احسن الکلام

متن و فیش منبر،سخنرانی و کلاسداری

احسن الکلام

متن و فیش منبر،سخنرانی و کلاسداری

متن و فیش منبر ، سخنرانی و کلاسداری

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «متن روضه شب عاشورا» ثبت شده است

۰۴
شهریور
۹۹

السّلام علیک یااوَّل قتیلٍ من نسل خیرسلیل

السّلام علی عَلِیٍّ الکبیر

 ای خداجلوه و نبی مرآت            مرتضی خصلت و حسین صفات نه

انبیاءدرجلال توشده محو             اولیاءبرجمال توهمه مات

خاتم الانبیاءزسرتاپا                     سیدالاوصیاءزپاتاسر

 ماه کنعان سیدالشهداء              یوسف کربلا علی اکبر

  1. ازامام صادق(ع)سوال شد بالاترین لذتهاچیست؟ فرمودند ... فرزندی رشید جلوی چشم پدرراه برودپدر به قدوبالای خیره نگاه کنه.دوباره سوال شدسخت ترین مصیبتهاچیست؟فرمودند همان جوان درمقابل دیدگان پدرازدست برود
  • امشب شب جوان ازدست داده هاست
  • باباهای شهداءکجانشسته اید
  • شماامشب برای حاجتمندادعاکنید
  • جانم حسین(2)  ای جان جانانم حسین
  • آقاجان چه گذشت به شما ...
  • آن موقعی که علی اکبرآمد ... اذن میدان خواست
  • نوشتند : فأذِنَ له،  ثم نَظَرالیهِ نظرآیِسٍ منه واَرخَی عینَهُ وبَکَی  ابی عبدالله ...
  • فورا اجازه داد
  • یک نگاه مأیوسانه ای به قد بالای جوونش
  • بی اختیار اشک ازچشمشان جاری شد
  • خدا تو شاهد باشد: اَشبَهُ الناسِ خَلقًا وخُلقًاومنطِقًابرسولک

گمان مدارکه گفتم برو،دل ازتوبریدم 

نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم

دلم به پیش تو ،دیده به قامتت

خدای داند ودل شاهداست... من چه کشیدم ... مظلوم حسین...

  • علی به میدان رفت
  • جنگ نمایانی کرد
  • گرمای هوا و سنگینی زره و عطش امان علی رو بریده
  • اومد از باباش طلب آب کرد...
  • بابا جانم آیا جرعه آبی هست...
  • ... عزیزدلم برو که بزودی از دست رسول خدا سیراب میشی...
  • دوباره میدان رفت
  • یوقت ناله علی بلند شد
  • پدرجان علی تو دریاب
  • حسین خودشو به علی رسون
  • نوشتند از بالای اسب بر زمین افتاد
  • اومد جنازه اربا اربای علی رو بغل گرفت
  • دید دلش آرام نمیگیره
  • یوقت دیدند و وَضَعَ خَدَّهُ علی خَدِّهِ
  •  صورت به صورت جوانش گذاشت
  •  یا بُنیّ قَتَلَ اللهُ قومًا قتلُوک
  •  
  • علَی جانم... علی الدُّنیا بعدَکَ العَفا.
  • حالا حسین میخواد علشو به خیمه ببره
  • دیگه رمقی برا حسین نمونده
  • ناله دل حسین....

آی

جوانان بنی هاشم بیاید
علی را بر در خیمه رسانید

خدا وندا که من طاقت ندارم
علی را بر در خیمه رسانم

----
مدینه مادرش چشم انتظار است
به خیمه عمه اش دل بی قرار است

کجا رفتند و آن رعنا جوانان
کجا رفتند و آن پاکیزه جانان

----
نباشد مادرش لیلا بیاید
تماشای قد اکبر نماید

بگویید عمه اش زینب بیاید
علی بر در خیمه رساند

  • الا  لعنه الله علی القوم الظالمین
  • M.M.HKH
۰۴
شهریور
۹۹

"اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ"

امشب ما رو سوا کن،ما رو به کشتی نجات خودت برسون... حسین...

