روضه مکتوب فاطمیه شب نهم
فیش مرثیه | ||||
| ||||
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه واله فِیحَقِّهَا فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی یَرْضَى اللَّهُ لِرِضَاهَا وَ یَغْضَبُ لِغَضَبِهَا وَ هِیَ سَیِّدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ وَ قَالَ إِنَّمَا سُمِّیَتْ ابْنَتِی فَاطِمَةَ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَطَمَهَا وَ فَطَمَ مَنْ أَحَبَّهَا مِنَ النَّار ......دختر من فاطمه نامیده شد، زیرا که خداى عزّ و جل او و دوستانش را از آتش جهنم جدا سازد.
فاطمه ای باغبان باغ عشق ای به داغستان هستی داغ عشق
فاطمه ای نورهستی افرین ای زتوحق گفته برخودآفرین
فاطمه ای حرف اول درنخست ازتوگشته نادرستی هادرست
فاطمه ای معنی الله ونور خاتمیت راتویی عین طهور 2
|
مقدمه (گریز) |
|||
السلام علیک یابنت رسو ل الله یاقره عین الرسول ایام ایام فاطمیه است ان شالله یک روزی بیاد که مادهه فاطمیه تومدینه عرض ارادت کنیم ذکر مصیبت کنیم مصیبت همان خانمی که وصیت کرده بود: «على جان! خودت مرا غسل بده و تجهیز و دفن کن. شب مرا دفن کن، نمىخواهم کسانى که به من ظلم کردهاند در تشییع جنازه من شرکت کنند». على زهرا سلام الله علیها را را دفن کرد. خانم فاطمه زهراسلام الله علیهاهمچنین وصیت کرده بود: على جان! بعد که مرا به خاک سپردى و قبر مرا پوشانیدى، لحظهاى روى قبر من بایست و دور نشو که این، لحظهاى است که من به تو نیاز دارم. على در آن شب تاریک تمام وصایاى زهرا سلام الله علیهارا مو به مو اجرا کرد. حالا بر على چه مىگذرد، من نمىتوانم توصیف کنم: زهراى خود را با دست خود دفن کند و با دست خود قبر او را بپوشاند؛ ولى این قدر مىدانم که تاریخ مىگوید: «فَلَمّا نَفَضَ یَدَهُ مِنْ تُرابِ الْقَبْرِ هاجَ بِهِ الْحُزْنُ» على قبر زهرا را پوشاند و گرد و خاک لباسهایش را تکان داد. تا آن لحظه مشغول کار بود زیاد متوجه تنهایی خود نمی شد حالا مىخواهد وصیت زهرا را اجرا کند، یعنى بماند. تا به این مرحله رسید، غمهاى دنیا بر دل على روآورد؛ روزسختی بود آن روزی که زهراجان سپرد من نمی دانم چه سان آن روز برمولا گذشت شرح سوز سینه اش را سینه سینا شد آه عالم سوز او از قاب او دانا شد بعدازشهادت بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها امیرالمومنین آن قدر دردل داشت که گاهى درد دلهاى خودش را با چاه مىگفت، سرش را در چاه فرو مىبرد. ولى براى درد دلى که در زمینه زهرا دارد، فکر مىکند هیچ کس بهتر از پیغمبر نیست. رو مىکند به قبر مقدس پیغمبر اکرم: السَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسولَ اللَّهِ عَنّى وَ عَنِ ابْنَتِکَ النّازِلَةِ فى جِوارِکَ وَ السَّریعَةِ اللِّحاقِ بِکَ، قَلَّ یا رَسولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرى ی ا رسول اللَّه! هم از طرف خودم و هم از طرف دخترت زهرا به شما سلام عرض مىکنم، حال على را اگر مىپرسید صبر على بسیار اندک شده است. بعد جملهاى مىگوید: به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو چگونه در ستمکارى بر او اجتماع کردند، از فاطمه علیها السّلام بپرس، و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر، که هنوز روزگارى سپرى نشده، و یاد تو فراموش نگشته است.
ابْنَتُکَ بِتَضافُرِ امَّتِکَ عَلى یا رسول اللَّه! عن قریب دخترت به تو خواهد گفت که امت تو بعد از تو با او چه رفتارى کردند.3
|
پرورش مرثیه ،اوج مرثیه ، |
|||
و لا حول و لا قوّة الّا باللَّه العلىّ العظیم و صلّى الله على محمّد و آله الطاهرین
|
پایان (فرود) |
|||
1. إرشاد القلوب إلى الصواب، ج2، ص: 232 2.ژولیده نیشابوری ای چشم هابگرییدص238 3.روضه های استاد مطهری ( . مجموعهآثاراستادشهیدمطهرى ج24 277 یانهج البلاغه خطبه 202 )
|
منبع |