های مذهبی و هییات دینی می باشد ، استفاده درست و بهنگام از این روش در یک هییت مذهبی می تواند اثری معادل صد برهان بر مخاطب داشته باشد.

      بنابراین با توجه به کیفیت مخاطب می‌تواند هر یک از این صنایع را بکار برد.

      گاهی بکار گیری یک بند ادبی در یک گفت شنود با مخاطب مذهبی یا در یک هیئت می تواند قلب ها را بیشتر از چند برهان فلسفی به حقایق نزدیک بنماید زیرا معمولاً مخاطبان تخصصی برهان های مخفی در نهان و فطرت خود دارند که با یک حس آمیزی مطلوب می توان این برهان ها را از درون مخاطب به جوشش افکند.

      1. مُغالِطِه، سَفسَطه یا مَغلَطِه ؛ که جزئی از برهان است که به طور قابل اثباتی در آن ایراد وجود دارد.مثلا: در باز است و باز هم نام پرنده ایست پس در پرواز میکند!

      این نوع قیاس فاسد است و به نتیجه صحیح نمیرسد و فساد آن یا از جهت ماده است یا صورت و یا هر دو.

      شناخت مغالطه و انواع آن به شدت مهم تر است ، گاهی در یک مباحثه خصم شما با مغالطه های ظریف دام هایی را برای شما می گستراند که رها شدن از آنها غیر ممکن است.

      و گاهی شما نیاز است با ایجاد مغالطه ظریف خصم بی ادب را خاموش کنید تا دیگر مخاطبان شما از گفتار حق شما بهرمند گردند.

      در یک فرمول کلی و جامع برای رهایی از دام مغالطات لازم است سه دستورالعمل را در مباحثات خود مد نظر قرار دهید.

       1. اگر مباحثه عمیق شد حتماً معنا و مفهوم و مراد مخاطب را به طور شفاف و درست از او مطالبه کنید، نگذارید با مبهم گویی میدان بحث را در اختیار بگیرد اگر از کلمه ای مثل آزادی استفاده کرد از او بخواهید به طور شفاف آزادی را معنا کرده و چند مثال از آن را بگوید کلمه آزادی شامل حق آزادانه در کشتار افراد بی گناه می شود و همچنین شامل حق همجنس بازی می شود و همچنین شامل حق آزادی اندیشه و حق طلبی نیز می شود ، کدام آزادی مراد است و چه کسی حدود آن را مشخص می کند؟ سازمان ملل یا خداوندگار عالم؟؟؟ اگر سازمان ملل حکم فرماست آیا مخاطب شما حق آزادی جنسی را به فرزند 18 ساله خود می دهد که مهمانی از جنس مخالف را در اتاق خواب خود میزبانی جنسی کند؟

      2. به شدت از ورود عناصر خارجی به محیط بحث جلوگیری کنید مثلا اگر در گفتار گوینده علاوه‌بر سخن ، پوزخند یا فریاد یا توبیخ دیده شد به او تذکر بدهید که در بیان مباحث خود فقط صحبت کند ، اصطلاحا ادا و نمایش بازی نکند و همچنین توجه بسیار به یک مخاطب پر جنجال و نادیده گرفتن شما و یار گیری بیرونی و هرگونه خروج از جریان بحث دو نفره از شایع ترین نوع مغالطات بیرونی می باشد.

      بنابراین از ورود هر عنصر بیرونی که می‌تواند در جریان بحث شما اثر منفی بگذارد جلوگیری کنید و فوراً تذکر بدهیم.

      3. شفاف و کوتاه سخن بگویید و شفاف و کوتاه پاسخ بخواهید هرگز اجازه اطاله کلام و خروج از موضوع را ندهید.

      پا فشاری کنید تا در زمین شما و در موضوع شما پاسخ داده شود و به زمین و میدان بازی خصم نروید زیرا در دام مغالطات اسیر می شوید.مثلا: اگر سوالی پرسید بگویید فعلا جواب سوالم را بده بعد ادامه بحث ...و از این امر کوتاه نیایید تا بحث شاخه شاخه نشود.

      با توجه به اینکه اقسام مغالطه بسیار زیاد است با توجه به همین سه موضوع می‌توانید از غالب مغالطات در امان بمانید و مباحث را در جریان درست خود پیش ببرید. و حتی اگر خودتان نیز در دام گروهی افتادید که نیاز به مغالطه دارد می توانید از همین سه روش استفاده کنید.