 کشتی نوح نشد منتظر هیچ کسی ۲

این حسین است که با خود همه را خواهد برد

حسین ...

*السلام علیک یا اباعبدالله*

شب عاشورا قرار بود حمله بشه،اصحاب اومدند اعلام وفاداری کردند،بیاید ماهم امشب کنار خیمه آقا یه جوری بهش سلام بدیم که دل زینب قرص بشه

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"

لبها معطر است سلام علی الحسین

ساعات آخر است سلام علی الحسین)۲

این خاک، رستخیز تمام مصایب است

صحرای محشر است سلام علی الحسین

ظهر دهم رسیده و چشمان خواهری

سوی برادر است، سلام علی الحسین

*حسین ... آی ...*

ظهر دهم رسیده و از سیب سرخ عشق

عالم معطر است سلام علی الحسین

این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب۲

دنبال اصغر است سلام علی الحسین

*آخه اهل حرم  یه وقت دیدند آقا رفت پشت خیمه شروع کرد با غلاف شمشیر خاک رو کندن،علی اصغرم"*

این سوی، نعش اکبر و سوی دگر، رباب

دنبال اصغر است سلام علی الحسین

هم دست ها بریده و هم آب ریخته است

عباس، مضطر است سلام علی الحسین

*اون لحظه که آب روی زمین ریخت عباس مضطر شد،قربونت برم سقای حسین،علمدار عشق من یه مضطر دیگه هم میشناسم که روز یازدهم وقتی همه رو سوار کرد،کاروانش رو مرتب کرد،نمیدونم زینب با دختر بچه هایی که مرده بودند چه کرد؟! همه به دست و پا غل و زنجیر جامعه دارند،همه رو سوار ناقه های بی جهاز کرد،زین العابدین رو سوار کرد،سی هزار نامرد دارند نگاه میکنند"یا مجیب المضطر اَجب المضطر"زینب به داد برس،الان زین العابدین قالب تهی میکنه،صدا زد"یا حجة الباقین و یا ثمال الماضین" ای یادگار گذشتگان و ای امید آیندگان "مالی اراک تجود بنفسک؟! "چرا داری با جون خودت بازی میکنی؟  تو حجت خدایی! عمه مگر این بدن حجت خدا نیست؟

کفنی داشت ز خاک و کفنی داشت ز خون

تا نگویند حسین بن علی بی کفن است

حسین ....

امشب شهادتنامه عشاق امضا میشود

فردا زخون عاشقان این دشت دریامیشود

امشب باید خودمونو برسونیم وگرنه جا میمونیم...

امشب شبشه...

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

مکن ای صبح طلوع...

عصر فردا....

همون لحظه ای که آسمون تیره و تار شد،همون لحظه ای که صدای بانویی قدشکسته بلند شد...

عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است...

زینب بچه ها رو جمع کن...

حسین حسین حسین...*

بر آن گلو که بوسه برآن زد پیامبر

امروز خنجر است،سلام علی الحسین

 

والعصر، عصر اگر برسد چشم زینبش

حیران یک سر است،سلام علی الحسین

*سری به نیزه بلند است...

 

حسین جان قراره سرت رو وارد کوفه کنند؛زینب معلم قرآن دختران اینا بوده، من بهشون یاد دادم اگر کسی قرآن خواند ماشاء الله بگید،بارک الله بگید ولی اینا سنگ میزنند،من بهشون یاد ندادم وقتی کسی قرآن میخونه هلهله کنند و کف بزنند...

حسین جان...*

این بوی سوختن ز خیامش رسیده است؟

یا بوی معجر است سلام علی الحسین

*بوی معجر سوخته میاد"صداتو برسون کربلا،اربعین همدیگه رو کربلا ببینیم،حسین جان ...*

  • M.M.HKH