وصیت امام حسن مجتبی ع هنگام شهادت
جنادة بن ابی امیه میگوید: وارد شدم بر حسن بن على علیهالسّلام در آن مرضى که به آن ارتحال فرمود، و در پیش روى او طشتى بود که در آن خون ریخته بود، و جگر حضرت در اثر زهرى که معاویة بن أبى سفیان - خدایش لعنت کند - به آن حضرت خورانده بود قطعه قطعه بیرون مىآمد. عرض کردم: اى مولاى من! چرا خود را معالجه نمىکنى؟ فرمود: اى ابا عبد اللَّه مرگ را به چه چیز علاج کنم. گفتم: انّا للَّه و انّا الیه راجعون. سپس حضرت به جانب من توجه کرده فرمود: به خدا سوگند این پیمانى است که رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله با من فرموده که این امر (امامت) را 12 نفر پیشوا و امام از فرزندان على و فاطمه مالک شوند و هیچ یک از ما نیست جز این که یا به زهر و یا به شمشیر کشته شود (و به مرگ عادى از دنیا نخواهیم رفت). سپس طشت را از نزد حضرت برداشتم و حضرت تکیه فرمود.
- ۰ نظر
- ۲۶ مهر ۹۷ ، ۲۲:۵۵