       

      1. بُرهان، قیاسی‌است که مقدمات آن منحصراً از قضایای یقینی یا یقینیات(محسوسات، تجربیات، اوّلیّات و متواترات) یا از قضایایی که در تحلیل منتهی به یقینیات شود، تألیف شده باشد. بنابراین قیاس برهانی، قیاسی است که هم صورت و هم مادّه آن هر دو در نهایت اتقان است، بنابراین نتیجه‌اش کاملاً قابل اعتماد است و در آن مجال تشکیک نیست. و دونوع دارد :اِنی. و لِمّی.

      برای استفاده از برهان ابتدا شما نیاز به مخاطبی برهان پذیر دارید. در مباحثات خیابانی اکثر مخاطبان در جریان مباحثات برهان پذیر نیستند یعنی به دنبال مطلب حق نیستند، استفاده از برهان قلب سلیم می خواهد و محیط آرام.

      در محیط پر تنش نمی توان از برهان و استدلال استفاده نمود بنابر این بهتر است بعد از کمی بیان جدلی و در دست گرفتن مسیر بحث و مناظره و کلاس کم کم شروع به بیان برهانی کنید زیرا دلها و قلب ها همراه شما شده اند و اینک میتوانید براهین فطری و فلسفی و براهین حقانیت خود را با آرامش بیان کنید.

      استفاده از برهان و روش برهانی در آغاز کلام در مقابل مخاطب کم صبر و کم دانش شما را به ذلت می کشاند.

      مثال مشهور داستان عالمی است که به روستای پدری خود بازگشت،  ملای محلی آن دیار که جای خودش را تنگ میدید برای به ذلت کشاندن آن عالم حقیقی در جمع روستاییان از او پرسید می توانی یک «مار» بنویسی و آن عالم یک کلمه «مار» نوشت. سپس آن ملای محلی نقاشی مار را کشید و بعد از مردم عوام و کم دانش روستا پرسید کدام یک مار است و همه نقاشی مار را تصدیق نمودند، در واقع آن ملای محلی انسان آگاهی بود و میدانست مخاطب او سواد و دانش ندارد پس یک زمین بازی در حد توان و دانش آنها درست کرد و در این میدان عالمی را به ذلت کشاند.

      در اکثر مباحثات ما ناظر بیرونی اسیر مغالطات کلامی می شود و به دنبال برهان نمی گردد پس دقت نظر داشته باشید.

       

      • M.M.HKH
      ۲۳
      آذر
      ۰۱

      بسم الله الرحمن الرحیم

      لینک مطلب

      نکات ضروری برای ورود به به مدارس در ایام فتنه 1401:

      نکات و مطالب ذیل ثمره تجربه نگاری از  ده ها ساعت حضور مبلغینِ کارکُشته در مدارس متوسطه دوره دوم در ایام فتنه ۱۴۰1 می باشد.

      به اذعان اکثر مبلغین ، دانش آموزان در ایام فتنه و اغتشاشات اخیر به شدت حالت تهاجمی و مضطربانه ای پیدا کرده اند، از این رو برگزاری دوره های آموزشی بر مدار آرامش، صبر و اخلاق نیکو ضرورتی اجتناب ناپذیر است.

      1. در صورتی که معمم هستید و میخواهید با لباس روحانیت وارد مدارس بشوید لازم است در ساعات غیر از زنگ های تفریح و صبحگاه که انبوه دانش آموزان در حیات مدرسه هستند ، وارد محیط آموزشی شوید. زیرا دانش آموزان در ساعات تفریح و ساعت صبحگاه پر از هیجان هستند و با دیدن یک روحانی معمم در مدرسه ممکن است شروع به شعار دادن نمایند.

      بنابراین اگردر زمان زنگ تفریح به مدرسه رسیدید صبر کنید تا دانش آموزان به کلاس بروند و بعد وارد مدرسه شوید.

      1. در صورتی که می خواهید در ساعات تفریح در محیط حیاط و یا راه رو قدم بزنید، حتما بعد از حضور در چند کلاس این کار را انجام دهید زیرا بعد از حضور در چند کلاس تعدادی از دانش آموزان با شما احساس راحتی کرده و همین حس مثبت به سایر دانش آموزان منتقل می شود اما در صورت ناآشنایی ممکن است دانش آموزان نسبت به شما نگاهی بدبینانه پیدا کند.
      2. سعی کنید زنگ های تفریح یا زنگ های ورزش دانش آموزان را اشغال نکنید.
      3. اگر تجربه کافی در برگزاری کلاس ندارید هرگز کلاس ها را تجمیع نکنید، برگزاری جلسات در سالن همایش و نمازخانه مدارس را حتماً با حضور مدیر، ناظم یا یکی از معلمانی که دانش آموزان با آنها علقه و رابطه عاطفی دارند پیگیری کنید.
      4. حتماً قبل از ورود به هر کلاس بخواهید مدیر یا یکی از کادر مدرسه شما را به کلاس معرفی کند، بدون معرفی وارد کلاس ها نشوید زیرا برقراری ارتباط با دانش آموزان برای شما سخت خواهد شد.
      5. اگر در کلاس داری مبتدی هستید، حتماً سوال و جواب را به صورت کتبی انجام دهید، از برگزاری سوال و جواب به صورت شفاهی جداً خودداری کنید زیرا اثر گذاری کم شده و هیجانات باعث برهم خوردن جلسات می شود. اگر دانش آموزی سوال شفاهی پرسید او را دعوت کنید که سوال خود را به صورت مکتوب نوشته و به شما تحویل دهد با این روش تعداد زیادی از سوالات اصلاً پرسیده نمی شود.
      6. حتماً با طرح نامه و سیر محتوایی وارد کلاس بشویم ، از ورود بی برنامه به کلاس جداً خودداری کنید.
      7. با دانش آموزان بحث سیاسی نکنید، به اعتراف اکثر مبلغین کارکشته بحث های سیاسی در کلاس های دانش آموزی معمولاً پُرتنش و کم ثمر هستند، با یک سیر محتوایی فرهنگی یا نگاه کلان و تمدنی ، آرمان های ذهنی دانش آموزان را واکاوی کنید، آنها را نسبت به واقعیت های تاریخی و دشمنان فرهنگی و دشمنی های فرهنگی آشنا نمایید. از بحث ها وگفت و شنود های دو جانبه با لیدر های فکری کلاس ها اجتناب کنید و آنها را دعوت کنید بعد از کلاس گفتگو را ادامه دهند(عموما انجام نمیشود). شما باید برای همه کلاس برنامه داشته باشد نه فقط برای دو نفر.
      8. اگر به مدارس دخترانه میروید از دیدن دانش آموزانی که در کلاس شما کشف حجاب کرده اند شوکه نشوید، روش برخورد با این دانش آموزان تغافل است، باید وجود و عدم آنها را در کلاس لحاظ نکنید، با گذشت کمی از کلاسِ مهیج شما آنها حجاب را رعایت می کنند تا وارد بحث بشوند ، به محض مراعات حجاب آنها را مورد خطاب و توجه قرار دهید. با این کار ، کم کم اکثر دانش آموزانِ کشف حجاب کرده برای شرکت در جریان کلاس مراعات خواهند کرد.
      9. از بیان موضوع حجاب در جلسات اول جداً خودداری کنید، حجاب در حال حاضر موضوع مورد اختلاف بین شما و اکثر مخاطبان شماست، بهتر است از همدلی و نقاط اشتراک شروع کنید.   ابتدا محل اختلاف خود و دانش آموزان را نشانه نروید. با آرامش ابتدا یک پل به قلب دانش آموزان ایجاد کنید و سپس از منظر دلسوزی موضوعات مهم را با بیانی دلسورانه و محکم یادآوری کنید. شروع با موضوع حجاب باعث جانبداری دانش آموزان شده و نفوذ کلام شما را کم و کلاستان را کم رونق می کند.
      10. داده های دانش آموزان معمولا سطحی و سوالات آنها معمولاً مشابه است، اکثر دانش آموزانی که حضور فعال در اینستاگرام دارند به شدت مهاجم و عصبی هستند، اگر اصرار بر بحث سیاسی داشتند ، از این کلمه زیاد استفاده کنید: «من با شما بحث سیاسی ندارم، آمدم مطالبی را بیان کنم که معمولاً با شما دانش آموزان کمتر مطرح می شود». سعی کنید بذر امید در دل دانش آموزان بکارید، سعی کنید سیاهی ها را از ذهن آنها بزدایید.
      11. خواهشا اگر توان اداره کلاسی را نداشتید، حتماً کلاس را زودتر تمام کنید، میتوانید از کلماتی مثل این استفاده کنید: «خوب بچه ها برای امروز بسه، من الان خیلی حالم خوب نیست، آروم و بی صدا به حیاط بروید». خواهشاً به اصطلاح «کلاس ها را زخمی نکنید».

      اداره ضعیف و ناقص یک کلاس پل های ارتباطی دیگران را نیز خراب میکند، به لیدرها مدال افتخارِ «خوب حالش رو گرفتیم» می دهد. معمولاً سخت ترین کلاس ها برای مبلغین کلاس هایی هستند که توسط مبلغین قبلی زخمی و خراب شده اند، اگر توان اداره یک کلاس را ندارید بسیار بهتر است که از ادامه آن کلاس انصراف دهید و با آرامش کلاس را تمام کنید و بر اداره نابهنجار کلاس پافشاری نکنید.

      1. در مدارس دخترانه حتماً صدای خود را ضبط کنید، نیاز نیست این مطلب را به کسی بگویید. توجه داشته باشید اولیای دانش آموزان را باید دشمن خود فرض نمایید.

      یکی از مبلغین بسیار متخصص در امر مشاوره و کلاسداری دانش آموزی خاطره ای را نقل می کردند، در دفترمدیریت مدرسه تعدادی از دانش آموزان دختر گرد مدیر و این مبلغ جمع شده بودند و اصرار داشتند که زنگ بعدی نیز مبلغ به کلاس آنها بیاید، در همین حین مادر یکی از دانش آموزان وارد دفتر شده و به ناظم مدرسه می گوید: ببین بچه بسیجی داره با دخترای دانش آموز حال میکنه ، معلومه میخواد کسایی که شعار میدن رو شناسایی کنه و ...

      این واقعیتی از ذهنیت اکثر اولیا نسبت به حضور شما در مدارس است، خاطرات مشابه این مورد ایام اخیر زیاد دیده و شنیده شده است. 

      1. در صورت بروز هر مشکلی بدانید دانش آموزان  و کادر مدرسه کاملا غیر صادقانه نسبت به شما رفتار می کنند، لطفاً صدای جلسات خود را ضبط کنید تا در صورت بروز مشکل بتوانید به آنها استناد کنید.
      2. یک طرحنامه محتوایی داشته باشید تا در صورت بروز هرگونه مشکلی محتوای شما قابل ارائه به ناظران بیرونی باشد.
      3. اگر هیجانات یک کلاس یا مدرسه بالا رفت کنترل خود را از دست ندهید هرگز عصبانی نشوید، نهایتا سکوت و نگاه معنادار داشته باشید. عصبانیت شما در مقابل یک دانش آموز دال بر ضعف در مقابل اوست.
      4. سعی کنید به مدارسی بروید که دانش‌آموزانِ بهتری دارند، امروزه دانش آموزان مذهبی در فشار و مضیقه هستند و معمولاً توسط سایر دانش آموزان مورد زخم زبان قرار میگیرند، تقریباً همه مبلغینی که به مدارس دخترانه رفتند، اعتراف دارند دانش آموزان دختر مذهبی توسط سایر دانش آموزان مورد طعنه قرار دارند، پس بدانید شما می توانید باعث قوت قلب دانش آموزان مذهبی شوید.
      5. اگر جلسات محدودی را با یک مجموعه دارید حتماً مدارس همفکر و مذهبی تر را انتخاب کنید. اگر قرار است فقط یکبار سر یک کلاس بروید، کلاسی را انتخاب کنید که دانش آموزان مذهبی بیشتری دارند تا بتوانید از حلقات نزدیک فکری پشتیبانی کنید.

      ولی اگر برنامه تربیتی دارید و هر کلاس را حداقل سه مرتبه شرکت میکنید ، بهتر است کلاسهایی بروید که افراد همفکر کمتری دارند،

      1. فعالیت تبلیغیِ حداقلیِ شما اثرِ حداقلی خواهد داشت؛ در حالی که اکثر دانش آموزان تقریبا نیمی از ساعات بیداری خود را درگیر فضای مجازی هستند و شما تنها یک ساعت درسی با آنها ارتباط دارید، پس در این یک ساعت سعی کنید بهترین مطلب را با نگاه همدلی و برادری به آنها انتقال دهید تا اگر هدایت نشدند حداقل دشمن هم نشوند.
      2. برای هماهنگی مدارس از بالا هماهنگ کنید، معمولا مدیران مدارس با شما همکاری لازم را نخواهند داشت. البته مدیران دغدغه‌مند و انقلابی نیز هستند که همراه شما باشند اما بهتر است برای هماهنگی حضور در مدارس از آموزش و پرورش نامه حضور داشته باشیم تا در صورت بروز مشکل حامی داشته باشد.
      • M.M.HKH